به گزارش گروه فیلم و صوت باشگاه خبرنگاران جوان؛ حمید معصومی نژاد، رم؛ این عبارتی است که هر ایرانی زمانی که میخواهد ادای یک خبرنگار را در بیاورد بر زبان جاری میکند. به طور حتم پایه گذاران شهر تاریخی رم هم هیچ وقت فکر نمیکردند که در روزگاری با گفتار خاص یک خبرنگار اسم شهرشان بر سر زبانهای ایرانیان بیفتد. البته ویژگی حمید معصومی نژاد فقط به خاطر رم گفتن نیست، چون زمانی که به پشت صحنه گزارشهایش نگاه میکنیم به درجه بسیار خاصتری میرسیم. گزارشهایی که صفر تا صدش توسط یک نفر تهیه میشود و به عبارت دیگر یعنی کار خبرنگار، تصویربردار، صدابردار و تدوینگر را فقط یک نفر انجام میدهد و به همین جهت میتوان از او به عنوان تنها خبرنگار کوله پشتی صدا و سیما نام برد.
خبرنگاری که هر روز با یک دست دوربین و با دست دیگر میکروفن به دنبال شکار لحظهها بوده و با شخصیتهای درجه یک ایتالیا مصاحبه میکند. به گفته افرادی که معصومی نژاد را در رم از نزدیک میشناسند برخورد شایسته و زبان نرم و روابط عمومی قوی او حتی سرسختترین شخصیتهای این کشور را به صحبت وا میدارد. به همین خاطر گفت و گویی با حمید معصومی نژاد انجام دادیم که شرح آن در ذیل آمده است.
آقای معصومی نژاد آخرین عیدی که در ایران بودید به چند سال قبل برمیگردد؟
۲۸ سال پیش.
آخرین عیدی که گرفتید چه بوده؟
همان ۲۸ سال پیش بود از پدر بزرگوارم.
مراسم سال تحویل را به همراه خانواده در ایتالیا برگزار میکنید؟
بله.
شما چند سال است که ازدواج کردید و چند فرزند دارید؟
۲۸ سال است و ۲ فرزند دارم.
چه اتفاقی افتاد که وارد حرفه خبرنگاری شدید؟
من از نوجوانی به کار خبر و خبرنگاری بسیار علاقمند بودم. یادم میآید زمانی که حدود ۱۷ سال داشتم هر زمانی که در تظاهرات خیابانی ضد رژیم شاه در تهران شرکت میکردم یک دوربین عکاسی کوچک هم با خودم میبردم و عکس میگرفتم. در زمان جنگ تحمیلی هم که به طور داوطلبانه به جبهههای جنوبی و به ویژه خرمشهر رفته بودم همیشه دوربین همراهم بود و تصاویری به یاد ماندنی را در برخی از عملیاتها از شهامتهای رزمندگان ثبت کردهام. همین علاقه من به خبرنگاری موجب شد که ۲۸ سال پیش با وجود قبول شدن در آزمون سخت ورودی دانشگاه بزرگ رم برای رشته پزشکی، متعاقبا حرفهام را به خبرنگاری تغییر دهم.
اذهان عمومی بر این باور است که خبرنگاران صدا و سیما در خارج از کشور درآمد بسیار بالایی دارند؛ آیا این طور است؟
فقط در یک جمله میتوانم بگویم که این مسئله برای خبرنگاران فارسی زبان صدا و سیما در خارج از کشور واقعیت ندارد و شاید بهترین مصداق آن هم شخص خودم باشد. اینجانب برای ۲۳ سال است که افتخار همکاری با صدا و سیما در ایتالیا را دارم و هیچ شغل دیگری هم ندارم. من در هفت روز هفته حداقل ۱۴ ساعت در روز کار میکنم و در بسیاری از مواقع برای تکمیل کارهای خبریام حتی در منزل هم تا پس از نیمه شب بیدار میمانم. زندگی من در ایتالیا واقعا یک زندگی معمولی است و من حتی خودروی شخصی ندارم و همیشه با تمام تجهیزات خبری در سرما و گرما از وسایل نقلیه عمومی استفاده میکنم.
با این مشکلات چطور آنقدر پر کار هستید؟
شاید به خاطر این که من اصولا فردی خوشبین به آینده و امیدوار هستم. هیچ گاه از کار خسته نمیشوم و در حرفه خودم در بازتاب اخبار و رویدادها به بُعد فاصله و سختیهای کار نمینگرم بلکه با شور و اشتیاق آن را انجام میدهم. برای من مهمترین نکته این است که گزارشهایم متنوع و کوتاه باشند و معتقدم باید در گزارش از رنگها و صحنههای زیبا استفاده کرد. چون بر این باورم که مردم را نباید خسته کرد و عشق به کار در من آن قدر هست که به پولش فکر نکنم و مقایسه نکنم که بعد از این همه سال چقدر درآمد دارم. خوشبختانه با توجه به ارتباطات بسیاری خوبی که با شخصیتها، نهادها و موسسات مختلف ایتالیایی دارم در بسیاری از مواقع برای تهیه برخی از گزارشهایی که فکر میکنم برای مخاطبان ایرانی میتواند جالب باشد دعوت میشوم.
برای مثال با توجه به این که ایام عید است در حال تهیه چند گزارش نرم هستم که یکی از آنها مربوط به پاستا و علاقه بیش از حد ایتالیاییها به این غذا میشود. به همین دلیل دو روز پیش به یکی از شهرهای جنوبی ایتالیا در ۳۰۰ کیلومتری شهر رم که مرکز تاریخی تولید پاستا در اروپا است رفتم که انشاالله به زودی گزارش آن را ارسال خواهم کرد. در ضمن این نکته را هم اضافه کنم که گزارشهایی را که من و دیگر خبرنگاران صدا و سیما از خارج از کشور ارسال میکنیم با زحمت و تلاش شبانه روزی همکاران ارجمندم در اخبار نمایندگیها تنظیم و هماهنگی و برای پخش روی خط ارسال میشود.
تابعیت شما ایرانی است یا ایتالیایی؟
تابعیت من ایرانی است. من فقط اقامت دائم ایتالیا را دارم که هر ده سال یکبار تمدید میکنم.
ما شنیده ایم شما در کنار فعالیتهای رسانهای خودتان در ایتالیا چند کتاب راجع به ایران منتشر کرده اید. در این باره برای ما توضیح دهید.
در قارهای که متاسفانه همچنان ایران هراسی موج میزند و غولهای رسانهای مدام بر طبل آن میکوبند و گاهی هم با تحلیلهای ناروا و ناصواب اذهان را از زیباییهای ایران منحرف میسازند، تلاش کردم در ده سال گذشته با انتشارآثاری فرهنگی و تاریخی در مورد کشور عزیزمان، هر چند ناچیز در مقابل این هجمههای فرهنگی غرب با منطق عشق و علاقه به زیباییهای ایران، چهره واقعی کشورمان را نشان بدهم.
نام این کتابها را چیست؟
کتاب «ایران، گنجینههای پارسی». کتاب «ایران: سفر به کشوری میان شرق و غرب» و لوح فشرده یک ساعته: «ایران سرزمین اسطورهها».
اتفاقات پشت صحنه گزارشهای شما که تعدادشان هم زیاد است چگونه رخ میدهد؟
با توجه به این که ایتالیا کشور خبر سازی نیست من هر روز در شهر رم و دیگر شهرهای این کشور با دوربین و میکروفونم به دنبال شکار رویدادهایی هستم که بتوانم از آن گزارشی تهیه کنم. حضور دائم من در صحنههای مختلف خبری و به ویژه تنها بودن من در زمان تهیه گزارش و به ویژه بخش پایانی آن (گفتن پلاتو) که باید دوربین را با تک پایه در مقابل خودم قرار بدهم، برای بسیاری از ایتالیاییها جالب است و چون ایتالیاییها مردم بسیار خونگرمی هستند تقریبا همیشه مورد «لطف اذیت و آزارهای آنها» در زمان تصویربرداری قرار میگیرم.
هر چند وقت یک بار شما سوژه رسانههای دیگر میشوید این به چه خاطر است؟
تقریبا هر روز شماری از دوستان و همکارانم از ایران برایم طنزهایی را که در مورد من روی شبکههای اجتماعی گذاشته شده را ارسال میکنند. من از این طنزها ناراحت نمیشوم فکر میکنم این طنزها در نهایت نشان دهنده محبت هموطنان عزیزم است. فراموش نکنیم شاد کردن دل مردم کار بزرگی است.
بسیاری از خبرنگاران پس از سالها فعالیت اقدام به نوشتن خاطرات و زندگی نامه خود میکنند، آیا شما چنین برنامهای دارید؟
هنوز فرصت این کار را پیدا نکرده ام. اما یک روزنامه نگار ایتالیایی قصد دارد به زودی کتابی را که در مورد من و به ویژه فعالیتهای خبریام در ایتالیا و برخی دیگر از مسائل نوشته است را منتشر کند.
گزارش از محمد امیرحسینی
انتهای پیام/
( همچون محدود خبرنگاران ديگر) چاخان نميكند دروغ نميگويد از بزرگ نمايي هم فاصله ميگيرد.
قضوت
ررررررررررم
واقعا حظ بردم از مردمی و کم توقع و انقلابی بودنشون!
مسئولین نجومی بی غیرت یه ذره یاد بگیرن!!