رضا بهرامی، بازرس کانون تئاتر کودک و نوجوان خانه تئاتر که سبقه دیرینهای در حوزه اجرایی تئاتر کودک و نوجوان دارد در گفتگو با خبرنگار
حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در خصوص خلأهای موجود در حوزه نمایشنامهنویسی کودک و نوجوان گفت: «کودکان به عنوان خالصترین آدمهای روی زمین و به عنوان کسانی که راحتتر با دیگران ارتباط برقرار میکنند به نمایشهایی نیاز دارند که برای آنها جذاب و جدید باشد. در این حوزه ما با خلأ بزرگی با عنوان نمایشنامهنویسی روبهرو هستیم چرا که برای اجرای یک اثر نمایشی ارزشمند و باکیفیت در آغاز میبایست یک نمایشنامه خوب وجود داشته باشد. متاسفانه در این سالها اشخاص حرفهای بسیار محدودی داریم که در کسوت نمایشنامهنویسی کودک و نوجوان فعال باشند و این واقعا جای تاسف دارد که نمایشنامهنویسان ما نه حمایت میشوند و نه کسانی وجود دارند که در این حوزه به پرورش نمایشنامهنویسی بپردازند. »
بهرامی اظهار کرد: «چندی است که در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان اتفاق خوبی شکل گرفته که آن هم اضافه شدن بخشی است که افرادی چون منوچهر اکبرلو و حسین فداییحسین به ترجمه متون خارجی میپردازند تا آن نمایشنامه را به بازار تئاتر کودک و نوجوان عرضه کنند. »
وی در سخنانش تاکید کرد : «این امر بسیار خوب است اما نکته حائز اهمیت این است که ما داستانها و مثلها و متلهای بسیار زیبایی داریم که در جهان معروف هستند. محدود بودن افرادی که بتوانند داستانهای ایرانی را به نمایشنامه تبدیل کنند، باعث شده که به متون و نمایشنامههای خارجی رو آوریم. من استفاده از متونهای خارجی را رد نمیکنم اما معتقدم ما در ایران داستانهایی داریم که میتوانیم به دنیا عرضه کنیم.»
این کارگردان و بازیگر تئاتر در اشاره برخی مشکلات حوزه تئاتر کودک و نوجوان گفت: «امروزه هیچ عاملی وجود ندارد که افراد ترغیب شوند تا به سمت نمایشنامهنویسی تئاتر کودک و نوجوان گرایش پیدا کنند. در صورتی که با حمایت نمایشنامهنویسان میتوان زمینهای برای ارتقای سطح کیفی متون کودک و نوجوان فراهم کرد. یک نمایشنامهنویس همواره علاقهمند است که ایده و فکرش را در قالب متون به اجرا درآورد بنابراین حمایت برای به اجرا رسیدن آثار میتواند عامل ترغیبکننده باشد.»
وی همچنین در ادامه بیان کرد: «کمبود سالنها یکی از عواملی است که در اجرا نشدن تعداد زیادی از متونهای نمایشی تاثیرگذار است و از سوی دیگر جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان تنها جشنواره کودک و نوجوان کشور ما است که میتواند جایگاه مناسبی برای پرورش نمایشنامهنویسان باشد چرا که در این جشنواره بخشی با عنوان نمایشنامهنویسی در نظر گرفته شده است. از نظر من دیده شدن اتفاق مهمی است که باید چه در طول سال و چه در قالب جشنواره رخ دهد. »
بهرامی پیشنهاد داد: «بهتر است که جشنواره کودک و نوجوان همدان بانک اطلاعاتی درست کند که نمایشنامهها را به جامعه تئاتر کودک و نوجوان ارائه کند. اتفاقی که در جشنواره بینالمللی شکل اجرایی به خود گرفت این بود که آثار به نگارش درآمده به چاپ میرسید. من معتقد هستم که نباید تنها آثار منتخب به چاپ رسد، بلکه بهتر است آثار ارائه شده به دبیرخانه در قالب بانک به ثبت رسد و حتی به شکل الکترونیکی در دسترس کارگردانان و دیگر نمایشنامهنویسان قرار گیرد.»
این هنرمند همچنین خاطر نشان کرد: « اتفاق بدی که در حوزه تئاتر کودک و نوجوان در حال رویدادن است این است که افرادی که به عنوان شورا کارها را داوری میکنند، نسبت به اجرای آثار نمایشی به اعمال نظرات شخصی میپردازند که اگر کارگردان و هنرمند به خوبی به حوزه خود اشراف داشته باشد، هر تغییری را نمیپذیرد. نمایشی که به روی صحنه میرود قطعا نگرش و فکر کارگردان بر روی صحنه است، بنابراین تغییراتی که در آن ایجاد میشود آن چیزی نخواهد بود که کارگردان برای اجرا درنظر گرفته است. تذکرات میتواند بر روی موازین باشد، ولی دوستان به دلیل عدم سواد و علم و دانش به هر تغییری تن میدهند.»
وی درباره ضعفها در حوزه کارگردانی نیز تشریح کرد: «در تئاتر کودک و نوجوان در به روی هرکسی باز است در حالی که کارگردانی کار هرکسی نیست و در این حرفه یک کارگردان حداقل باید به چند حوزه فلسفه، جامعهشناسی، مردمشناسی، زبانشناسی، زیباییشناسی اشراف داشته باشد و یا به طور نسبی با آن آشنایی داشته باشد.»
این کارگردان تئاتر ادامه داد: «معضل بزرگی که در کارگردانی وجود دارد این است که کارگردانان برای صحنهها و دیالوگهای خود و موسیقی ایدهای ندارد و این در حالی است که اگر کارگردان شناخت لازم نداشته باشد، فاتحه تئاتر کودک و نوجوان را باید خواند. کارگردان تئاتر کودک و نوجوان باید به قدری باهوش باشد و شناخت و علم لازم را داشته باشد که بتواند یک کودک را درک کند و بداند از چه چیزی امروزه خوشش میآید و با چه چیزی ارتباط برقرار نمیکند. او باید با علم به این موارد از تکنیکها استفاده کند تا نمایشی جذاب روی صحنه ببرد. او میتواند با نمایشی که به اجرا درمیآورد بسیاری از مفاهیم را به کودک القا کند. این موضوع در حوزه کارگردانی تئاتر کودک امروزه کمتر دیده میشود. »
وی همچنین مهمترین چیز در به وجود آمدن مهارت در کارگردان را آموزش و تمرین معرفی کرد و افزود: «افراد باید در سبقه و کارنامه خود خاک صحنه خورده باشند و حداقل در چندین اثر کارگردانان بزرگ دستیاری کرده باشند تا به درستی با این حوزه آشنا شوند. کارگردان باید بداند که کاری را برای بچههایی اجرا میکند که زبان تصویری و زبان نمایشی را بیشتر از کتاب خواندن دوست دارد. بنابراین راحتتر میتوان با این زبان بسیاری از مفاهیم را به بچهها منتقل کرد.»
وی درباره عناصری که باعث جذابیت نمایشها برای قشر کودک میشود عنوان کرد: «عناصری چون طراحی صحنه، طراحی لباس، آهنگسازی و نورپردازی در جذابیت هرچه بیشتر آثار تاثیرگذار هستند. درست است که ما میخواهیم با ایجاد تئاتر مفاهیمی را به بچهها بیاموزیم، ولی بایست این عناصر در کنار هم به شکل درستی قرار گیرند تا نمایشی مطلوب به اجرا درآید و کودک جذب نمایش شود. با عناصری چون طراحی لباس و صحنه شما جذب میشوید تا یک اثر نمایشی را دنبال کنید و بعد در خصوص موسیقی باید توجه داشت که مناسب فضای نمایش باشد. عناصری که گفته شد باید برای کودک باشد و به درستی در کنار هم قرار گیرد. اگر تئاتر کودک و نوجوان به صورت میدانی و خیابانی داشته باشیم، شاید کمتر از عنصری مثل نور بهره ببریم، اما قطعا باید دیگر عناصر (موسیقی، حرکات، دکور) به شکل تکمیلکنندهتری استفاده شود.
وی درباره استفاده بیش از حد از عروسک در اکثر آثار نمایشیکودک و نوجوان گفت: «عروسک جدا از کودک نیست، ولی از نظر من معنای تئاتر کودک و نوجوان این نیست که حتما از عروسک در آن استفاده کنیم. بلکه میتوان در کنار آن از جاذبههای بصری دیگر استفاده کرد که در آن عروسکی وجود ندارد.»
وی همچنین ضمن انتقاد به ارجح بودن روابط بر میزان آگاهی و شناخت افراد از تئاتر کودک و نوجوان به تاثیر تصمیمات مدیران هنری اشاره کرد و در ادامه گفت: «همیشه مدیریت حرف اول را میزند. یک فرد کاردان و مدیر میتواند در شرایطی که ما در تئاتر کودک ونوجوان داریم هزار نفر را راهنمایی کند. ما دو سالن حرفهای برای تئاتر کودک و نوجوان داریم که یکی تالار هنر و دیگری سالن کانون پرورش فکری کودک و نوجوان است. کانون پرورش فکری چندی است که بخشی با عنوان کتاب تئاتر مدرسه راهاندازی کردهاند که بسیار قابل تقدیر است. به طوری که یکسری کتاب تولید شده از سوی کانون به مدارس و مکانهای کانون ارائه میشود و در قالب نمایش به اجرا در میآیند. در این میان جدای از کسانیکه در این حیطه کار کردند و تجربه دارند عده زیادی برای اولین بار به حوزه تئاتر کودک و نوجوان وارد میشوند. این افراد با حمایت برخی از مدیران آثارشان را اجرا می کنند و با اینکه در این راه مهارت و علم کافی را ندارند نمایشها را یکی پس از دیگری روی صحنه میبرند که همین امر هم باعث متوقع شدن افراد ناکارامد میشود و هم امکان حمایت از گروهها و افراد حرفهای را سلب میکند.»
بهرانی تاکید کرد: «مدیریت با حمایت و یا طرحی که اجرایی میکند تاجایی ایدهسازی کرده اما در ادامه به جای سپردن کار به دست آدمهای باتجربه برای اشتغالزایی، آموزش و پرکردن اوقات فراغت، حرکت خود را به یک معضل در حوزه تئاتر کودک تبدیل می کند. مدیرهای امروزی ما متأسفانه انتقادپذیر نیستند و به همین دلیل تصمیماتشان معضلاتی را به دنبال دارد که در آینده نهچندان دور گریبانگیر هنرمندان میشود. برای مثال سازمان چون مدیریت ترافیک و بازیافت شهرداری یکسری برنامهریزی در راستای اجرای تئاتر در مدارس داشته که بسیار خوب است اما نکته حائز اهمیت این است که ما در این اقدام چه بهایی پرداخت میکنیم. اینکه گروهی در آغاز، نمایش 20 دقیقهای با 4 بازیگر را به مدارس میبرد و در روزهای بعد کار را با 10 دقیقه زمان و 2بازیگر سرهمبندی میکند آیا میتواند در فرهنگسازی و بردن تئاتر به مدارس نقش تاثیرگذاری داشته باشد؟ این در حالی است که مدیرخوب میتواند روی طرحهای خود نظارت کند و کار را به کسی محول کند که فهم کارگردانی داشته باشد.»
این هنرمند حوزه تئاتر کودک و نوجوان عنوان کرد: «بر اساس سخنان رکنالدین خسروی کسی که وارد فضای تئاتر میشود در آغاز باید خود انسان باشد و این در حالی است که بسیاری از دوستان از انسانیت دور هستند پس چطور میتوانند مدعی باشند هنر تئاتر مقدس است. رفتار خلاف آنچه که در قالب نمایش به بچهها آموزش داده میشود باعث میشود که کار فرهنگی و پیامهای اجتماعی ما به کودکان و نوجوانان بیتاثیر باشد بنابراین فردی که در این حوزه فعال است انسانسازی درونی نیاز دارد چراکه درستی و یا نادرستی رفتار هنرمندان تئاتر کودک و نوجوان بر میزان تاثیرگذاری که با اجرای نمایش بر کودکان داریم، نقش بسزایی دارد.»
وی که از بازیگران فعالل تئاتر نیز محسوب میشود بیان کرد: «بازیگری و ورود آسان افراد به این حوزه یکی از مسائلی است که زنجیزهوار مشکلاتی را به دنبال میآورد. برای مثال اینکه در بازیگری تئاتر کودک صرفا به تغییر صدا و درآوردن حرکات بسنده کنیم کار درستی نیست. در حیطه بازیگری تئاتر کودک و نوجوان احساس بر این است که هرچقدر صداها را بتوانیم تغییر دهیم و یا شکل و شمایلهای خاص ایجاد کنیم به این معنا است که ما بازیگر موفق تئاتر کودک و نوجوان هستیم. متأسفانه بحث بازیگری تئاتر کودک و نوجوان در یکسری جشنوارهها از جمله جشنواره شهر یا جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان یا جشن کانون تئاتر کودک ونوجوان به واسطه جوایزی که اهدا میشود این ذهنیت را در برخی افراد ایجاد میکند که بازیگران خوبی هستند و این اصلا درست نیست.»
وی تاکید کرد: «بازیگر کودک و نوجوان باید بدنی نرم، خلاقیت، احساس، تفکر و ایدهپردازی داشته باشد. در کار کودک به دلیل اینکه مخاطب، مخاطبی ویژه و خاص است باید تمرینات طولانی و اصولی در نظرگرفته شود. بازیگر تئاتر کودک باید بتواند بدون استفاده از زبان و تنها با زبان بدن به خوبی ارتباط برقرار کند چراکه کودکان و نوجوانان مخاطبانی هستند که ایدهها و خلاقیت و تخیل زیادی دارند بنابراین در مواجهه با آنها باید این ویژگی را نیز داشته باشیم.»
وی ادامه داد: «نمایشی که سال گذشته با عنوان «پنگوئن» از ایتالیا در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان اجرا شد دوبازیگر داشت که بازیگر مرد با هیبت دو متری و در حالی که ریش داشت توانست روی صحنه ارتباط خوبی با کودک برقرار کند در حالی که در کشور ما همه فکر میکنند که لازمه کار کودک کردن ایجاد ظاهری کودکانه است.»
بهرامی درخصوص زمینههای که میتوان در راستای رشد و آگاهی هنرمندان حوزه کودک و نوجوان ایجاد کرد گفت: «برخی از دوستان هر روز تلاش میکنندُ کتاب میخوانند و با آدمهای مختلف صحبت می کنند در حوزه تئاتر کودک اتفاق بدی افتاده که هیچ کس دیگری را قبول ندارد و مدام در حال کوبیدن هم و آثار یکدیگر هستند آن هم نه با منطق و دلیل بلکه با زور و خشم. این در حالی است که آدمهای کوتهفکر چیزی جز خودشان نمیبینند. انتقاد با دلایل منطقی قابل قبول است اما متاسفانه این اتفاق نمیافتد حتی با درست کردن آرشیو آثار نمایشی هم کمتر کسی به آن رجوع میکند؛ چرا که ما افرادی که به صورت حرفهای بخواهند به این حوزه بپردازند کم داریم.»
بهرامی همچنین درباره نقش دانشگاه در تربیت هنرمندان حرفهای تشریح کرد: «جایگاهی برای آموزش تئاتر کودک و نوجوان وجود ندارد و این امر خود جای سوال است، هرچند بزرگانی چون داود کیانیان تلاش میکنند تا گرایشی با عنوان تئاتر کودک و نوجوان اتفاق افتد، ولی همچنان این جریان روی نداده است. نداشتن آموزش در حوزه تئاتر کودک و نوجوان باعث میشود تئاتر کودک به خالهبازی از نظر برخیها تبدیل شود. برای تئاتر عروسکی گرایش در دانشگاه وجود دارد، اما برای تئاتر کودکان هیچ گرایشی در دانشگاه در نظر گرفته نشده است. جای تاسف است که شعار سر میدهیم که کودکان آیندهسازان مملکتمان هستند ولی برای آنان برنامهای نداریم. اگر امروز توانستیم بچههایمان را آموزش دهیم با وقوع فاجعهای که در خیابان جمهوری و در ساختمان پلاسکو رخ داد دیگر مشغول گرفتن سلفی نمیشویم. اگر آموزش درستی به فرزندانمان بدهیم متوجه میشوند که در زمانی که کسی در گوشه خیابان مشغول جان دادن است، به او کمک کنند. با آموزش درست در آینده بچهها دروغ را از زندگیشان حذف میکنند و با نظمی که یاد گرفتهاند زندگی خوبی را به وجود میآورند و در مصرف آب و... صرفهجویی میکنند. دانشگاه میتواند با ایجاد گرایش، به دوستان و علاقهمندان آموزش درستی ارائه کند.»
وی اظهار کرد: «آموزش در کنار تمرین و تجربه در جامعه در نهایت به خروجی مطلوب به دنبال خواهد داشت. با آموزش درستُ فرهنگسازی اتفاق میافتد و آیندهای بهتر خواهیم داشت.»
انتهای پیام/