معاون آموزش ابتدایی با اشاره به نقش مثبت ارزشیابی توصیفی دربهداشت روان دانش آموزان گفت: در حوزه زیرساخت‌های این طرح باید بیشتر تلاش کنیم.

رضوان حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی در گفت وگو با خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در رابطه با تاثیر ارزشیابی توصیفی در روند آموزشی دانش آموزان اظهار کرد: ارزشیابی کیفی-توصیفی به عنوان یک رویکرد علمی، ظریف و، اما دشوار و در عین حال حرکتی آگاهانه و تحول‌گرا برای رسیدن به پایداری وتعمیق یادگیری در بین دانش‌آموزان دوره ابتدایی است.
 
وی ادامه داد: نهادینه شدن این برنامه مستلزم تغییر نگرش کلیه ذی نفعان اعم از معلمان، مدیران، اولیا و سایر افراد تاثیرگذار در این مقطع تحصیلی است.  
 
معاون آموزش ابتدایی با بیان اینکه این تغییر نگرش با همیاری و همراهی نهادهای درون سازمانی و بیرون سازمانی از طریق ترویج مبانی درست ارزشیابی کیفی-توصیفی امکان پذیر است، عنون کرد: نتایج پژوهش‌های علمی صورت گرفته نشان از تاثیر این برنامه در افزایش بهداشت روانی دانش آموزان در یادگیری مطالب درسی دارد.
 
حکیم زاده تصریح کرد: در بیشتر این نتایج به اهمیت زیرساخت‌های مهم و اساسی، چون منابع انسانی، فنی، قانونی، اطلاعاتی در استقرار درست برنامه به خوبی اشاره شده است و مبانی نظری و تجربی طرح توصیفی از نمره بالایی برخورداراست.
 
وی بیان کرد: به این طرح باید نگاه توصیفی داشته باشیم چراکه ازنظر اهمیت وارزش، ارزشیابی توصیفی مثبت تلقی می‌شود، اما از نظر اجرا و ایجاد زیرساخت‌ها و نگرشهای لازم در بین ذینفعان نیاز به تلاش بیشتری است.
 
معاون آموزش ابتدایی در مورد تعداد دانش آموزانی که امسال به حوزه آموزش ابتدایی وارد می‌شوند، گفت: برای سال تحصیلی آینده یک میلیون و ۳۴۰ هزار نوآموز دختر و پسر در کلاس اول به تحصیل مشغول خواهند شد.
 
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
چغندربگ
۱۴:۱۰ ۱۳ خرداد ۱۳۹۶
این حرف بی منطقیه و بیش تر از پیش نظریه فسیلاسیون در افراد و تفکر حاکم بر آموزش و پرورش را آشکار می کند! مثل این که بگویید چون مردم کار نمی کنند و راحت زندگی می کنند پس همه چیز خوب است! حتما یکجای کار ایراد دارد! این ارزشیابی توصیفی کجا و در چه مقطعی و در چه دوران فرهنگی اقتصادی صنعتی و اجتماعی اجرا شده که ما تقلید کردیم؟ آیا ما نیز به آن نقطه رسیدیم که آنها رسیدند و این روش را اجرا کردند؟ چرا سایر شئونات زندگی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ما با آنان مقایسه و تطبیق نمی شود؟