به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، دو سال قبل بود که رژیم سعودی با بهپرواز درآوردن جنگندههای اهدایی آمریکا و غرب بر فراز یمن، جنگی نابرابر را علیه ملت بیدفاع این کشور آغاز کرد و هماکنون این مداخله نظامی وارد سومین سال خود شده است.
هجوم 25 مارس 2015؛ حملهای از جنس تجاوزات رژیم صهیونیستی به غزه که اینبار دژخیمان آلسعود در قالب ائتلافی با عنوان «طوفان قاطعیت» علیه همسایه جنوبی خود که بهلحاظ اقتصادی نیز وضعیت چندان مناسبی ندارد، آغاز کردند.
ائتلافی که اعضای آن کشورهای مرتجع حاشیه خلیج فارس بههمراه چند کشور از شمال آفریقا بودند، و اما طبق روال تاریخچه شکلگیری تنشها و آتشافروزیهای منطقه غرب آسیا، اینبار نیز آمریکا و برخی از دول غربی حمایت مالی و تسلیحاتی خود را از این مظلومکُشی، آشکارا اعلام کردند.
از همان نخستین ساعات حمله سعودیها به یمن، اغلب زیرساختها و مراکز حضور مردم مورد هدف قرار گرفت تا اهداف جاهطلبانه شاهزادگان پیرمغز آلسعود برای همگان روشن شود.
اما بهراستی در پشتپرده این حملات وحشیانه مورد حمایت غرب و رژیم اشغالگر قدس چه اهداف و راهبردهایی نهفته بود؟
*از بیداری اسلامی تا رویش نهال مقاومت در یمن
نگاهی به شرایط یک دهه گذشته کشورهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، جریانی نوظهور را در عرسه سیاسی و حاکمیتی این کشورها نشان میدهد.
روندی بهنام «بیداری اسلامی» که از دل اراده ملتها شکل گرفت و در ادامه منجر به سقوط یکی پس از دیگریِ حکامی شد که عموما خواست مردم و احترام به عقاید سیاسی جامعه برایشان مفهومی نداشت.
سردمدارانی که غالبا تحت حمایت آشکار یا غیرمستقیم مقامات واشنگتن و غربیها قرار داشتند و اساس حاکمیتشان تنها بر پایه تامین منافع ایالات متحده در منطقه تعریف میشد.
با ادامه روند بیداری ملتهای منطقه و سقوط حاکمان مورد حمایت غرب، یمن نیز بهپا خاست و رویش نهال مقاومت اسلامی در یمن آغاز شد.
با شکلگیری انقلاب در یمن و سقوط علی عبدالله صالح، منصور هادی بهعنوان رئیسجمهور جدید این کشور وارد عرصه شد؛ اما با توجه به اینکه وی از عوامل مورد حمایت آلسعود بود و در ادامه نیز طرحهایی را برای تجزیه یمن به 6 منطقه داشت، نهایتا با اعتراضات گسترده ملت و کمیتههای مردمی یمن مواجه شد و از سمت خود استعفا داد.
*جنگ و کشتار، راهبردی که سعودیها علیه خواست طبیعی ملت یمن بهکار بستند!
اما کنار رفتن گزینهای چون منصور هادی که بهلحاظ عملکرد، دستنشانده سعودیها بهشمار میرفت چندان به مذاق پادشاهی ریاض خوش نیامد.
بعد از گذشت مدتی، عربستان تلاشهای زیادی را برای بازگرداندن رئیسجمهور مستعفی و فراری که در میان مردم نیز اقبالی نداشت، صورت داد و لذا بمباران، تحمیل جنگ و کشتار هزاران انسان بیگناه؛ پاسخ سعودیها به خواستههای ملتی بود که خواهان تصمیمگیری برای سرنوشت خود بودند.
*بیش از 10هزار کشته و 7 هزار زخمی؛ کارنامه سیاه آلسعود در یمن
الوقت نوشت: بر اساس اعلام نهاد بینالمللی حقوق بشر در یمن، طی بیش از دو سال جنگ عربستان علیه این کشور، استفاده سعودیها از تسلیحات ممنوعه و بمبهای خوشهای موجب جان باختن 10 هزار و 811 شهروند یمنی و زخمی شدن 7 هزار و 888 تن دیگر شده، بهعلاوه ساختار زیربنایی این کشور نیز بهشدت ویران شده است.
649 نفر از جانباختهها زن و 1002 نفر کودک هستند، 9 هزار و 160 نفر از کشتههای بیگناه این جنگ نابرابر را هم مردان یمنی تشکیل میدهند.
*نتایج فجیع بحران انسانی در یمن از زبان نهادهای حقوقی و بینالمللی
به نقل از الیوم السابع، چندی پیش نمایندگان شش سازمان بینالمللی غیردولتی طی کنفرانس خبری در پاریس تاکید کردند که ۱۰ میلیون تن یعنی حدود ۶۰ درصد از ساکنان یمن از کمبود غذایی رنج میبرند که از میان آنها سه میلیون زن و کودک دچار سوء تغذیه شدید هستند.
بیش از نیمی از مراکز درمانی در یمن نیز قابلیت خدمات رسانی ندارند و گمان میرود که حدود بیست هزار مورد ابتلا به وبا در یمن وجود داشته باشد.
*ناکامیهای اقتصادی- نظامی ملک سلمان در رویارویی با مقاومت یمن
اکنون پس از گذشت دو سال علاوه بر هزینههای سرسام آوری که خاندان سعودی به اقتصاد نفتی عربستان تحمیل کرده و آنرا به چالش کشیدهاند، غالب مجامع حقوقی و بینالمللی نیز مداخله و جنگافروزی ملک سلمان را در یمن محکوم کردهاند.
اما آنچه که از رویدادهای میدانی جنگ یمن در عرصه نبردهای زمینی منتشر میشود، شکنندگی هیمنه پوشالی ارتش عربستان را بیشتر نمایان میسازد.
نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی یمن با اتکا به مولفه مقاومت فرزندان خود امروز توانستهاند بیشتر پایگاههای نظامی و مقرهای تسلیحاتی سعودیها را هدف قرار داده و خط مرزی ناامنی را برای ارتش عربستان رقم بزنند.
از سوی دیگر توان موشکی رزمندگان مقاومت یمن نیز از دیگر مولفههایی است که آسیبپذیری بالای نظامیان آلسعود را بهنمایش گذاشته است؛ ضعفی آشکار که هربار و با شلیک موشکهای بالستیک و کاتیوشای نیروهای یمنی به مواضع عربستان، زنگ هشدار غلط بودن مداخله در یمن را بیش از گذشته برای مقامات ریاض بهصدا درمیآورد.
حال عربستان علاوه بر ناکامی در دستیابی به اهدافی چون بازگرداندن منصور هادی، فرونشاندن توان نظامی انصارالله و بهدست آوردن وجههای قدرتمند در منطقه؛ باید ریاضت تحمیل شده حاصل از جنگ را بر اقتصاد خود متحمل شده و چارهای بهحال سلسله ناامنی در مرزهای جنوبی خود؛ از جیزان و نجران گرفته تا عسیر و جازان بیندیشد.
گزارش از: وحید امیدی موحد
انتهای پیام/