حمید پورعیسی عضو هئیت علمی دانشگاه گیلان شعری با عنوان «سال رحلت امام(ره)» سروده است.

شعر حمید پور عیسی درباره امام

به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از رشت؛ متن کامل این شعر در زیر بیان شده است.

 

دست‏هـای بـی شـماری از قـلم افـتـاده انـد

نـقـره فـامـان سیـه گـون از عـلم افـتـاده اند

لـحـظه هـای رفـتـنت برما غبار غـم گرفت

خـیـس بارانـیـم ازغم غصه ها همدم گرفت

گردغربت بر سـر و روی همه عالم نشست

قـطـره هـای بـی کـسی نم نم رخ آدم نشست

تن به کام مرگ دادی؛ لـیک او شرمنده بود

در پـس ایـن مـاجـرا هـرآرزویی مـرده بود

جـام مـسـتی از الست و از ازل سر داده ای

خط سـرخ عشق را یک درس دیگرداده ای

بـهـتـریـن فـریـاد را درحـنـجر آغازی شدی

درمـیـان عـالـم و آدم تـو یـک رازی شــدی

هـمـسـفـربـا آسـمان گشتی در این خرداد ماه

هـمـره مـا شـد فـغـان و اشـک وهـم فریاد آه

حـنـجرمـا هـمـچوچشمی اشک را فریاد کرد

در دل دریـائـی مـا رفــتــنــت را یـاد کــرد

ما پریشان درغم سوگت چه بی سامان شدیم

در فـراقـت مـبـتـلای درد بـی درمـان شـدیم

بـا عـلـی مـا اشـک ریزان درغم هـجران تو

ای ســفــر کـرده وجـود مـا هــمـه نـالان تـو

بــا عـلـی درغـربـتـیـم بـعـدتو ای پیر خمین

یـک اشـارت او نـمـایـد جـان فدایش عالمین

گـرچـه دربـازاردیـن هم کم فروشی می کنند

فـتـنه ارزان است اینجا ننگ کوشی می کنند

جـان فـدای نـائــب بـرحــق تــو روح خــدا

هــسـت مــا را مــقـتـداو رهــبـر و جانم فدا

هــست مـا را اومـراد ورهـبـرومـولا ولــی

او ودیـعـه از خـدا بـعـد از تـو آ سـیـد علی

چـون عـلی گـفـتـیم راز خود به چاه دردها

شـکـوه هـا داریـم از آن نـاکـسان, نامردها

فـتـنـه هـا کـردنـد ایـنـجـا نـاکسان نهروان

بـر جـبـیـن بسـتـنـد بـنـد دشمنی این خائنان

خـانـه سـوز درب مـولی باردیگر قـد کشید

از حـطـب های مـنـافـق جزررا درمد کشید

خـواسـتـنـد دسـتان مولا را ببندند این زمان

مسـجدی سـازنـد ازاین فتنه ها دراین مکان

دست هـاشان پرده داردشمن خون خوار شـد

بـیـرقـان انـتـقام از انقلابت برسرهر دارشـد

فـتـنـه جـویـان سـر زدند از متن دنیای کبود

مِـهـرهـاشـان دردل دشـمن سراسر گل نمود

درد خـاموشی گرفـتـند آن خواص بی بصیر

خـود پـسـنـدی و تـکـبـر گـشـت آنان را امیر

حال و روز بی بصیران یک مسیر تنگ شد

درک شان کوتاه و دلها تکه ای از سنگ شد

لـیـک ایـنـجـا سـرزمین روح مردان خداست

استـواری و صـلابـت هم صفا و هم مـناست

پای بـنـد عـشـق مـولا بـوده ایـم تا ایـن زمان

لـیـک بـی عـشـق تـوخـاموشـیم تو با ما بمان

نیست مولامان«غریب» وبی نفردراین زمان

پــای کـاریـم بـهـر فـرمـان تـا فـدای جـانـمان

حمید پورعیسی عضو هئیت علمی دانشگاه گیلان

 
انتهای پیام/اص
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.