دوباره یک اراده جدید برای ساخت ورژن دیگری از کتاب جنگل به کار گرفته شد.

باز هم جان فاورو؛ بازهم شاهکاربه گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سال میلادی با سال شمسی متفاوت است و اگر بخواهیم آثار مهم جهان در سال گذشته را طبق تقویم خودمان برشماری کنیم، لاجرم سه ماه از سال میلادی جدید و سه فصل از سال قبل آن را زیر چتر برده‌ایم؛ اما خب چه عیبی دارد اگر این کار را بکنیم؟!
 
فیلم‎هایی که در مرور سالانه‌مان به آن‌ها خواهیم پرداخت، جزو سرآمدان باکس آفیس هستند، فلذا نباید تعجب کنید اگر نام بعضی از آن‌ها را لابلای نامزدها وبرندگان اسکار نشنیده‌اید؛ این‌ها فیلم‌هایی‌اند که مردم بیشتر دوستشان داشته‌اند.
 
کتاب جنگل؛ جان فاورو  
 
چند سال مانده بود به پایان قرن نوزدهم که از رادیارد کیپلینگ داستانی روانه بازار شد با نام کتاب جنگل. ماجرای کتاب جنگل در لوکیشنی نزدیک به فضای جنگل‌های استوایی هندوستان اتفاق می‌افتاد و بازسازی چنین مکانی در قاب سینما چندان مشکل نیست؛ اما پرسونافیکاسیونِ بصری حیواناتی که در این داستان جاندار شده‌اند، کاری نبود که به این راحتی ممکن باشد. اولین فیلم موفقی که بر اساس کتاب کیپلینگ ساخته شد، انیمیشن دیزنی در ۱۹۶۷ بود که توسط آن، هشت ترانه سرخوشانه و حیرت‌انگیز هم به زمزمه‌های همیشگی انگلیسی زبانان اضافه شدند.
 
ظاهرا قالب انیمیشن، مشکل بازی گرفتن از حیوانات را حل می‌کرد و این کارتون متحرک که خود آقای والت دیزنی در اثناء تولیدش فوت کرد، به یکی از ماندگارترین محصولات سینمای کودک در جهان تبدیل شد.

کمپانی دیزنی سری دوم این فیلم را هم تولید کرد و روی پرده فرستاد اما سایه سنگین اثری که در ۱۹۶۷ تولید شده بود، همچنان بر سر تمام آثاری که بخواهند بنابر اقتباس از این کتاب تولید شوند، سنگینی می‌کند.  
 
*و حالا باز هم موگلی!

دوباره یک اراده جدید برای ساخت ورژن دیگری از کتاب جنگل عزم شد و این‌بار در سال ۲۰۱۶ تکنولوژی‌های دیجیتال چنان پیشرفت کرده‌ بودند که می‌شد همه چیز آن جنگل را در مدیوم غیر کارتونی بازسازی کرد.

فیلم، یک بازیگر بیشتر ندارد که ایفاگر نقش موگلی است و از میان دوهزار کودکی که برای تست بازیگری به دفتر کمپانی آمده بودند انتخاب شده. نیل ستی یک کودک بیش‌فعال است که برای بازی در این نقش ناچار شد پارکور و خیلی چیزهای دیگر را یاد بگیرد و غیر از حرکات آکروباتیک، در ریزه‌کاری‌های بازیگری هم لحظه‌های جالبی دارد.
 
نیل پدیده‌ایست که درست انتخاب شده، او وقتی میخندد، وقتی ناراحت است، هنگامی که بغض میکند و آنگاه که واجد هر حالت دیگریست، کار را باورپذیر از آب درآورده. او تمام این بازی‌ها را مقابل پرده سبز کروماکی انجام داده و ایجاد حس و تداوم آن در چنین حالتی برای یک کودک نابازیگر حقیقتا کار مشکلی به نظر می‌آید. اما اگر عمقی‌تر به ماجرا نگاه کنیم، بازی‌های کتاب جنگل در آنچه که ایفاگر نقش موگولی بر پرده تابانده خلاصه نمی شوند.

از مهمترین برگ برنده‌های فیلم می‌توان به دوبله هنرمندانی اشاره کرد که تمام تصاویر ویرجوآل افکتیو کار، روی ریل صدای آن‌ها حرکت کرده است. بیل مورای، بن کینگزلی، اسکارلت جوهانسون، جایانکارلو اسپوسیتو و لوپیتا نیونگ، تعدادی از این افراد هستند و هرکدام تا آنجا که هنر داشتند در کالبد این فیلم دمیده‌اند.
 
اگرچه ممکن است به نظر بیاید که تمام این ویژگی‌های مثبت هم نخواهند توانست باعث کنار رفتن فیلم جان فاورو از زیر سایه انیمیشن نوستالژی شده دیزنی در ۱۹۶۷ بشود، اما انتخاب قالب غیر کارتونی برای ورژن ۲۰۱۶ کتاب جنگل و استفاده از تمام ظرفیت‌های تکنولوژیک جدید در جهت بصری کردن داستان آقای کیپلینگ، یعنی امکاناتی که هیچ کدامشان در ۱۹۶۷ وجود نداشتند، می‌تواند انگیزه‌ای برای ساخت یک نمونه نو و بدیع از داستانی باشد که پیشتر در قالب بصری دیگری آزموده شده بود.

طبیعی است که فاورو بخواهد تا حد امکان روی استفاده از همین امکانات، یعنی امکاناتی که وجه برتری‌بخش کار او نسبت به اثر ولفانگ ریدرمن در ۱۹۶۷ است، تاکید کند و نتیجه هم آنچنان که دیده می‌شود حیرت‌انگیز است.

اما همه چیز کتاب جنگل ۲۰۱۶ وجوه بصری و تکنیکال آن نیست. واقعا چرا از روی یک داستان قدیمی بارها و بارها اقتباس‌های سینمایی متعددی به عمل می‌آید و حتی قرار است اندی سارکیس هم برای ۲۰۱۸ یک کتاب جنگل دیگر را روانه بازار اکران کند؟ داستان را همه می‌دانند اما به چه علت دیدن دوباره و چندباره آن باز هم مشتری دارد؟ حقیقت این است که انسانِ بدوی‌مانده و ماقبل تمدن، هنوز وجه خالصانه‌ای در ذهن شهروندان عصر برج و بمب دارد و ما هر از گاهی علاقمند هستیم که به زمینه اصلی خودمان در دوران حجر برگردیم و نگاهی به ضمیر تراش‌نخورده‌مان بیندازیم.

کتاب جنگل هم در ۱۸۹۴ زیر قلم کیپلینگ رفت، یعنی در دوره‌ای که این بحث‌ها تازه داشت به اوج درجه حرارت خود می‌رسید.

از ۵۰ سال پیش به این سو، سینمای کودک در هالیوود، وجهه همت خود را کاملا معطوف به ساخت آثاری کرد که خانواده‌دوستی و امید را به کودکان می‌آموختند. انیمیشن کتاب جنگل هم جزو اولین نمونه‌هایی بود که در مسیر همین گفتمان تولید شدند و در آن، جامعه انسان‌ها نمادی از تمدن سرکش و بی‌رحم مدرن و اجتماع بدوی‌تر جنگل، سمبلی از خانواده‌دوستی سنتی بود.

پرسش درباره اینکه چطور ممکن است یک داستان، از ۱۸۹۴ تا ۱۹۶۷، یعنی قریب به هشتاد سال، همچنان تازگی موضوعش را حفظ کرده باشد هم این است که جامعه بشری، طی تمام این مدت، مرتب تکنولوژیک‌تر و شتابنده‌تر شده و انسان هم به مراتب تنهاتر و افسرده‌تر؛ پس موضوعیت بحث بربرهای شریف (که طرح اولیه آن مربوط به قرن نوزدهم بود)، عوض محو شدن، به مرور پررنگ‌تر هم می‌شود.

حالا پنجاه سال دیگر هم گذشته و در یک-پنجم ابتدایی قرن بیست و یکم هستیم. فاورو امروز کتاب جنگلی می‌سازد که علیرغم جنبه‌های سرخوشانه و تفریحی‌اش، در لایه‌های گفتمانی کمی تلخ‌تر حرف می‌زند. شاید فاورو احساس می‌کند به هشدارهای جدی‌تری نیاز است و شاید می‌بایست این تلخی را به نوع نگاه خود او نسبت داد. سرود قانون جنگل در این فیلم مشتمل بر جمله معروف (همه برای یکی، یکی برای همه) است، حال آن که قانون جنگل معمولا کنایه‌ای به هرج و مرج و توحش دارد.
 
 
یادداشت از میلاد جلیل‌زاده
 
انتهای پیام/
 

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.