سردار شهید عباسعلی جان نثاری شهریور ماه سال ۹۰ در حالیکه به مقابله با نیرو‌های متجاوز پژاک که از خاک ترکیه و عراق وارد مرز‌های ایران شده بودند، برخاسته بود، به شهادت رسید.

به گزارش  حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ پس از تحرکات مخفیانه و آشکار ضدانقلاب در غرب و شمال غرب کشور، نظام مصمم شد به این وضعیت که ممکن بود در دراز مدت صدماتی را متوجه مملکت و انقلاب کند، پایان دهد و عرصه را بر گروه‌های تروریستی فعال در غرب کشور تنگ کند.

از این رو اوایل سال 1390 بود که موضوع برخورد با گروهک تروریستی پژاک در دستور کار نیروی زمینی سپاه قرار گرفت و به دلیل صعب العبور بودن منطقه و حضور گروهک‌ها در ارتفاعات منطقه شمال غرب، نقش ویژه‌ای به توپخانه داده شد.

گروه توپخانه 15 خرداد، به فرماندهی سردارشهید حاج عباسعلی جان نثاری، از جمله یگان‌هایی بود که آمادگی ویژه خویش را جهت انجام ماموریت اجرای آتش بر مواضع دشمن اعلام کرد و الحق والانصاف به خوبی از عهده این مأموریت برآمد.
بسیاری از کارشناسان نظامی معتقدند مهم‌ترین دلایل پیروزی به دست آمده در سال 1390 مرهون نقش آفرینی شهید جان نثاری و رزمندگان توپخانه است که عرصه را بر ضدانقلاب چنان تنگ کرده، گویی زمین و زمان تبدیل به جهنمی شده است که غیر از تسلیم شدن، مفری برای آنان باقی نمی‌گذاشت.

نوجوان 17 ساله‌ای که فرمانده آتشبار شد/ ضربه سنگین به گروهک تروریستی پژاک، نتیجه خلاقیت فرمانده

(از چپ به راست ردیف نشسته شهید جان نثاری )

در این یادداشت، سعی داریم گوشه‌هایی از سیره و شخصیت سردارسرتیپ پاسدارشهیدحاج عباسعلی جان نثاری (فرمانده گروه توپخانه ۱۵ خرداد) که پس از سی سال خدمت صادقانه خود در این عملیات به فیض عظمای شهادت نایل آمد را در عرصه‌های مختلف از دید همرزمان آن شهید عزیز بیان کنیم باشد تا که سرلوحه جوانان امروز در عرصه‌های مختلف کشور باشد.

زندگینامه:
شهید جان نثاری فرزند محمد در سال 1345 در یک خانواده مذهبی در محله لادان اصفهان پا به عرصه وجود گذاشت او را عباسعلی نام نهادند تا یادآور شجاعت و ادب دو راد مرد صدر اسلام امیرالمومنین علی (علیه السلام) و حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) باشد.

تحصیلات ابتدایی را در مدرسه مجلسی محله لادان سپری کرد سپس در مدرسه شهید صادق باباشاهی(شهریار) مقطع راهنمایی را طی کرد.
همزمان با اوج گیری مبارزات انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) علی‌رغم سن کم در تظاهرات و راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد.
تشویق‌ها و حمایت‌های مادر گرامیشان ودایی اش شهید اصغر کفعمی عامل مهمی در این زمینه به شمار می‌آید. سال 1361 در شرایطی که صدام ملعون به نمایندگی از تمام دشمنان اسلام و انقلاب به ایران تجاوز کرده بود، پس از گذراندن آموزش‌های نظامی علی‌رغم سن کم یعنی در سن 16 سالگی به جبهه اعزام شد و در گروه توپخانه لشکر 14 امام حسین(ع) مشغول مجاهدت شد.
در سن 17سالگی اولین مسئولیت خویش یعنی اولین فرماندهی آتشبار را تجربه کرد و در سال 63 به سمت جانشین اطلاعات گروه توپخانه 15 خردادمنصوب شد.

در طول جنگ مسئولیت‌های متعددی مانند مسئول اطلاعات و عملیات گروه توپخانه به وی واگذار شد. به نقل از فرماندهان به خوبی از پس این مسئولیت‌ها برآمد. در عین حال شهید در دوره‌های متعددی شرکت کرد و با سربلندی و موفقیت دوره‌ها را طی کرد. در 1380 مسئول عملیات توپخانه نیروی زمینی سپاه و چند ماه بعد در گروه توپخانه 15 خرداد به سمت جانشینی فرماندهی انتخاب شد.

سال 1380 از طرف فرمانده نیروی زمینی به سمت فرمانده گروه توپخانه موشکی منصوب شد و در سال 1388با تصویب فرمانده کل قوا حضرت امام خامنه‌ای (مدظله العالی) و به دست فرمانده کل سپاه به درجه سرداری نایل گردید.

شهیدجانثاری چه در زمان جنگ و چه پس از جنگ داوطلب انجام عملیات‌های سخت و پیچیده بود و سرانجام سال 1390 از طرف فرمانده نیروی زمینی سپاه جهت دفع شرارت‌های ضد انقلاب به مناطق عملیاتی غرب و شمال غرب مأمور شد.

نوجوان 17 ساله‌ای که فرمانده آتشبار شد/ ضربه سنگین به گروهک تروریستی پژاک، نتیجه خلاقیت فرمانده

       ( نفر اول سمت چپ شهید عباسعلی جان نثاری - تابستان سال 1361 جنوب  ، منطقه پاسگاه زید )

از جمله ویژگی‌های بارز شهید بزرگوار تبعیت محض از فرمان ولی فقیه بودهیچگونه تردید در عمل به فرمان ولی فقیه به دل راه نمی‌داد و همیشه همگان را به فرمانبرداری از اوامر فرمانده معظم کل قوا حضرت امام خامنه‌ای (مد ظله العالی) توصیه می‌کرد.

صداقت، صمیمیت، صفا و سادگی شهید زبانزد همگان بود به طوری که بسیاری نسبت به مسئولیت و درجه شهیدآگاهی داشتند. نهایتا در شامگاه مورخه شانزدهم شهریور ماه سال نود در منطقه جاسوسان سردشت گلوله تک تیرانداز دشمن به سجده گاهش اصابت کرده و دعوت محبوب خویش را لبیک گفت: وبه درجه رفیع شهادت نائل آمد.

شهید جان‌نثاری در نگاه برخی از فرماندهان سپاه و همرزمان شهید:


سردار یعقوب زُهدی (فرمانده اسبق توپخانه سپاه واز همرزمان شهید):

*در عملیات خیبر، نیرو‌های ما به عمق دشمن رفته و در جزایر خیبر که بیش از 20 کیلومتر که از خط ما فاصله داشت مستقر شده بودند که شهید جانثاری آتشبار خود را به نزدیکی خط مقدم برد و در طلاییه به پشتیبانی از نیرو‌هایی که در جزایر، پدافند‌ می‌کردند پرداخت و با وجود اینکه از خمپاره تا هواپیما دشمن به این آتشبار حمله می‌کردند و وی را تحت فشار قرار می‌دادند او مقاومت می‌کرد.

*در عملیات والفجر 8 که توپخانه نقش مهمی در شکست دشمن و فتح فاو داشت شهید جان نثاری فرمانده گردان 130 و در نخلستان‌های حاشیه اروند مستقر بود؛ اما با وجود اینکه نخلستان‌ها آماج بمباران و شیمیایی دشمن بودند، عقب نکشید و اگر کسی هم مجروح می‌شد به عقب می‌رفت و بعد از 24 ساعت بازمی‌گشت.

*در شلمچه جنگ ما، جنگ آتش بود و تمام رزمندگان در جبهه شلمچه فقط کلید واژه آتش برای عملیات در ذهنشان متبادر می‌شد. در عملیات کربلای 5 که در سال 1365 انجام شد توپخانه وظیفه مهم‌تری داشت، چون جنگ، جنگ آتش بود و تمام فشار دشمن متوجه توپخانه ما بود؛ اما گروه 15 خرداد، گردان شهید جان نثاری یگان‌هایی بودند که استقامت نشان دادند و ماموریت خود را انجام دادند.

وی با اشاره به دلاورمردی‌های شهیدان غازی، شفیع‌زاده، تهرانی مقدم تصریح کرد: در ذهن همه، توپخانه در عقب جبهه و در خط دوم قرار دارد ولی وقتی به آمار و ارقام نگاه می‌کنیم می‌بینیم توپخانه به نسبت پیاده بیشتر فرمانده شهید داده است و کادرسازی در توپخانه و حضور شهید شفیع‌زاده مقاومت و برادری را در توپخانه سپاه دمید و این بذر‌ها در شهید جان نثاری‌ها شکوفا شد.

* شهید جان نثاری تحت تربیت بزرگانی، چون شهید غازی قرار گرفت و با اینکه شهید غازی هم سن وسالی نداشت، اما مثل پدر عزیزانی، چون شهید جان نثاری را تربیت و بزرگ کرد. لبخندی که بر گوشه لب شهید و در تمام عکس‌ها دیده می‌شود، یادگاری از شهید حسن غازی است.

*شهیدجان نثاری همان خصلت‌ها، فرهنگ و تفکر ابتدای جنگ را حفظ کرد و این هنر بزرگی است و آنقدر ثابت قدم ماند تا به کمال آرزوی خود رسید.

سردار عبدا... عراقی (جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه واز همرزمان شهید)

*این شهید بزرگوار از جمله افراد گمنامی بود که از ۱۴ سالگی وارد سپاه شد و زندگی خود را با جهاد و شهادت هماهنگ کرد و با وجود فداکاری‌های فراوان کمتر کسی او را می‌شناخت و سرانجام پس از ۳۰ سال خدمت خالصانه به کاروان شهدای کربلا پیوست.

*شهید جان نثاری با ابتکاراتی ویژه که در طول ۳۲ سال تازگی داشت نقاط مهمی از مواضع دشمن متجاوز (گروهک پ‍‍ژاک) را با توپخانه دور برد به صورت منحنی و برای نخستین بار به صورت مستقیم مورد هدف قرار داد و ضربه سنگینی را به آنها وارد کرد و مناطق پاک‌سازی شده را استحکام بخشید.

نوجوان 17 ساله‌ای که فرمانده آتشبار شد/ ضربه سنگین به گروهک تروریستی پژاک، نتیجه خلاقیت فرمانده

 ( نفر اول سمت چپ سردار شهید عباسعلی جان نثاری)

سردار محمود چهارباغی (فرمانده سابق توپخانه سپاه واز همرزمان شهید):

*با شهید جان نثاری در عملیات محرم آشنا شدم. اولین بار در سنگر فرماندهی، ایشان را دیدم. وقتی از عملیات پیاده وارد توپخانه شدم یک نوجوانی بود که مشغول تمیز و آماده کردن بی سیم‌ها بودند. پرسیدم این نوجوان کیست؟
گفتند: آقای جان نثاری.
قسمت این بود که من در آن آتشبار مشغول کار شدم. از کنار آن آتشبار یک آتشبار دیگر تشکیل شد که فرماندهی اش با من بود و عباس هم جانشین من. من سن و سالم کم بود و عباس هم کمتر از من. بالاخره رفتیم و عملیاتمان را هم انجام دادیم.

*اولین بار عباس در عملیات خیبر فرمانده آتش بار شد. آتشبارش را برد طلائیه و جلوتر از دیدگاه مستقر کرد. یادم هست که یک بار رفتم به او سربزنم، آنقدر گلوله به اطراف ما خورد که گفتیم این بچه‌ها اینجا چطور کار می‌کنند؟
خاطرم هست یک جوان رشید و قوی هیکل به نام علی اکبر پاپی آقوند، اهل اندیمشک فرمانده قبضه عباس بود. به تنهایی پنج-شش نفر را حریف بود. در همان طلاییه یک گلوله توپ خورد کنار قبضه و یک ترکش ریز خورد به گردن پاپی و به شهادت رسید.

یک نیروی خیلی خوب دیگری داشت به نام نجات علی نژاد که او هم همانجا شهید شد. یک آتشبار استثنایی بود که رفته بود جلو و شلیک هایش بسیار موثر بود. این‌ها رو گفتم که بدانید با آنکه عباس سن و سال کمی داشت، اما فرماندهی اش با تدبیر و مثال زدنی بود.

*در طول دفاع مقدس تا پایان آن، در همه عملیات‌ها عباس در توپخانه حضور داشت و حضورش موثر بود. بخصوص در والفجر ۸ برای آزادسازی فاو، که یک بخش از منطقه در حوزه توپخانه زیر نظر عباس بود. یک بار به عباس گفتم تو را چطور راه دادند به جبهه؟ گفت: من، توی شناسنامه‌ام دست بردم و سنم را بیشتر کردم و آنجایی هم که ثبت نام می‌کردند آجر زیر پایم گذاشتم تا قدم را بلند‌تر نشان دهم! اینطور رفتم به جبهه.

*همیشه به فکر پیشرفت توپخانه بود. من ۲۸ سال با عباس زندگی کردم و کوچک‌ترین نکته منفی از عباس ندیدم. در هیچ موضع و عرصه ای. همیشه به عباس غبطه می‌خوردم. یک روز رفتم خانه ایشان، یک ویترینی بود. معمولاً در ویترین اشیاء لوکس می‌گذارند، اما او چفیه و ترکش و پیشانی بند گذاشته بود. گفتم عباس! مگر اینجا نمایشگاه جنگ است؟ خندید گفت: من به این‌ها علاقه دارم.

*سخت‌ترین کار‌ها را در نیروی زمینی به جان نثاری واگذار می‌کردیم. هر ماموریتی که به او واگذار شد به بهترین نحو ممکن انجام داد. این اواخر واقعا از نظر رفتار تغییر کرده بود. روز آخری که می‌خواست برود منطقه آمد تهران و با هم خداحافظی کردیم و زیرگلویش را بوسیدم. وقتی به ما گفتند قرار است در شمال غرب ماموریت داشته باشیم، گروه ۱۵ خرداد یکی از رده‌هایی بود که انتخاب کردیم. یکی از بهترین شناسایی، انتخاب و اشغال موضع‌ها را عباس انجام می‌داد. این یک اصطلاح توپخانه‌ای است. طراحی آتش را هم انجام داد و تلفات زیادی از دشمن گرفت. موقعی که رفتیم بالای جاسوسان دیدیم که با گلوله‌های توپخانه اکثرا سنگر‌ها و تونل‌های دشمن تخریب شده است و این‌ها کار بچه‌های عباس بود.

نوجوان 17 ساله‌ای که فرمانده آتشبار شد/ ضربه سنگین به گروهک تروریستی پژاک، نتیجه خلاقیت فرمانده

( از چپ  اکبری ، وکیلی ، شهید جان نثاری ، تاجریان ، مطلبی ، بزاز  و  عمو سلطانی )

سردارجواد استکی (فرمانده قرارگاه عملیاتی حضرت سیدالشهداء (ع) واز همرزمان شهید):

*شهید جان‌نثاری از روزی که وارد بسیج و پس از آن سپاه شد در سِمت‌های مختلف مشغول به کار شد و از سربازانی بود که همه مراتب میدانی و مدیریتی را تجربه کرده بود و توانست هم دانش تجربی، هم سلسله مراتب و هم جوانب مختلف را طی کند تا به مسئولیت فرماندهی گروه ۱۵ خرداد برسد.

*گروه توپخانه ۱۵ خرداد یکی از گروه‌هایی بود که نقش تعیین کننده‌ای در جنگ به خصوص در بخش تامین آتش پشتیبانی و موشکی داشت. سردار جان‌نثاری با فرماندهی گروه توپخانه ۱۵ خردا، سرانجام در حالیکه به مقابله با نیرو‌های متجاوز پژاک که از خاک ترکیه و عراق وارد مرز‌های ایران شده بودند، برخاسته بود، به شهادت رسید.

*از جمله خصوصیات اخلاقی و رفتاری و مدیریتی شهید، اخلاص وی بود که باعث شد تا آخرین لحظه در ماموریت خود مانده و بدون هیچ چشم داشتی در جبهه حاضر شود.

 نوجوان 17 ساله‌ای که فرمانده آتشبار شد/ ضربه سنگین به گروهک تروریستی پژاک، نتیجه خلاقیت فرمانده

سردار رضا محمد سلیمانی (فرمانده سپاه حضرت قمربنی هاشم (ع) و از همرزمان شهید):

*شهیدجان نثاری حاصل اندیشه امام راحل بوده اندیشه‌ای که ادای تکلیف و برای خدا جنگیدن از محور‌های اصلی آن بود.

*این شهید زمانی که وارد جبهه شد سن و جثه بزرگی نداشت و پاسخ‌گویی به ندای رهبر توسط این جوان کم و سن و سال جای تامل داشته و زمانی که وارد جبهه شد سخت‌ترین کار‌هایی که به وی واگذار می‌شد را در نهایت اخلاص انجام می‌داد.

*اگر کاری تخصصی در توپخانه نیاز به آموزش طولانی مدت یک یا ۲ ساله داشت، شهید جان‌نثاری آن را ظرف مدت ۳ هفته به خوبی آموزش می‌دید و آن را به بهترین نحو عملیاتی می‌کرد و این شهید در کار‌ها اخلاص داشته و بدون منت و برای رضای خدا کار می‌کرد.

سرهنگ پاسدار کریم نصرآزادانی (فرمانده گروه توپخانه ۱۵ خرداد و از همرزمان شهید):

*شهید جان‌نثاری فردی با تقوا از خانواده مذهبی، تلاشگر، توانمند و مدیری لایق و متخصص در امور توپخانه بود. در اجرای دستورات سلسله مراتب فرماندهی جدیت داشت و با کسی تعارف نداشت. دستورات خود را با تدبیر و پیش‌بینی‌های لازم صادر‌ می‌کرد. از خصوصیات بارز این شهید این بود که در امور بیت المال بسیار حساس، کم حرف و پرکار بود.

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار