به گزارش
حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛امام علی (ع)در بخشی از نامه 31 کتاب شریف نهج البلاغه به فرزند خود امام حسن (ع)در مورد ضرورت یاد مرگ می فرماید:ای فرزندم ، بدان كه تو را براى آخرت آفريده اند ، نه براى دنيا . براى فنا آفريده اند ، نه براى بقا و براى مرگ آفريده اند ، نه براى زندگى .
امام در مورد خصوصیات این دنیا ادامه می دهد: در سرايى هستى ناپايدار كه بايد از آن رخت بربندى . تنها روزى چند در آن خواهى زيست . راه تو راه آخرت است و تو شكار مرگ هستى . مرگى كه نه تو را از آن گريز است و نه گزير . در پى هر كه باشد از دستش فرار نکند و خواه و ناخواه او را خواهد يافت . از آن بترس كه گرفتارت سازد و تو سرگرم گناه بوده باشى ، به اين اميد كه زان پس ، توبه خواهى كرد . ولى مرگ ميان تو و توبه ات حايل شود و تو خود را تباه ساخته باشى .
همچنین امام در مورد ضرورت یاد مرگ می فرماید:اى فرزندم ، فراوان مرگ را ياد كن و هجوم ناگهانى آن را به خاطر داشته باش و در انديشه پيشامدهاى پس از مرگ باش . تا چون مرگ به سراغت آيد ، مهياى آن شده ، كمر خود را بسته باشى ؛ به گونه اى كه فرا رسيدنش به ناگهان مغلوبت نسازد . زنهار ، كه فريب نخورى از دلبستگى دنياداران به دنيا و كشاكش آنها بر سر دنيا . زيرا خداوند تو را از آن خبر داده است و دنيا خود ، خويشتن را براى تو توصيف كرده است و از بديهاى خود پرده برگرفته است .
از سوی دیگر امام خیرخواه امت اسلامی علی (ع)در مورد خصوصیات دنیا پرستان چنین می فرماید:دنياطلبان چون سگانى هستند كه بانگ مى كنند و چون درندگانى هستند كه بر سر طعمه ،ز روى خشم زوزه مى كشند و آنكه نيرومندتر است ، آن را كه ناتوان تر است ، مى خورد و آنكه بزرگتر است ، آن را كه خردتر است مغلوب مى سازد . ستورانى هستند برخى پاى بسته و برخى رها شده كه عقل خود را از دست داده اند و رهسپار بيراهه اند .
همچنین امام در همین باب ادامه می دهد: آنان را در بيابانى درشتناك و صعب رها كرده اند تا از گياه آفت و زيان بچرند . شبانى ندارند كه نگهداريشان كند و نه چراننده اى كه بچراندشان . دنيا به كوره راهشان مى راند و ديدگانشان را از فروغ چراغ هدايت محروم داشته . سرگردان در بيراهه اند ولى غرق در نعمت .
امام اول شیعیان در این بخش نامه، از خصوصیات خطرناک تری از جماعت دنیا پرست رونمایی می کند و می فرماید: این جماعت دنيا را پروردگار خويش گرفته اند . دنيا آنها را به بازى گرفته و آنها نيز سرگرم بازى با دنيا شده اند و آن سوى اين جهان را به فراموشى سپرده اند . اندكى بپاى تا پرده تاريكى به كنارى رود . گويى كجاوه ها رسيده اند و آنكه مى شتابد به كاروان گذشتگان مى رسد .
بدان ، اى فرزند ، كسى كه مركبش شب و روز آماده باشد ، او را مى برند ، هر چند به ظاهر ايستاده باشد و مسافت را طى مى كند ، هر چند ، در راحتی سر کند .
انتهای پیام/