به گزارش خبرنگار حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ افزایش حملات هوایی و زمینی به مناطق تحت کنترل گروه تروریستی داعش در سوریه و عراق به ویژه در شهر رقه واقع در شمال سوریه و پیشروی نیروهای زمینی ارتش سوریه و سقوط کامل شهر موصل در شمال عراق، جبهه لیبی و به طور مشخص شهر سرت زادگاه معمر قذافی دیکتاتور معدوم این کشور به عنوان جایگزینی برای داعش در صورت سقوط کامل رقه پس از موصل جلوهگر شد.
ادامه یافتن درگیریهای داخلی شبه نظامیان بر سر منابع کشور لیبی در طرابلس که نهایتا به یک در گیری در سال 2014 منجر شد و در پی آن فرودگاه اصلی شهر تخریب گشت و نیروهای موسوم به فجر لیبی کنترل پایتخت را به دست گرفتند، سبب شد تا داعش جای پای خود را در سرت و اطراف آن مستحکم کند و نیروهای شهر مصراته که در برخی نهادهای آن مستقر بودند، اخراج کرد.
هنگامی که پرچم داعش در ساحل شهر سرت برافراشته شد، این مساله فقط یک ضربه به گروههای مسلح داخلی این کشور بود که تلاش میکردند خود را در این شهر مطرح کنند، اما شهر سرت به مستعمره داعش در لیبی تبدیل شد. جنگجویان از دیگر کشورها راهی این شهر میشدند. سرت به قبلهگاه فرماندهان و جنگجویان شکستخورده و فراری داعش در عراق و سوریه تبدیل گشت.
اوضاع ناگوار لیبی فرصتی را برای داعش فراهم کرد تا هدفهای خود را محقق سازد و از شرق این کشور در کشورهای مغرب عربی و از شمال آن در کشورهای اروپایی و از جنوب در آفریقای مرکزی دامنه نفوذ خود را گسترش دهد و با اتحاد با گروه تروریستی بوکوحرام در چاد و نیجریه هم پیشروی کند. این گروه تلاش میکرد با بازسازی خود در لیبی شکستهای خود در سوریه و عراق را جبران کند. با توجه به اینکه لیبی از منابع مالی و انسانی برخوردار است داعش با کمک آلسعود و ترکیه از راه دریایی و هوایی به سرعت نیروهای خود را به این کشور منتقل کرد.
دودستگی و تجزیه کشور میان خودیها ادامه یافت و دو دولت یکی در طبرق و دیگری در طرابلس تشکیل شد؛ اما داعشیها همچنان در سرت در حاشیه باقی ماندند بدون آنکه کسی آرامش آنها و مهمانانشان در اردوگاههای آموزشی و نیز نهادهای دولتی را برهم بزند و به مسئولان منطقه تبدیل شدند.
شهر سرت واسطه میان شرق و غرب کشور است و دروازه راهبردی به روی منابع نفتی و بنادر صادرات کالا به شمار میآید. همچنین ساکنان این منطقه در معرض انتقامجویی گسترده قرار گرفته بودند؛ این امر سبب شد تا محیط مناسبی برای افراط گرایان لیبی که سلطه و نفوذ خود را بر آنجا تحمیل کردند، فراهم گردد؛ آنها با جلب عناصر بسیاری از ملیتهای مختلف به ویژه از تونس و سودان، صفوف خود را تقویت کردند.
از حدود 3 سال قبل دیده شد که سرکردگان و عناصر داعش از عراق و سوریه از راه دریا به سمت لیبی به ویژه به سمت شهر ساحلی سرت که تحت کنترل این گروه تروریستی است مهاجرت میکنند. بر اساس برخی از احتمالات، ابوبکر بغدادی سرکرده داعش هم که بارها خبر مرگش مخابره شده و حتی آخرین بار فیلمی از لحظه جان دادنش منتشر شد به دلیل تشدید حملات نظامی به مواضع این گروه در عراق و سوریه به سمت سرت گریخته است. ابونبیل الانباری یکی دیگر از سرکردگان داعش هم که دولت آمریکا اعلام کرده بود وی را کشته است، به شهر درنه واقع در شمال شرق لیبی مهاجرت کرده است.
تغییر مرکزیت داعش از شرق به غرب منجر به گستردهتر شدن دامنه جغرافیایی درگیری و دخالت بازیگران منطقهای جدید میشود.در شرق، ایران نقش محوری برای مبارزه با این گروه را ایفا میکنند و در مغرب هم لیبی، مصر و الجزایر خود را در درگیری مستقیم با خطر این دگرگونی میبینند؛ زیرا موفقیت داعش در تبدیل کردن سرت به پایتختی برای خود به جای رقه چندین پیامد دارد. حضور داعش در سرت موجب میشود که بسیاری از نیروهایی که این گروه را مبارزهکننده واقعی میدانند، به آن جذب شوند.
همچنین افرادی که از لحاظ امنیتی در تونس، مصر، الجزایر و مغرب تحت تعقیب هستند به این گروه جذب میشود. از سوی دیگر سرت و به طور کلی لیبی به پایگاهی برای حمله به کشورهای همسایه و بر هم زدن ثبات کشورهایی مانند مصر، الجزایر و تونس تبدیل میشود. همچنین سرت آنچه را که رقه یا موصل برای داعش فراهم نکرده بود، فراهم میکند و آن هم نزدیکی به اروپا است. این نزدیکی خود به افزایش نگرانی غربیها و دخالت آنها در لیبی منجر میشود.
نکته بعدی اینکه سرت هم اینک خارج از کنترل دو دولت درگیر در لیبی است و در نتیجه محاصره آن برای نیروهای دولتی دشوار میبود و این امر این فرصت را در اختیار داعش قرار میداد که ابتکار عمل برای گسترش دامنه خود در شرق و غرب را به دست بگیرد. این گسترش دامنه نفوذ داعش چه بسا برخی از گروههای وابسته به القاعده ماننده گروه الشباب سومالی و یا گروه المرابطین و یا القاعده در سرزمینهای مغرب اسلامی را به تجدید نظر در محاسبات و وفاداریشان وا دارد.
از لحاظ اقتصادی نیز سرت و اطراف آن سرشار از منابع نفتی است و این منطقه ساحلی به داعش این امکان را میداد که از بندرهای آن نفت را به طور قاچاقی صادر کند، درست همان بلایی که بر سر چاههای نفت عراق آورد. از سوی دیگر امکانات زراعی سرت به داعش امکان خودکفایی میداد.
از لحاظ نظامی نیز باید گفت که حدود 5 هزار عنصر داعشی متشکل از اتباع لیبی، تونس، سودان، یمن و آفریقا در سرت زندگی میکردند که در واقع این 5 هزار نفر از کسانی بودند که یا از دست گروه انصارالشریعه تونس و برخی از گروههای مسلح لیبی گریخته بودند و یا از القاعده سودان، سومالی و قبایل الطوارق به سرت رسیدند.
تروریستهای داعش در سرت، زادگاه قذافی به تجارب نظامی، امنیتی و اطلاعاتی دست یافتند. آنها همچنین به زرادخانه تسلیحاتی که از جنگ علیه قذافی باقی مانده است، دسترسی پیدا کردند. در نتیجه جغرافیای سرت، منابع انسانی و مالی سرت، همه عواملی است که به داعش این امکان را داد که سرت را به جای رقه سوریه به پایتختی برای خود تبدیل کند.
داعش با آن همه یال و کوپال در سرت نیز سقوط کرد و هیبت پوشالی که برای خود ساخته بود را باد غرش نیروهای وفادار دولت لیبی با خود برد. اخراج داعشیها از جاپای محکمشان در عراق، سوریه و لیبی میتواند خیال اروپاییها را که کشورهایشان با حملات تروریستی عوامل داعش در هم کوبیده شده، اندکی راحتتر کند، زیرا چاقوی داعش در حال بریدن دسته اروپایی آمریکایی خود بود.
داعش امروز، بسیار ضعیفتر از آن است که در ابتدای تولدش بود، داعش بالای 80 درصد از مناطقی را که زمانی در عراق و سوریه تحت اشغال داشت را از دست داده است. اما نباید فراموش کنیم که هنوز عناصر این گروهک تروریستی در عراق، سوریه، لیبی، مصر، نیجریه و فیلیپین حضور دارند و قطعا به صورت مخفیانه به گسترش تروریسم ادامه میدهند.
اما این همه تدابیر جماعت داعش و پدرخواندهاش نتوانست جلوی زوال آنها را بگیرد. پایتختهای داعش یکی پس از دیگری سقوط میکنند، سرت، موصل و حالا که داعشیان گرمای نفسهای ارتش سوریه را در پشت دروازههای رقه حس میکنند و فقط به نظاره نشستهاند، زیرا توان و جرات جنگیدن ندارند. اگر رقه نیز به طور کامل سقوط کند، دیگر باید داعش را در کتابهای تاریخ جستوجو کرد و و شاید در خطرناکترین حالت ترقهبازیهایی که هر چند وقت یکبار انجام خواهند داد.
گزارش از حمیدرضا قربانی
انتهای پیام/