به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛قرآن سرتاسر دارای اعجاز در زندگی مادی و معنوی است که اگر ما با معرفت تلاوت کنیم حتما اثرات آن را خواهیم دید. لذا در اثرات سورههای قرآن اثرات عجیبی ذکر شده که هر کدام یک معجزهای میباشند. در این گزارش تفسیرآيه 26 سوره بقره را می خوانید:
إِنَّ اللهَ لا یستَحیی أَن یضرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَهً فَما فَوقَها فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیعلَمُونَ أَنَّهُ الحَقُّ مِن رَبِّهِم وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللهُ بِهذا مَثَلاً یضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یهدِی بِهِ کَثِیراً وَ ما یضِلُّ بِهِ إِلاَّ الفاسِقِینَ (سوره بقره26)
همانا خداوند از اینکه به پشه ای(یا فروتر) یا بالاتر از آن مثال بزند شرم ندارد، پس آنهایی که ایمان دارند و می دانند که آن(مثال) از طرف پروردگارشان به حقّ است، ولی کسانی که کفر ورزیدند گویند: خداوند از این مثل چه منظوری داشته است؟ (آری،) خداوند بسیاری را بدان(مثال) گمراه و بسیاری را بدان هدایت می فرماید. (امّا آگاه باشید که) خداوند جز افراد فاسق را بدان گمراه نمی کند.
نکته ها:
کلمه«بغوض» به معنای پشه و ریشه ی آن از«بعض»است که به جهت کوچکی جثّه به آن اطلاق شده است.(1)
مثال های قرآن، برای همه ی مردم است و از هر نوع مثلی نیز در آن آمده است:
«وَ لَقَد ضَرَبنا لِلنَّاسِ فِی هذَا القُرآنِ مِن کُلَّ مَثَلٍ»(2)
البتّه این مثل ها را نباید ساده انگاشت، زیرا دانشمندان، کُنه آن را درک می کنند:
«وَ تِلکَ الأَمثالُ نَضرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یعقِلُها إِلَّا العالِمُونَ»(3)
در مثال زدن، تذکّر، تفهیم، تعلیم، بیان و پرده برداری از حقایق نهفته است و در کتاب های آسمانی پیشین نیز همانند تورات و انجیل و در سخنان رسول اکرم و ائمه اهل بیت(ع) فراوان دیده می شود. در تورات نیز بخشی به نام«أمثال سلیمان» وجود دارد.
بعضی از مخالفان اسلام که از برخورد منطقی و آوردن مثلِ قرآن عاجز ماندند، مثال های قرآن را بهانه قرار داده و می گفتند:
شأن خداوند برتر از آن است که به حیواناتی چون مگس یا عنکبوت مثال بزند.(4)
و این مثال ها با مقام خداوند سازگار نیست. و بدینوسیله در آیات قرآن تشکیک می کردند.(5) خداوند با نزول این آیه به بهانه گیری های آنان پاسخ می دهد. سؤال: چرا خداوند گروهی را با قرآن و مثال های آن گمراه می کند؟
پاسخ: خداوند کسی را گمراه نمی کند، بلکه هر کس در برابر حقایق قرآن بایستد، خود گمراه می شود و بدین معنی می توان گفت که قرآن، سبب گمراهی او گردید.
چنان که در پایان همین آیه می فرماید:«وَ ما یضِلُّ بِهِ إِلَّا الفاسِقِینَ» یعنی فسق مردم سبب گمراهی آنان می باشد. راستی مگر می شود خداوند مردم را به ایمان تکلیف کند، ولی خودش آنان را گمراه کند!؟ و مگر می شود این همه پیامبر و کتب آسمانی نازل کند، ولی خودش مردم را گمراه کند!؟ مگر می شود از ابلیس به خاطر گمراه کردن انتقاد کند، ولی خودش دیگران را گمراه نماید!؟
گرچه در این آیه، هدایت و گمراهی بطور کلّی به خداوند نسبت داده شده است، ولی آیات دیگر، مسئله را باز نموده و می فرماید: «یهدِی إِلَیهِ مَن أَنابَ»(6)
خداوند کسانی را هدایت می کند که به سوی او بروند.
و”یهدِی بِهِ اللهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضوانَهُ”(7)
به دنبال کسب رضای او باشند.
و«الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهدِینَّهُم سُبُلَنا»(8)
آنان که در راه او جهاد کنند. و برعکس، کسانی که با اختیار خود در راه کج حرکت کنند، خداوند آنان را به حال خود رها می کند. مراد از گمراه کردن خدا نیز همین معناست. چنان که درباره کافران، ظالمان، فاسقان و مسرفان جمله «لا یهدِی» بکار رفته است. به قول سعدی:
راه است و چاه و دیده بینا و آفتاب
تا آدمی نگاه کند، پیش پای خویش
چندین چراغ دارد و بیراهه می رود
بگذار تا بیفتد و بیند، سزای خویش
پیام ها:
1- حیا و شرم در مواردی است که کار شرعاً، عقلاً یا عرفاً مذموم باشد. امّا در بیان حقایق، شرم و خجالت پسندیده نیست.«لا یستَحیی»
2- حقایق والا و مهم را می توان با زبان ساده و مثال بین نمود. «أَن یضرِبَ مَثَلاً»
3- مؤمن کلام خدا را باور دارد و مطیع آن است. «فَیعلَمُونَ أَنَّهُ الحَقُّ»
4- مثال های قرآن، وسیله تربیت و رشد است. «فَیعلَمُونَ أَنَّهُ الحَقُّ مِن رَبِّهِم»
5- مثال های قرآن، حقّ و در مقام بیان حقایق است.«أَنَّهُ الحَقُّ»
6- انسانِ حقیقت جو، از هر نوری راه را می یابد، ولی شخص بهانه گیر و اشکال تراش، به هر چراغی خرده می گیرد. «ما ذا أَرادَ اللهُ بِهذا مَثَلاً»
7- کفر و لجاجت، عامل بهانه گیری است. «ما ذا أَرادَ اللهُ بِهذا مَثَلاً»
8- فسق، موجب گمراهی و مانع شناخت حقایق است. «وَ ما یضِلُّ بِهِ إِلَّا الفاسِقِینَ»
9- مثال های قرآن، وسیله هدایت یا ضلالت است. «یضِلُّ بِهِ، یهدِی بِهِ»
10- خداوند، پیمان شکن را فاسق و فاسق را گمراه می کند. «وَ ما یضِلُّ بِهِ إِلَّا الفاسِقِینَ»
پی نوشت ها:
1. مفردات راغب
2. روم، 58
3. عنکبوت، 43
4. در سوره عنکبوت آیه 41، قدرت های غیرالهی به خانه عنکبوت تشبیه شده و در سوره حجّ آیه 73 فرموده که دیگران حتّی توانایی آفرین یک مگس را ندارند.
5. اصولاً چرا خداوند از مثال زدن به پشه، شرم کند؟ مگر آفریدن پشه، شرم داشت که مثال زدن به آن نیز شرم داشته باشد؟
کوچکی پشه نباید مورد بهانه باشد، زیرا همین پشه تمام اعضای فیل را در اندازه کوچکتر دارد و علاوه بر آن دو شاخک نیز دارد. خرطوم تو خالی آن همانند ظریف ترین و دقیق ترین سرنگ است که می تواند این پشه کوچک، بزرگترین حیوان را عاجز کند. از امام صادق علیه السلام نقل شده است که به کوچکی پشه ننگرید که هرچه فیل دارد او هم دارد، به علاوه دو بال که فیل ندارد.
تفسیر مجمع البیان
6. رعد، 27
7. مائده، 16
8. عنکبوت، 69
انتهای پیام/