به گزارش حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان، «ایمل فیضی» کارشناس مسائل سیاسی و سخنگوی سابق رئیس جمهور پیشین افغانستان در یادداشتی نوشت: استراتژی که تنها بر «کشتن تروریستها» متمرکز باشد، بدون آن که برنامهای برای تحقق صلح و یا ملت سازی داشته باشد، به طور اسفناکی شکست خواهد خورد.
استراتژی ترامپ در قبال افغانستان و جنوب آسیا در حالی پس از ماهها اعلام شده است که اثرات بسیار خطرناکی برای افغانستان در پی خواهد داشت.
در حالی که در این استراتژی تا حدودی موضع آمریکا در برابر پاکستان و پناهگاههایش برای «عاملان ایجاد ناامنی» روشن است، با این حال راهبرد جدید آمریکا، جنگ را گسترش داده و کشتار و خرابی بیشتری را در افغانستان به بار خواهد آورد.
در استراتژی جدید اثری از آموختههای اخیر آمریکا درباره اشتباهات گذشته برای حفظ جان انسانها دیده نمیشود؛ بنابراین چنین رویکردی به دلیل جلوگیری از تخریب کشور و محکوم شدن افغانستان به جنگی بی پایان باید توقف یابد.
تشدید جنگ، افزایش تروریسم
استراتژی جدید آمریکا عملیات نظامی را تشدید خواهد کرد که تاثیر این جنگها به طور مستقیم متوجه مردم افغانستان خواهد شد. با برداشتن «محدودیتها» و افزایش «اختیارات» نیروهای مسلح آمریکایی، بسیاری از مردم افغانستان قربانی شعلهورتر شدن آتش جنگ خواهند شد.
در پوشش هدف قرار دادن «تروریستها»، مردم افغانستان در خانه، روستا و یا هر جایی که در نهایت آتش جنگ به آن سرایت کند، ایمن نخواهند بود.
این اظهارات که «تروریستها جایی را برای پنهان شدن نخواهند داشت» و اینکه «جایی خارج از دسترس و اقتدار آمریکا وجود ندارد» به نیروهای آمریکایی این اجازه را میدهد تا در هر جا که لازم بدانند، عملیات نظامی انجام دهند.
ترامپ هنگام اعلام استراتژی خود گفت: «مجازات سریع و محکم خواهد بود.» من این را به عنوان افزایش استفاده از قوای هوایی آمریکا علیه اهداف در خاک افغانستان میبینم؛ از سوی نیز افزایش حملات هواپیماهای بدون سرنشین و آزمایش «مادر بمب» در ولایت ننگرهار در اوایل سال جاری گواهی روشن از استراتژی جدید برای تشدید بمباران هوایی آن هم در مقیاس بزرگ است.
بی شک این اقدامات آسیبهای زیادی را بر غیرنظامیان تحمیل خواهد کرد و در نتیجه منجر به افزایش نفرت و خشونت خواهد شد. نتیجه نهایی این استراتژی نیز این خواهد بود که برای سالیان طولانی، نیروهای خارجی در کنار همتایان افغان خود در جنگی طولانی که پیروزی در آن ممکن نیست، گرفتار خواهند شد.
همچنین استراتژی جدید به پنتاگون آزادی عمل بیشتری را برای تغییر ماهیت و محدوده حضور و عملیات نظامیاش داده و ژنرالهای آمریکایی را منحصرا مسئول جنگی خواهد کرد که پایانی نخواهد داشت. این به وضوح نظامی شدن سیاست افغانستان-آمریکا را نشان میدهد.
آمریکا مانعی برای صلح است
به نظر میرسد واشنگتن هیچ تمایلی برای حمایت از روند صلح در افغانستان و در رابطه با توافق سیاسی حکومت افغانستان با طالبان افغان ندارد.
ترامپ در اعلام استراتژی خود اعلام کرد:«پس از تلاشهای موثر نظامی، روزی شاید ممکن باشد تا توافق سیاسی را شاهد باشیم که شامل عناصر طالبان و حکومت افغانستان باشد، اما هیچکس نمیداند چگونه و چه وقت این اتفاق خواهد افتاد».
نتیجهای که میشود از این موضوع گرفت این است که طالبان، مانند گذشته، دشمن آمریکا نیستند. اما وقتی جنگیدن با آنها در افغانستان مطرح میشود، اقدامات آنها تنها به «جلوگیری از تصرف افغانستان توسط طالبان» محدود میشود. واژه «جلوگیری» بسیار ضعیفتراز واژههای چون «محو کردن داعش» و یا«خرد کردن القاعده» است، که در اظهارات اخیر ترامپ در حین اعلام استراتژی مورد استفاده قرار گرفت.
بی میلی مداوم دولت آمریکا برای ایجاد صلح در این کشور، به مانع اصلی برای تلاشهای ایجاد صلح در افغانستان تبدیل شده است.
تغییر شرایط کنونی در پاکستان
در رابطه با پاکستان و هند، ترامپ تغییراتی را ایجاد کرده است. در اظهاراتی بیسابقه، رئیس جمهور آمریکا بیان کرد که «پاکستان اغلب به عاملان ناامنی، خشونت و تروریسم پناه داده است» و اینکه آمریکا «دیگر نمیتواند در این باره سکوت کند».
این پیامی واضح به اسلامآباد بود که آمریکا باید فعال شدن دوباره پناهگاه امنی را متوقف کند که تروریستها را قادر به تهدید آمریکا میکند.
از سوی دیگر، گزارشهای رسمی آمریکا پیش از این فاش کرده بودند که پاکستانیها از اینکه واشنگتن آنها را خلع سلاح هستهای کند، ابراز نگرانی کردهاند.
رئیس جمهور ترامپ در اظهارات خود در هنگام اعلام استراتژی اعلام کرد که «ما باید از افتادن سلاحهای هستهای به دست تروریستها و استفاده آن در هر جایی از جهان علیه خود جلوگیری کنیم».
این اظهارت اخیر ترامپ، بر هراس پاکستان از نقشه آمریکا علیه تسلیحات هستهای این کشور میافزاید.
از سوی دیگر نیز تحسین و تجلیل از هند برای «مشارکت مهم» این کشور در بازسازی افغانستان و درخواست از دهلینو برای کمک به آمریکا در افغانستان، شوک دیگری بود که بر پیکر پاکستان وارد شد.
شکی در آن نیست که هند در حمایت از افغانستان صادق و راسخ بوده است، اما دولتهای سابق آمریکا به ندرت از نقش هند در افغانستان حمایت کردهاند؛ در حالی که «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا از «حامد کرزی» رئیس جمهور سابق افغانستان خواسته بود تا به «نگرانیهای» پاکستان درباره افزایش نفوذ هند در افغانستان رسیدگی کند.
برای اوباما، پاکستان به عنوان یک «متحد استراتژیک» مطرح بود و دو کشور نیز «دشمن مشترکی» داشتند. اظهارات اخیر ترامپ تغییری رادیکال در استراتژی واشنگتن را نشان میدهد، اما با این حال تنها زمان به ما نشان خواهد داد که رئیس جمهور فعلی آمریکا چقدر سخنان خود را در عمل نشان خواهد داد.
این در حالی است که بیشتر اهداف آمریکا در منطقه، از طریق تشکیلات نظامی پاکستان تسهیل میشوند، بنابراین واشنگتن احتمالا پاکستان را در حوزه نفوذ خود نگه دارد.
با توجه به تهدیدات امنیتی در جنوب آسیا، رئیس جمهور ترامپ، اما به حقیقت تلخ در پشت پرده تروریسم در افغانستان توضیحی نداده است.
چرا پس از 16 سال «جنگ علیه تروریسم» توسط آمریکا و شرکای آن در ناتو، «متمرکزترین حضور گروههای تروریستی» هنوز در افغانستان و منطقه قرار دارد؟ پاسخ این سوال بسیار ساده است؛ وضع فعلی منطقه پیامد مستقیم اقدامات نظامی آمریکاست.
برای ایجاد صلح، آمریکا باید خود را متعهد به همکاری برای ایجاد راهکارهای دیپلماتیک و سیاسی کند.
به جز هند، استراتژی آمریکا در جنوب آسیا هیچ حامی دیگری در منطقه ندارد. واشنگتن باید آغوش خود را برای پذیرش همکاریهای منطقهای باز کند؛ در غیر این صورت استراتژی جدید آمریکا در قبال افغانستان ادامه هجوم، اشغال و استعمار خواهد شد.
استراتژی که تنها بر «کشتن تروریستها» متمرکز باشد، بدون آن که برنامهای برای تحقق صلح و یا ملت سازی داشته باشد به طور اسفناکی شکست خواهد خورد.
انتهای پیام/