به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از تبریز؛ برخی که جسارت بیشتری دارند سرکی به مقابل بوم زیر دستش می کشند و عده ای دیگر با تعجبی همراه با احترام به بساط رنگ و قلم¬مویش نگاه می کنند و تابلوهای تمام شده را تماشا می کنند.
بعضی ها قیمت کارها را می پرسند و عده ای هم بی تفاوت نگاهی می اندازند و به راه خود ادامه می دهند. برای او اما انگار هیچ کدام از این ها اهمیتی ندارد. سخت مشغول کار است و گهگاه به سوال رهگذران جواب کوتاهی می دهد و در واکنش به کسانی که می گویند" بابراس اومده ایران،" لبخندی می زند و دستی به موهایش می کشد حوصله کنجکاوی های من را اصلا ندارد. جز یکی دو سوال که جواب کوتاهی به دنبال دارند، تقریبا به هیچ یک از سوال هایم جوابی نمی دهد.
حد فاصل بین میدان ساعت تا سه راه فردوسی که پیاده روهایش اغلب میزبان دستفروش هایی با بساط های رنگارنگ است، تقریبا یک ماهی است که مهمان متفاوتی دارد که از بروجرد لرستان آمده و با رنگ روغن، پرتره هایی را روی مخمل سیاه نقش می زند.
محسن قلعه نادری، بر اساس اطلاعاتی که از کسبه محل به دست آمد، تقریبا به تمام شهرهای ایران سفر کرده است و دور تسلسل این سفرها، تیرماه به تبریز کهن رسیده است. می گویند، به اصطلاح، کار و کاسبی اش خوب است و تصمیم دارد فعلا در تبریز بماند. یکی از کسبه می گوید: "برخلاف اینکه می گویند اهالی تبریز برای کارهایی از این دست هزینه نمی کنند، اما این آقای نقاش مشتری های زیادی دارد و با اینکه هزینه آثارش تقریبا بالاست اما با این وجود کارش رونق خوبی دارد."
قلعه نادری می گوید: که عمرش را در راه نقاشی هزینه کرده است و آنقدر با رنگ و قلم صمیمی است که می توان به آن حس درونی خلق یک اثر هنری در سرانگشتانش پی برد.
برای ما که با خلق آثار هنری در گوشه و کنار خیابان کمتر آشنا هستیم، دیدن بوم های نقاشی و رنگ و قلم، کنار پیاده رو های تبریز و علاقه مندانی که قدم سست می کنند و حتی برای لحظه ای وقت صرف می کنند حس خوبی را به همراه می آورد. حس خوب جذب مخاطب عام به سمت هنر و کارهای هنری که می تواند با عمومی تر شدن این فعالیت ها از آنچه هست، بیشتر شود.
شاید از نظر بسیاری اهالی هنر، چنین اقداماتی مذموم به شمار بروند و بی احترامی به ساحت مقدس هنر باشند اما به نظر می رسد که وقت آن رسیده باشد که مخاطب عام نیز به چشم دیده مراحل خلق یک اثر هنری را ببیند، شاید گخ چشم دل نیز کم کم به جای آثار بازاری و فاقد ارزش هنری، به سمت و سوی هنر واقعی سوق پیدا کند وشاید این دوای درد نباشد اما در مراحل اولیه می تواند راه چاره باشد.
انتهای پیام/خ