به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، برخلاف سال های ابتدایی انقلاب که عدالت آرمان مقدس برای بسیاری از افراد جامعه بود اکنون دیگر برآمدن مدارسی با شهریه های میلیونی در زمانه حقوق های نجومی کسی را چندان نمی رنجاند و اگر هم برنجاند دیگر رسانه های زیادی تمایل به انعکاس این رنج و این تبعیض های شدید نیستند.
یکی از دلایل این مساله می تواند این باشد که مردم و رسانه ها تنها حقوق نجومی را ملاک بی عدالتی می دانند و وجود شکاف های طبقاتی شدید در کف جامعه و در میان قشرهای متوسط به بالا چندان برای آن ها غیر طبیعی نیست. این مساله به قدری عادی شده است که قشر غیرمرفه نیز گاه به آن توجهی نمی کند و نه تنها اعتراضی ندارد بلکه وجود این مدارس را برای رشد تحصیلی فرزندان خود نیز لازم می شمارد.
یکی از والدینی که فرزند خود را در یک مدرسه غیرانتفاقی ثبت نام کرده است می گوید: «پسر من اکنون سال کنکورش است و اگر نتواند به خوبی درس بخواند یک عمر آینده او تباه می شود طبیعی است که برای موفقیت او هر کاری بتوانم بکنم انجام می دهم. من الان برای پیش دانشگاهی او بیش از 10 میلیون تومان برای یک سال تحصیلی پول داده ام و باید خرج های دیگری را هم علاوه بر این کنم.»
شاید دیدن این ارقام برای بسیاری از کسانی که در شهرهای کوچک و یا روستاها تعجب آور باشد اما واقعیت این است که برخلاف مدرسه های کپری و نابسامان بسیاری از مناطق کشور در نقاط مختلفی از مدارس کشورمان شهریه های چندین میلیونی برای تحصیل پرداخت می شود.
مرکز پژوهش ها نیز در گزارشی در این باره اشاره کرده بود که جامعه شناسان نهاد آموزش رسمي يك كشور را يكي از تأثيرگذارترين نهادها در ايجاد عدالت اجتماعي دانسته اند. مطالعات نشان مي دهد، پيشرفت تحصيلي دانش آموزان تا حد زيادي تحت تأثير سابقه آموزشي و نقطه شروع تحصيلي آنان است.
در شرايطي كه متغيرهايي چون پايگاه اقتصادي و اجتماعي خانواده و ميزان هوش و استعداد تحصيلي كودكان مبناي جداسازي آنان در مدارس قرار گيرد، در اين صورت نهاد آموزش در جهت تقويت و تداوم نابرابري هاي اجتماعي عمل كرده است. در جامعه ما طي سه دهه اخير، تكوين و تأسيس گونه هاي متعدد مدارس، با چنان سرعتي رخ داده كه هنوز مجال كافي براي تأمل در مباني، اهداف، الزامات، تفاوتها و پيامدهاي اجتماعي و آموزشي انواع مدارس براي بازيگران اين عرصه فراهم نشده است. هفت مرجع تصميم گيري بالغ بر بيست گونه مدرسه را در چارچوب نظام آموزش و پرورش رسمي كشور پديد آورده اند.
اگر افراد ضعيف با كودكان با استعدادتر متمايز شوند، يا كودكان با توجه به ميزان درآمد و منزلت اولياي شان به مدارس خاص راه يابند، در واقع نابرابري ناعادلانه در حوزه آموزش و پرورش، شكل گرفته است. مطالعات داخلي و خارجي نشان مي دهد كه تأثير متغيرهايي از قبيل نوع مدرسه، پايگاه اقتصادي و اجتماعي خانواده، سرمايه فرهنگي خانواده دانش آموزان، بر عملكرد تحصيلي دانشآموزان تأثير دارند.
گوناگوني مدارس در ايران امري بي سابقه نيست. در ايران پيش از انقلاب نيز مدارس دولتي و مدارس ملي وجود داشتند. مدارس ملي درواقع مدارس خصوصي بودند كه تأسيس كنندگانشان با كسب مجوز از آموزش و پرورش با منابع مالي مؤسسين اداره مي شدند. (در اوایل انقلاب) در وجدان عمومي جامعه، مدارس ملي نمادي از وجود تبعيض و نابرابري ناعادلانه قلمداد مي شد. ساير انواع مدارس همچون مدارس بزرگسالان و مدارس استثنايي از آنجا كه بر پايه ويژگي هاي انتسابي سن و شرايط جسمي شكل گرفته بودند، مقاومتي ازسوي جامعه بر نمي انگيختند. مدارس تيزهوشان نيز آنقدر پوشش ضعيفي داشت و نادر بود كه حساسيتي ايجاد نكرد.
با این وجود و بنا بر این گزارش اما اکنون دیگر خبری از آن وضعیت نیست و والدین باید به بهانه های مختلف برای ثبت نام فرزند خود در مدارس غیرانتفاعی مبالغ زیادی را پرداخت کنند.ناعدالتی آموزشی و تحصیلی که این فزرندان را می تواند در کنکور نیز موفق تر کند و فقرا نیز دائم به خاطر فقر خود در شرایط سختی قرار بگیرند.
منبع: جهان
انتهای پیام/