به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ همیشه برای یک خبرنگار بازدید از پشت صحنه یک برنامه جذابیتهای خاص خودش را دارد. علیالخصوص وقتی که آن برنامه جزو برنامههای مورد علاقهات باشد. برنامهای که نه فقط در بین رسانهها بلکه بین مردم و مخاطبان تلویزیون جایگاه ویژهای پیدا کرده و جزو برنامههای ماندگار محسوب میشود. برنامهای که دربارهاش حرف میزنیم، «ماه عسل» است؛ عصر یکی از روزهای مبارک رمضان (سال 96) راهی لوکیشن برنامه «ماه عسل» شدم.
اولین روز از ماه اول تابستان، محمد تقی داور پناه، خیر مدرسه ساز اصفهانی مهمان «ماه عسل» بود؛ من نیم ساعت زودتر به لوکیشن این برنامه رسیدم. با ورود به محل ضبط برنامه متوجه شدم علیخانی میزبان مرتضی میرباقری معاون سیما وعلی اصغر پورمحمدی مدیر شبکه سه و دیگر مدیران سازمان صدا و سیماست.
بعد از حضور در لوکیشن به دعوت روابط عمومی وارد اتاق انتظار مجموعه شدم. یک اتاق حدودا ۱۲ متری که صندلیهایی در آن چیده شده بود.
علیخانی به همراه یکی از مهمانان وارد اتاق انتظار شد و محمد پیوندی مدیر گروه سوژهیابی نیز که همراه مهمان آمده بود، مشغول آخرین هماهنگیها بود. مهمانان به ترتیب برای گریم و وصل کردن میکروفن آماده میشدند.
زمان شروع برنامه همه عوامل، هماهنگیهای آخر را در کمال آرامش انجام می دادند. آرش ظلی پور برنامه ریز «ماه عسل» که در «سه ستاره» نیز احسان علیخانی را همراهی میکرد، در استودیو دائم در رفت و آمد بود.
بعد از چند دقیقه از شروع برنامه دوباره به محل لوکیشن رفتم. استودیوی بزرگی که پیمان قانع آن را طراحی کرده بود. استودیوی «ماه عسل» مساحتی نزدیک به هزار متر را به خود اختصاص داده است که از این متراژ حدود 700 متر مختص به دکور است. دکوری که رنگ طلایی در آن خودنمایی می کند؛ به گفته طراح، این دکور نمایی از شهر تهران از فاصله چند پایی است که قصههایی از جنس مردم را در خود جای داده. استودیویی که در یک قسمت آن پلاتوی شماره یک را میبینیم و در قسمت دیگر تونلی که علیخانی با عبور از آن و ورود به بخش اصلی، روایتگر قصهای دیگر میشود.
یکی از ویژگیهای امسال «ماه عسل» تصویربرداری با 9 دوربین است که دو دوربین متحرک و شش دوربین ثابت در زوایای مختلف صحنه، لحظه لحظه داستانهای هر برنامه را ثبت و ضبط می کنند. از دوربین روی دست نیز نباید غافل شد. قرار گرفتن مهمانان در صحنه «ماه عسل» با فضایی منحصر به این برنامه و هماهنگ با حال و هوای آن از جمله نکاتی است که ناخودآگاه در این برنامه خودنمایی می کند.
داورپناه خیر مدرسهساز مهمان بیست و سومین قسمت ماه عسل بود و علیخانی مثل همیشه گفتگوی خود را از ماجرای زندگی او شروع کرد. خیری که بیشتر عمر خود را صرف امور خیریه کرده است. مردی که حتی سواد نوشتن اسم خود را هم نداشت.
با نزدیک شدن به لحظه ملکوتی اذان مغرب احسان علیخانی گفتگوی خود را با مهمانان به پایان برد. بعد از خداحافظی، علیخانی با مهمانان عکس یادگاری گرفت و عوامل همه پای افطار نشستند و گپ میزدند اما گروه محمد پیوندی آیتم های پشت صحنه را میگرفتند و بعد از پایان تصویربرداری چراغ صحنه «ماه عسل» خاموش شد.
پرونده این قسمت از «ماه عسل» هم بسته شد. داستانی دیگر به آرشیو برنامه رهسپار شد. داستانی که مانند قصههای روایت شده قبلی در ذهنها حک میشود. برنامهای که بعد از گذشت یک دهه همچنان با مردمانی هم کلام میشود که گاه و بی گاه، هر روز و هر شب از کنار آنها بی مکث و تأمل عبور میکنیم و آنها را نمیبینیم. شاید بار دیگر باید به معجزه رسانه اعتراف کرد؛ میدانی که در بهترین ثانیههای عمرمان، برای ساعتی هم شده کمی به از هم گسیختگی روحمان انسجام میبخشد.
این صندلی، این صحنه و این نام (ماه عسل) هنوز و هنوز میزبان انسانهای شهرهای ما خواهد بود. از فاصلهای چند هزار پایی یا روی زمین و در همین حوالی...
گزارش از الهام قبادی
انتهای پیام/