به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ طبیعی است همه والدین دوست دارند فرزندشان را طوری تربیت کنند که در آینده مشکلات کمتری داشته باشد.در واقع والدین میخواهند بهترین شیوه تربیتی را برای فرزندان خود انتخاب کنند، اما هر کسی روشی به آنها پیشنهاد میکند؛ بعضیها میگویند بچه باید از آدم حساب ببرد، در کتابی میخوانند که باید رفتار دوستانهای با کودک داشته باشند و... . ولی نکته مهم این است که اغلب افراد از روش خود راضی نیستند چون نتوانستهاند به نتیجه دلخواه خود برسند. در این خصوص با دکتر سیما قدرتی، روانشناس و مشاور گفتوگو کردهایم که در ادامه دیدگاههای ایشان را میخوانید.
داشتن اقتدار، قاطعیت و هماهنگی والدین در انتخاب روش تربیتی آنها برای تربیت فرزندانشان از مهمترین مواردی است که والدین باید به آن توجه داشته باشند. البته این موضوع اصلا به معنای ترسیدن کودک از پدر و مادرش نیست، بلکه به معنای قاطعیت والدین و یادگیری رعایت نظم و انضباط از سوی کودکان است.
وقتی بارها چیزی را به فرزندانمان یادآوری میکنیم، اما آنها باز هم کار خودشان را میکنند. هنگامی که میخواهیم جلوی مهمانها زیاد شیطنت نکنند، ولی همچنان بازیگوشی میکنند وگاهی هم حتی آبروی ما را میبرند. به نظر میرسد ما ازاقتدار کافی برخوردار نیستیم.
معمولا رابطه والدینی که درانتخاب نوع روش تربیتی فرزندانشان هماهنگ هستند و با اقتدار و قاطعیت با فرزندانشان رفتار میکنند خوب است و هر دوی آنها میتوانند از الگوی واحد و هماهنگی استفاده کنند. ضمن اینکه بچهها را هم بیش ازحد به خود وابسته نمیکنند. در واقع والدین مقتدر، هم فرزندشان را کنترل میکنند و هم به او استقلال میدهند؛ هم مراقبش هستند و هم به او آزادی عمل میدهند. همچنین نسبت به نیازهای او هم؛ نه بیتفاوت باشند و نه بیدقت.
اگر پدران و مادران سعی کنند به فرزند خود احترام بگذارند آنها هم بتدریج یاد میگیرند محترمانه با دیگران رفتار کنند. در واقع فراموش نکنیم فرزندان آیینهای از رفتار خود ما هستند. بنابراین اگر خود ما اشتباهی میکنیم باید ابتدا ببینیم چگونه رفتار کردهایم که فرزندمان چنین مشکلی در رفتارهایش دارد.
رفتار والدین با فرزندشان باید به گونهای باشد که کودک خودش بتواند در انتخاب و تصمیم گیریهایش سهمی داشته باشد، نه اینکه همیشه والدین برایش تصمیم بگیرند. فراموش نکنیم کودک فقط تا شش ماهگی برای برطرف کردن نیازهایش کاملا به ما وابسته و نیازمند است، ولی بتدریج و به مرور باید به سمتی حرکت کند که این نیاز و وابستگی کمتر و کمتر شود.
هر پدر و مادری به روشی خاص با فرزندش رفتار میکند. جدا از هر روشی که والدین برای خود انتخاب میکنند نباید دائم به بچههایشان امر و نهی کنند. چون این موضوع باعث میشود آنها همین کار را با بچههای کوچکتر از خود بکنند و نتیجه بگیرند هر کس بزرگتر و قدرتمندتر است میتواند به کوچکتر از خود دستور بدهد یا حتی سر او داد بکشد. داشتن رفتار دوستانه و مدام امر و نهی نکردن باعث میشود فرزندان به والدین خود حس نزدیکی و اعتماد بیشتری داشته باشند و همچنین بچهها توجه بیشتری به حرف والدین خود نشان دهند. ولی وقتی مدام کودکان را از کاری منع یا به کاری تشویق میکنیم آنها نهتنها علاقهای به شنیدن نصیحتهای ما ندارند، بلکه انگیزهای هم برای انجامشان نداشته و حتی گاهی دوست دارند برخلاف میل ما رفتار کنند.
کودکان باید بتدریج و همزمان با رشد جسمی، رشد ذهنی هم داشته باشند و یکی از این زمینههای مهم ذهنی هم که کودکان باید در آن رشد کنند تنظیم عواطف آنهاست. در واقع کودکان باید بدانند چطور میتوان هیجانات مختلفی مانند خشم، ناراحتی یا عصبانیت خود را کنترل کرد. بهترین روش هم برای آموزش این رفتارها به آنها داشتن رشد عاطفی خود ماست.
اگر ما بتوانیم هیجانات مختلف خود را بدرستی کنترل کنیم کودکان هم از ما یاد میگیرند چطور باید این کار را انجام دهند. برعکس اگر خود ما هنگام خشم، عصبانیت یا ناراحتی نتوانیم رفتار درستی داشته باشیم، فرزندانمان هم رفتاری مشابه ما خواهند داشت.
منبع: جام نیوز
انتتهای پیام/