بهمن 57 و خروج جاسوسان به اصطلاح مستشار آمریکایی
ماههای منتهی به بهمن 57 هم برای مردم ایران و هم برای اتباع کشورهایی چون آمریکا که در کشورمان زندگی میکردند روزهایی متفاوتی بود چرا که در این زمان مستشاران آمریکایی که همان منتسبان به کاخ سفید بودند و نقشهایی چون مشاور، راهنما و رایزن را در تهران بازی میکردند شاهد آخرین حضورشان بود.
در همین خصوص ویلیام سولیوان سفیر وقت آمریکا در ایران، در کتاب خاطراتش می نویسد: اعتراضات به حضور آمریکاییها در ایران از 13 آبان قوت گرفته بود. با آتش زدن چند موسسه آمریکایی به ما دستور رسید که ایران را ترک کنیم مدارس آمریکایی را قبل از کریسمس تعطیل کردیم تا امکان مسافرت باشد من هم همسرم را روزهای پایانی دی ماه به واشنگتن فرستادم.
یکی از محافظان ایرانی ژنرال های آمریکایی در خصوص وظایف به اصطلاح مستشاران آمریکایی در ایران گفته : شما فکر می کنید ژنرال هایزر که بود؟ شما فکر می کنید آیا فرمانده نظامی ما ازهاری بود؟ اشتباه میکنید! همه امورات دراصل دردست هایزر بود. من خودم از نزدیک هایزر رو در ستاد ارتش میدیدم.
عنوان مستشار پوششی برای جاسوسی
عنوان مستشاری در واقع پوششی برای حضور گستردهتر آمریکاییها در ایران و در نتیجه آن دخالت و کنترل امور کشور بود. حضوری که به نفوذ کامل در ارتش و اعمال نظر در سیاستهای کشوری و لشکری ختم نمی شد و تا سرحد جاسوسی و سرقت اطلاعات محرمانه پیش میرفت.
سپهبد برزین درباره جاسوسی آمریکاییها گفته: یک گزارش از اصفهان برای من آمد از یک همافر، به من گزارش داد که کرومن که قرار بود سیصد نفر متخصص جنگنده f14 را فرستاده در حدود 150 نفر از آنها را عوض کرده و این 150 نفری که آمده اند هیچ یک تخصص f14 ندارند و اصلا نمی دانند F14 چیست. 150 نفر را خارج کرده بودند به جای آن 150 عامل اطلاعاتی آورده بودند این مجموعه پرسنل مستشاری بود که ما از 42 تا زمان انقلاب داشتیم.
مستشاران آمریکایی که برای تامین منافع کشورشان در ایران حضور داشتند، بابت این حضور حقوق چشمگیری هم دریافت میکردند آن هم از محل منابع کشوری، که نه فقط شهروندان عادی، بلکه کامندان ردبالای نظامی هم از آن بیبهره بودند.
در این خصوص سپهبد آذر برزین جانشین فرماندهی نیروی هوایی پهلوی گفته است که یک سرهنگ مستشاری در مقابل یک سرهنگ نیروی هوایی هم رده خود سه برابر حقوق می گرفت و یا دریادار امیرهوشنگ آریانپور معاون فرماندهی نیروی دریای پهلوی گفته: مستشاران حقوق های هفت، هشت، نه و ده هزار دلاری می گرفتند.
حق وحوش یا توحش درآمدی بود که مستشاران آمریکایی، افزون بر حقوق ثابتشان، حق خدمت در میان وحشی ها دریافت می کردند. حضور در ایران را حضور در میان وحشی ها عنوان می کردند، در حالی که حکایت سالهای حضورشان در ایران، پر بود از حرکت هایی که می شد بابتش حق توحش گرفت.
در این خصوص نراقی گفته: آمریکاییها هر کاری خواستند با ایران کردند و ایران را مانند حیوانی رام در اختیار داشتند.
سکوت شاه در برابر جاسوسی آمریکاییها
هر چه می خواستند با ایران میکردند و هر قدر میخواستند قدم از حیطه اختیاراتشان فراتر میگذاشتند. هیچ مقام ایرانی در جایگاه بازخواست از آنعا قرار نداش .حتی مطلع شدن شاه از حقیقت دلیل حضور مستشاران آمریکایی در ایران هم، این روند را تغییر نمیدهد. محمدرضا پهلوی برای خوشخدمتی به آمریکا راه سکوت و چشم پوشی از نفوذ بیگانگان را انتخاب می کند.
سپهبد آذربرزین درباره این موضوع اعلام کرده: من یک روز به اعلیحضرت گفتم قربان اجازه بدهید پول آمریکاییها را بدهیم و آنها بروند اما او گفت این دیگر چه معامله ایست؟ گفتم این گونه حداقل مجبور نیستیم مراقب اطرافمان باشیم که اینها چه می کنند . می گفتم ما به عنوان مستشار به اینها پول میدهیم اما برای مستشاری هم کار نمی کنند بعد خرابکاری هم می شود، باید این مستشاران را بیرون کنیم. شاه می گفت کاری به آنها نداشته باشید، چون شما می دانید که آنها چه می کنند اما آنها نمیدانند که شما این را میدانید.
فریاد بلند امام بر سر شاه به خاطر جنایات مستشاران
با وجود سکوت شاه در جایگاه مقام نخست کشور درقبال جنایات مستشاران آمریکایی، امام خمینی(ره) در دفاع از عزت و کرامت ملت ایران سکوت را می شکنند و به افشای مسائل پشت پرده حضور مستشاران آمریکایی در ایران می پردازند.
ایشان میفرمودند: آقا اگه این مملکت اشغال آمریکاست پس چرا انقدر عربده میکشید، پس چرا انقدر دم از ترقی می زنید، اگر این مستشارها نوکر شما هستن پس چرا از اربابها بالاترشون می کنید؟ بابا تمام گرفتاری ما از این آمریکاست.تمام گرفتاری ما از این اسرائیل است.
این روشنگری امام خمینی (ره) در نهایت به تبعید ایشان به دست رژیم پهلوی منجر شد، دستوری که مستقیما از کاخ سفید برای محمدرضا پهلوی آمده بود.حسین فردوست رئیس دفتر ویژه اطلاعات محمدرضا پهلوی در کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی در این باره مینویسد: تبعید امام به دستور مستقیم آمریکا بود شاه شخصا از انجام این کار واهمه داشت.
دریافت حقوق های کلان و سیادت و برتری مستشاران آمریکایی بر ایرانیان همچنان ادامه داشت تا اینکه مردم ایران در سال 1357 این نامعادله ظالمانه را بر هم زدند.
انتهای پیام/