به گزارش
گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سردار سعید منتظرالمهدی معاون اجتماعی نیروی انتظامی در یادداشت خود با عنوان " ناامنی را از چهارشنبه آخر سال بزداییم"، آورده است: در روزگاری نه چندان دور از امروز، مردم کشورمان از این قوم و آن قوم و از کوچک تا بزرگ و از شهری تا روستایی، هر چه به واپسین روزهای اسفندماه نزدیک تر می شدند و خود را در چند قدمی چهارشنبه آخر سال و نیز در آستانه بهار فرخنده و طربناک، می دیدند نه تنها نشاط و شادمانی اشان دو چندان می گشت بلکه احساس امنیت و آرامش ذهن و روان آنان از روزها و ایام دیگر سال پیشی می گرفت.
برای صحه نهادن بر این مدعا کافی است یا قدری در خاطرات خود و پدرانمان کندوکاو کنیم و یا در ادبیات این مرز و بوم در منابع مکتوبی که صاحبان نظر و اندیشه و قلم برایمان به یادگار گذاشته اند، اندکی تامل کنیم و لختی درنگ نماییم.
مطمئناً این یادآوری و تامل و درنگ از یکسو بی درنگ حس نوستالژیکی (احساسی سرشار از حسرت گذشته) در هر یک از ما پدید می آورد و از دیگر سو ما را ناگزیر از مقایسه ای حزن انگیز بین این سالیان و سالیان قبل می سازد. با چنین قیاسی بلافاصله این پرسش مهم پیش روی ما قد علم می کند که چرا امروزه بسیاری از خانواده های ایرانی با نزدیک شدن به چهارشنبه آخر سال نه تنها احساس وجد و نشاط نمی نمایند بلکه در درون شان غوغایی برپا می شود که نشان از احساسی مملو از ناامنی دارد؟ نیازی به یادآوری نیست که این بیم و هراس و ناامنی موجب می شود تا بسیاری از خانواده ها آرزو کنند کاش یک چهارشنبه آخر سال همچون برق و باد بگذرد و دیگر نیز باز نیاید!
اگر قدری واقع بینانه و منصفانه به رخ دادهای ناگوار و اندوهناک شب چهارشنبه آخر سال چند سال اخیر، حتی همان میزان اندکی که به سبب رسانه ای شدن، ما از آن آگاه شده ایم، بنگریم بی هیچ تردیدی احساس ناامنی شمار انبوهی از خانواده های محترم کشورمان را موجه ارزیابی می کنیم و به آنان حق می دهیم که دیگر همچون نسل خویش و نسل پیش از خویش نه تنها شب چهارشنبه آخر سال را خوش آمد نگویند بلکه آرزو نمایند که زود برود و دیر باز آید.
حال با این توضیح مجمل ضروری است از خود بپرسیم که چه کسی یا کسانی، مسئول تغییر تدریجی ماهیت آیین نشاط بخش و خواستنی چهارشنبه آخر سال دیروز و تبدیل آن به مراسمی رعب انگیز و اضطراب آمیز و نخواستنی امروز هستند.
پیش از ارائه پاسخی روشن به این پرسش، لازم است یادآور شوم که بر اساس شواهد متقن پلیس، افراد ناامن ساز شب چهارشنبه آخر سال در مقایسه با جمعیت عمومی جامعه ، شمارشان بسیار اندک و تعدادشان بسیار قلیل است اما اقلیت کم اما پر غوغا اگر از سوی جامعه کنترل و مدیریت نشوند با رفتار هیستریک ( نمایشگرانه ) خود می توانند امنیت عمومی را فرو بکاهند.
در یک دسته بندی می توان ناامن سازان شب چهارشنبه آخر سال را به سه گروه تقسیم کرد. گروه نخست،"سودجویان" آنان خودخواهانی هستند که جز به جیب خویش به چیز دیگری نمی اندیشند و لاجرم با تهیه و تولید و توزیع مواد انفجارزا و خطر آفرین و پر سرو صدا امنیت عموم مردم جامعه را فدای امیال و سودپرستی های خویش می سازند.
این افراد متاسفانه در فرآیند منفعت طلبی ضد اجتماعی خود حد معینی برای خود قائل نیستند و گویی وجدانی نیز ندارند که با مشاهده آسیب های جسمی و روانی وارده بر مردم، قدری دچار عذاب و گناه شوند. به همین سبب، در برابر این جماعت سودجو و ناهنجار ناگزیر باید از روش های سخت بهره گرفت و با اعمال مقتدرانه قانون، مانع از استمرار فعالیت غیر قانونی آنان شد.
دومین گروه ناامن ساز چهارشنبه آخر سال، مبتلایان به شماری از اختلالات شخصیت و ناهنجاری های روانی هستند که به شکلی، هیجان طلبی غیر عادی خود را در ارتکاب رفتارهای پر خطر می جویند شواهد بالینی نشان از آن دارند که این گروه به ویژه از اختلالاتی همچون شخصیت بی ثبات مرزی و منشی وندالی و ضداجتماعی رنج می برند. واکنش مطلوب و دقیق در برابر این گروه " کنترل و مداوا " است. به همین سبب در همه جای دنیا پلیس این گونه افراد را دستگیر و به مراکز درمانی و اصلاح و تربیت می سپارد.
سومین گروه ناامن ساز چهارشنبه آخر سال، نوجوانان پر شور و هیجانی هستند که چگونگی مدیریت عواطف و هیجانات شدید و پر تلاطم خود را نیاموخته اند. اینان همان هایی هستند که مبادرت به رفتارهای پر سر و صدا و هیجانی و خطر آفرین می نمایند. بدون آنکه به پیامدهای دهشتناک و مزمن آن بیندیشند. متاسفانه اینان زمانی متوجه کنش و رفتار ناهنجار خود می شوند که دیگر دیر شده است. صحیح ترین روش مدیریت این گروه " کنترل خانوادگی " و "بازداری اجتماعی" است.
تجارب موفقیت آمیز چهار، پنج سال اخیر نشان از آن دارد که با " احساس مسئولیت جمعی " و فردی و هوشیاری و هوشمندی نه تنها می توانیم ناامنی را به کل از مراسم شب چهارشنبه آخر سال بزداییم و از وقوع هر نوع رخ داد ناگوار پیشگیری نماییم بلکه آن را به فرصتی برای نشاندن لبخندی خاطره انگیز و تبسمی مهرآمیز بر لبان خود و دیگران تبدیل کنیم. برای این منظور کافی است:
1- سوداگرانی را که با جان و امنیت مردم بازی می کنند به پلیس معرفی کنیم.
2- مانع از خرید هر نوع ماده خطرآفرین و پر سر و صدا توسط فرزندان نوجوانمان شویم.
3- این شب را همچون روزگاران گذشته در کنار خانواده و با نظارت بزرگان محل، سپری کنیم.
4- با فرارسیدن تاریکی شب به دیدن بزرگان و دوستان برویم و شادی خود را به منزل منتقل کنیم.
" با آرزوی بهترین ها توأم با روزگاران خوش برای همه مردمان عزیز"
انتهای پیام/