به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،
چهارشنبه 17 خرداد تهران شاهد دو حمله تروریستی توسط عوامل گروهک وهابی تروریستی داعش در مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر حضرت امام خمینی(ره) بود.
در این حوادث تروریستی دو تیم از تروریستهای وهابی با نفوذ به ساختمان مراجعات مردمی مجلس شورای اسلامی و محوطه حرم امام راحل با نیروهای امنیتی درگیر میشوند که بعضی از آنان با انفجار جلیقه انتحاری و بعضی هم در درگیری با نیروهای امنیتی به هلاکت رسیدند. در این حملات تروریستی متاسفانه 17 نفر از هموطنانمان به شهادت رسیدند و شماری هم مجروح شدند.
با حضور در یکی از بیمارستانهای تهران به سراغ دو تن از مجروحان حادثه تروریستی حرم حضرت امام رفتیم و جزئیات از این حادثه را از زبان کسانی که در این حادثه مجروح شدند، جویا شده است.
مهدی قدرتی که از کارکنان حرم امام خمینی است، اولین کسی است که در این حادثه تروریستی از ناحیه صورت مورد اصابت تیر کینه تروریستهای داعشی واقع شده است.
مهدی قدرتی: 10:10 صبح بود که در نگهبانی نشسته بودم که دیدم دو نفر که اسلحه کلاشینکف و هر کدام یک کیف برزنتی همراه داشتند وارد محوطه شدند. چند قدم مانده بود که به من برسند شروع به تیراندازی کردند که یک تیر به پنجره نگهبانی خورد و تیر دوم هم به صورت من اصابت کرد. تیری که به صورت من خورد از شیشه پشتی دکه نگهبانی به بیرون رفت و من روی میز افتادم و همکارانم مرا به درمانگاه حرم بردند. خون زیادی از من رفت و از چشم و گوش و بینیام خون میآمد. بعد از آن اورژانس مرا به بیمارستان منتقل کرد و من دیگری چیزی متوجه نشدم. تاکنون یک عمل روی صورت من انجام شده و یک عمل هم در پیش دارم.
من دو نفر از تروریستها را دیدم و اولین نفری بودم که در حرم حضرت امام مجروح شدم. زمانی که من تیر خوردم آنها فکر کردند که مردهام وگرنه دوباره به سراغم میآمدند و مرا میکشتند مانند یکی از همکارانم آقای سبزعلی که پس از آنکه مجروح شد تروریستها دوباره به سراغش رفتند و زمانی که دیدند او زنده است با زدن تیر خلاص او را به شهادت رساندند. من در زمان انفجار عامل انتحاری بیهوش بودم اما صدای انفجار را شنیدم.
یکی دیگر از مجروحان این حادثه تروریستی سعید میرکی است که او هم بر اثر اصابت گلوله از ناحیه کتف راست مجروح شده است. میرکی نحوه مجروحیت خود را به این ترتیب شرح میدهد:
سعید میرکی:من سعید میرکی هستم از کارکنان حرم حضرت امام روز هفده خرداد مشغول کار در ضلع شمال غربی حرم بودم و در حال جابجا کردن اجناس با ماشین بودیم که ناگهان تیراندازی شروع شد در همین حین من دو نفر را دیدم که مشغول تیراندازی بودند. یک تیر به کتف راست من اصابت کرد که از آن طرف بیرون آمد. در این بین چند نفر از همکاران من زخمی و یک نفر هم که آقای سبزعلی بود به شهادت رسید.