تبدیل شدن عزت ایرانی به یک مسئله در رقابت‌های انتخاباتی، این بیم رابه وجود می‌آورد که اتفاقات نه‌چندان خوشایندی برای ایرانیان رقم خواهد خورد. اساساً وقتی مقوله‌ای برای یک کشور تبدیل به«مسئله» می‌شود.

عزت پاسپورتی نمی‌شودبه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، یکی از ادعاهایی که براساس آن دولت تلاش کرد رأی مردم را در سال ۱۳۹۲ به دست آورد، مسئله‌ی بازیابی عزت ایرانی و به‌طور شفاف‌تر، برگرداندن عزت به پاسپورت ایرانی بوده است. موضوعی که بسیار بر روی آن مانور داده شد و البته چیزی که در این سال‌های بعد از به دست گرفتن دولت و قدرت توسط کابینه‌ی تدبیر و امید ملاحظه شده است، نه‌تنها این موضوع را تصدیق نمی‌کند، بلکه مؤید جلوه‌های جدیدی از رابطه با ایران است که شاید طی این نزدیک به چهار دهه از عمر نظام اسلامی، کمتر دیده شده است. چند مورد از مواردی که سبب مخدوش شدن جلوه‌ی عزت ایرانی و پاسپورت ایرانی شده است، عبارت‌اند از: تعدی به دو نوجوان ایرانی، حمله به سفارت ایران در بیروت، شهادت دیپلمات ایرانی در یمن، حادثه‌ی جرثقیل و عدم واکنش درخور در قبال آن، عدم صدور روادید برای حمید ابوطالبی به‌عنوان نماینده‌ی ایران در سازمان ملل متحد و نهایتاً فاجعه‌ی منا.
 
عزت انقلابی و اسلامی در اندیشه‌ی امام (ره) و رهبری


 اندیشه‌ی بنیان‌گذار انقلاب منبعث از روح اندیشه‌ی اسلامی، برآن است که عزت نشئت‌گرفته از مبانی اصیل تفکر اسلامی است و موضوعی نیست که توسط دیگران تفویض شود. ریشه‌ی عزت در درون است و نه در بیرون. امام (ره) برآن بودند که «ما مفتخریم که پیرو مذهبی هستیم که می‌خواهد حقایق قرآنی را اجرا کند... ما مفتخریم که پیرو مذهبی هستیم که رسول خدا مؤسس آن بوده ... ما مفتخریم که ائمه‌ی معصومین (علیهم‌السلام)، ائمه‌ی ما هستند... ما مفتخریم به نهج‌البلاغه، صحیفه‌ی سجادیه، صحیفه‌ی فاطمیه، مناجات شعبانیه و دعای عرفات... ما مفتخریم به حبس و تبعید و شهادت ائمه‌ی معصومین (علیهم‌السلام) در راه تعالی دین.»۱ از منظر امام خمینی (ره) این عناصر عوامل عزت‌دهنده و افتخارآمیز انقلاب اسلامی محسوب می‌شوند.
 
رهبر انقلاب نیز همان سیاست و منش امام خمینی (ره) را درخصوص مسائل بنیادین انقلاب اسلامی پی گرفتند؛ به‌گونه‌ای که ایشان برآن‌اند که «ملتی که با ایمان صادقانه و صحیح اسلامی حرکت کند، از عزت و راحتی و رفاه مادی برخوردار خواهد شد و دیگر کسی نمی‌تواند چیزی را بر او تحمیل کند.»۲ «ملت ما باید در روابط بین‌المللی خواری نبیند و اهانت نشود. هیچ‌کس حق ندارد اهانت به ملت ایران را در کمترین برخورد با دیگران قبول کند. اگر کسی اهانت‌پذیر است، برای خودش اهانت‌پذیر است. برای ملت ایران نمی‌شود، حق ندارد. ملت ایران، ملتی سرافراز و بزرگ و جاندار است و نشان داده است که قدرت حضور در صحنه‌های دنیا را دارد.»۳ به اعتقاد مقام معظم رهبری، ملت‌ها باید به خودشان تکیه کنند تا بتوانند عزتی که شایسته‌ی آن‌اند را به دست بیاورند: «آن ملتی که قدر خودش را دانست و از قبول ذلت دوری کرد، عزیز خواهد شد. ملت‌هایی را که می‌بینید ذلیل شدند، خودشان تن به ذلت دادند.»۴
 
قانون اساسی کشور نیز با اصل قرار دادن مسئله‌ی عزت اسلامی و اولویت قرار دادن مبانی تفکر اسلامی و شیعی هرگونه پذیرش ظلم و یا عناصر ازبین‌برنده‌ی عزت ملی و اسلامی را نفی می‌کند. به‌طور کلی می‌توان بیان کرد که مفهوم عزت اسلامی رویکرد دوجانبه‌ی ملی و مذهبی دارد. مسئله‌ی عزت پاسپورتی و یا به عبارت شفاف‌تر، طلب کردن عزت از بیگانه، موضوعی است که با مبانی انقلاب اسلامی اگر در تعارض نباشد، همخوانی زیادی نیز ندارد. اساساً هر چیزی که سبب نقطه‌ضعف نظام اسلامی نزد کشورهای غربی شود، موضوع پذیرفته‌شده‌ای در منظومه‌ی گفتمان انقلاب اسلامی نیست؛ چه این مسئله در ابعاد ایدئولوژیک باشد و چه در ابعاد عملی. بعد ایدئولوژیک این مسئله به تبدیل شدن عزت ایرانی به‌عنوان نقطه‌ضعف نزد ملت‌های دیگر برمی‌گردد. تأکید بر عزت پاسپورتی از این حیث که سبب «تصور مخدوش بودن عزت اسلامی و ایرانی» نزد کشورهای دیگر می‌شود، امری پذیرفته‌شده به‌لحاظ گفتمانی محسوب نمی‌شود. ناهمخوانی این دو رویکرد باهم در جمله‌ی امام (ره) بهتر قابل فهم است. طبق بیان امام، «ما نمی‌خواهیم وجاهت در خارج کشور پیدا بکنیم. ما می‌خواهیم به امر خدا عمل کنیم و خواهیم کرد.»۵
 
عدم تحصیل آنچه بیان می‌شد


 مسائلی که در فوق به آن اشاره شد، رویکرد گفتمانی انقلاب اسلامی و گفتمان غالب نخبگان عالیه و رهبران این کشور نسبت‌به مسئله‌ی عزت‌جویی در محیط بین‌المللی است. رویکرد دولت از زمان رقابت‌های انتخاباتی منتهی به ریاست دکتر روحانی بر مسند ریاست‌جمهوری، رویکرد طلب کردن مسئله‌ی عزت از فراسوی مرزهای ایران بوده است؛ آن چیزی که در فضای سیاسی کشور مشهور به طلب عزت پاسپورتی شده است. این موضوع نیز به اصرار رئیس‌جمهور در فضای انتخاباتی مبنی‌بر بازآفرینی عزت برای پاسپورت ایرانی برمی‌گشت. دکتر روحانی بارهاوبارها اعلام کرده بود که این موضوع به‌دلیل اقدامات دولت گذشته مطرح می‌شود و وی و دولت متبوعش تلاش دارند تا عزت را به پاسپورت ایرانی برگردانند. نفس مطرح شدن چنین موضوعی، پیام‌های منفی از جانب ایران به جامعه‌ی بین‌المللی مخابره می‌کرد و آن نیز این بود که «ایرانی‌ها خودشان پذیرفته‌اند که عزتشان مخدوش شده است.» بنابراین به‌واسطه‌ی این موضوع، آن را تبدیل به نقطه‌ضعف ایران کرد و هم ازاین‌رو به‌دنبال امتیاز گرفتن از ایران برآمدند. بنابراین نفس مطرح شدن این موضوع نه‌تنها پیام‌های مثبتی دربرنداشت، بلکه حائز پیام‌های منفی‌ای نیز برای ایران در سطح بین‌المللی بود.
 
اما حتی علی‌رغم بیان شدن این مسئله توسط دکتر روحانی، وی در برآوردن آن نیز ناکام ماند. به‌گونه‌ای که از همان ابتدای روی کار آمدن دولت، مصادیقی درخصوص نقض این موضوع توسط اطراف بین‌المللی ایجاد شد که نشان‌دهنده‌ی این بود که فضای جدیدی علیه ایران در سطح بین‌المللی در حال رقم خوردن است. در زیر به برخی از مصادیق مخدوش‌کننده‌ی عزت ایرانی، که اتفاقاً در دولت تدبیر به وجود آمده است، اشاره می‌کنیم.
 
نخست: عدم صدور روادید برای حمید ابوطالبی


 در همان آغاز روی کار آمدن دولت یازدهم، دکتر روحانی، حمید ابوطالبی را به‌عنوان نماینده‌ی ایران در سازمان ملل متحد معرفی کرد؛ موضوعی که تصور می‌شد در همان ابتدای کار و بنا به رویه‌ی آمریکا مورد پذیرش قرار گیرد؛ چراکه درخصوص اعطای روادید حضور به‌عنوان کارمند ایران در سازمان ملل، کشور متبوع یا آمریکا دارای کمترین اختیار تصمیم‌گیری در این زمینه بوده و هست. اما واشنگتن با سخت‌گیری شدیدی نسبت‌به ایران برخورد کرد و نه‌تنها مانع از آمدن ابوطالبی به نیویورک شد، بلکه وی را به‌دلیل «مشارکت در مسئله‌ی تسخیر سفارت آمریکا در ایران»، که توسط دانشجویان پیرو خط امام در اوایل انقلاب ترتیب داده شد، ذیل لیست سیاه خود قرار داده و مانع از ورود وی به آمریکا شد. موضوعی که به‌هیچ‌وجه در عرف دیپلماتیک پذیرفتنی نیست. این موضوع برای ایران که منادی صلح در عرصه‌ی بین‌المللی بود، بسیار گران تمام شد، اما درعین‌حال واکنش دولت نسبت‌به این موضوع نیز درخور و متناسب با اقدام نبود.
 
دوم: مسائل درگیر با عربستان سعودی


 دومین موضوعی که بایستی به‌عنوان یک آفت در مسیر عزت‌جویی دولت به آن اشاره کرد، مسائل مربوط به ارتباط با عربستان سعودی است. حادثه‌ی جده، سقوط جرثقیل و فاجعه‌ی منا، سه حادثه‌ای هستند که بعد از گذشت سه سال از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید به وقوع پیوسته‌اند و از جمله موارد مواجهه‌ی دولت با عربستان بوده‌اند.
 
۱. تعرض به دو نوجوان ایرانی


 در فروردین‌ماه ۱۳۹۴، حادثه‌ای در عربستان روی داد که برای بسیاری از ایرانیان تأثربرانگیز بود. آن حادثه نیز تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده‌ی عربستان بود؛ موضوعی که تا همین تاریخ پرونده‌ی آن بسته نشده است و یادآور این شد که سعودی نه‌تنها عزت پاسپورت ایرانی، بلکه عزت ایرانی را به‌طور کلی هدف گرفته است.
 
۲. سقوط جرثقیل به روی حجاج


 دومین حادثه‌ی تأثربرانگیز، سقوط جرثقیل روی حجاج در حال طواف بود که پیش از فاجعه‌ی منا روی داد و شاید اگر دولت تذکر درخور و تهدیدآمیزی به عربستان می‌داد، اثرات بازدارنده‌ی این تذکر مانع از روی دادن حادثه و فاجعه‌ی منا در این ابعاد گسترده می‌شد و جسارت عربستان سعودی تا این سطح بالا نمی‌رفت که بعد از فاجعه‌ی منا هیچ‌گونه پاسخ‌گویی به مردم نداشته باشد.
 
۳. فاجعه‌ی منا


 درست هفت ماه بعد از تعرض به دو نوجوان ایرانی، در دوم مهر، بعد از اینکه بسیاری از حجاج طبق روال قصد رمی جمرات داشتند، پلیس سعودی با بستن راه‌ها و خیابان موسوم به ۲۰۴ و متعاقباً ازدیاد و ازدحام جمعیت حجاج، منجر به یکی از فجایع حج شد که اگر تعمدی نبوده، قطعاً نشان‌دهنده‌ی بی‌کفایتی و سهل‌انگاری و سوءمدیریت سعودی در مدیریت حج بوده است. این موضوع نیز با واکنش درخور شأنی توسط دولت یازدهم مواجه نشده و سبب شده است تا سؤالات فراوانی درخصوص عملکرد دولت در بازیابی مسئله‌ی عزت ایرانیان به وجود آید. تنها بعد از آنکه رهبر انقلاب به سعودی‌ها تذکر جدی مبنی بر تکریم ابدان مطهر دادند، شاهد رفع‌ورجوع اتفاقات بودیم.
 
طبیعی بود در فاجعه‌ای به این گستردگی، مسئولان کشور اقداماتی بهتر و در شأن عزت مردم پیش بگیرند و به نتیجه برسانند، اما وقتی دولت سعودی وزیر ارشاد دولت یازدهم را به خاک کشورش نپذیرفت و تنها به حضور دکتر هاشمی (آن‌هم نه به‌عنوان وزیر-) اکتفا کرد، اقدامات درخور توجهی از سوی دولت برای خنثی کردن دولت سعودی اتخاذ نشد.
 
سوم: منع ورود ایرانیان به آمریکا


 آخرین مورد مخدوش‌کننده‌ی عزت ایرانی نیز در همین یک ماه اخیر اتفاق افتاده است. منع ورود ایرانیان و به‌طور کلی شهروندان هفت کشور مسلمان، موضوعی بود که بامداد چهارشنبه، ششم بهمن‌ماه، برای اولین‌بار توسط خبرگزاری‌ها منتشر شد. این موضوع توانست بعد از مدتی توجه جهانیان را به خود جلب کند و بسیاری از شهروندان کشورهای دنیا را شوکه کرد. البته ترامپ در رقابت‌های انتخاباتی خود، از اقدام علیه ورود مسلمانان به آمریکا سخن گفته بود و چون با اقدام بازدارنده‌ای از سوی دولت مواجه نشده بود، به این اقدام خود جامه‌ی عمل پوشاند. جدا از تحقق یا عدم تحقق این تصمیم، نفس اینکه عزت را نمی‌توان با پاسپورت به دست آورد، می‌بایست مورد توجه قرار گیرد.
 
فرجام سخن


 تبدیل شدن عزت ایرانی به یک مسئله در رقابت‌های انتخاباتی، این بیم را به وجود می‌آورد که اتفاقات نه‌چندان خوشایندی برای ایرانیان رقم خواهد خورد. اساساً وقتی مقوله‌ای برای یک کشور تبدیل به «مسئله» می‌شود، ضرورت پاسخ‌گویی و حل آن نیز مطرح می‌شود، اما در این مسئله‌سازی هیچ بهبودی نیز از چهره‌ی پاسپورت ایرانی توسط دولت در این اتفاقاتی که علیه ایرانی‌ها رقم خورده است، صورت نگرفته است و به‌راحتی می‌توان ادعا کرد که نه‌تنها عزت به پاسپورت ایرانی بازنگشته است، بلکه عزت ایرانی توسط دولت به یک مسئله نیز تبدیل شده است.
 
 پی نوشت ها :
۱. وصیت‌نامه‌ی الهی-سیاسی امام خمینی (ره)، بازیابی‌شده در تاریخ ۲۰ بهمن ۱۳۹۵ به آدرس:
http://farsi.khamenei.ir/imam-content?id=۹۴۴۷
 ۲. صحیفه‌ی امام خمینی، ج۲۱، ص۴۱۷.
۳. بیانات در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه، ۱۸ تیر ۱۳۷۰، بازیابی‌شده در تاریخ ۲۰ بهمن ۱۳۹۵ به آدرس:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۲۴۷۱
۴. بیانات در دیدار جمعی از خانواده‌های شهدا، ۲۳ مرداد ۱۳۶۸، بازیابی‌شده در تاریخ ۲۰ بهمن ۱۳۹۵ به آدرس:
http://farsi.khamenei.ir/print-content?id=۲۱۶۳
۵. گوشه‌هایی از بیانات امام خمینی پیرامون رژیم اشغالگر اسرائیل، بازیابی‌شده در تاریخ ۲۱ بهمن ۱۳۹۵ به آدرس:
http://crypalestin۲.parsiblog.com/Posts/۱۴۴
 

منبع:پایگاه برهان

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار