به گزارش خبرنگار
حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ پنجمین روز تئاتر فجر هم به پایان رسید و با اینکه نیمی از اجراهای جشنواره سپری شدهاند، هنوز جای خالی جناب صالحی امیری و تا پیش از امروز، جای خالی معاون فرهنگی او علی مرادخانی، در این رویداد حس می شد. البته در پنجمین روز غیر از جناب مرادخانی، سردار نقدی هم که سابق بر این فرمانده نیروی مقاومت بسیج بود، برای تماشای نمایش «خوب، بد، زشت» به تالار وحدت آمد.
معلوم نشد چرا تمام اجراهای امروز اینقدر طولانی بودند و با اینکه بین هر اجرا دو یا سه ساعت فاصله بود، باز هم تماشای آنها تداخل پیدا میکرد. متأسفانه این اتفاق باعث ایجاد تنش بین علاقمندان تئاتر شد.
*ماتریوشکا
نمایشی کلاسیک و تک نفره، به کارگردانی و نویسندگی؛ و حتی با بازیگری پارسا پیروزفر که در تماشاخانه ایرانشهر به اجرا رفت. این کار با استقبال خوبی روبه رو شد و با جذب مخاطبان به دقتی که در اجرای حرکات بدن و چهره داشت، توانست چشمها را به خودش خیره کند.
«ماتریوشکا» با وجود اینکه دکور ساده و محدودی داشت، از پس روایت هشت داستان متفاوت و در عین حال مرتبط باهم که اثر آنتوان چخوف، نویسنده شهیر روسی بودند، به خوبی بر آمد.
*شاخص
نمایشی موزیکال و آکروباتیک از کشور فرانسه که حتی توانست تماشاگران را پشت در سالن و یا ایستاده در مقابل سن، مجذوب خودش کند. این کار علاوه بر استقبال پرشور مردم و علاقمندان تئاتر، توانست نظر هنرمندانی از قبیل بهزاد فراهانی و پرستو گلستانی را هم جلب کند. حاشیه جالب این اجرا در شب پنجم جشنواره، ذوقزدگی عجیب و دیدنی بازیگران فرانسوی آن در برخورد با تشویق حاضران در سالن بود که در نهایت باعث شد، آنها هم این شب خاطره انگیز را با گرفتن یک سلفی با تماشاگران ایرانی به پایان برسانند.
*یتیم خانه فونیکس
رسیدن به درب اصلی تالار وحدت همانا و روبرو شدن با سیلی از جمعیت همانا. حاضرین در این صحنه شلوغ هرکس را که میدیدند فقط از او می پرسیدند، (بلیت اضافه نداری؟) یا پیگیر این بودند که (بلیتهایت را نمیفروشی؟) انگار موج عظیمی از مردم علاقمند به تئاتر که بنا به هر دلیلی نتوانسته بودند بلیتهای نمایش محبوبشان را تهیه کنند، مرتب به صخره گیشهها میخورد. آنها آمده بودند تا برای دیدن نمایش مورد علاقهشان دست از هیچ تلاشی برندارند و دستهاشان را برای خرید یا گرفتن بلیت اضافی دراز میکردند.
«یتیمخانه فونیکس» نمایشی به سبک موزیکال بود که محتوایی عاشقانه و فقیرانه داشت و در تالار وحدت با استقبال بی نظیر مردم و هنرمندانی مثل السافیروز آذر و لوریس چکنواریان روبرو شد؛ نمایشی که سرتاسر عشق و علاقه بود، حتی دروغین! اما از خیرهکنندگی بصری و گوشنوازی موزیکال نمایش که بگذریم، به مهمترین بحث حاشیهای امشب درباره این اجرا خواهیم رسید، یعنی چیزی که باعث آزار دیدن و حتی سرفه تعدادی از تماشاگران شد. هوای سالن به هیچ وجه خوب نبود و علت دقیق این موضوع کاملاً مشخص نیست اما به نظر میرسد چنین وضعیت نابهنجاری به دلیل نبود سیستم تهویه مناسب از طرفی و استفاده بسیار زیاد از بخار و برفهای شادی که جزو طراحیهای نمایش بودند؛ از طرف دیگر، بوجود آمد.
*یادگار گاده ر
اثری از قطب الدین صادقی با رنگ و بویی از تاریخ که باعث شد همه افراد حاضر در سالن، چه هنرمندانی مثل بهزاد فراهانی و مرجان گلچین و چه جوانان و دانشجویان تئاتر و حتی مردم عادی، از آن بیشترین لذت را ببرند. البته با اینکه شروع نمایش کمی تاخیر داشت، اجرای زیبایی که روی صحنه به نمایش گذاشته شد این تأخیر را جبران کرد.
قطب الدین صادقی قبل شروع نمایش از تمام حاضرین در سالن، بابت چاپ نشدن بروشور و فرصتی که برای این کار دست نداد عذرخواهی کرد و گفت: «این اثر جزو کارهای تجربی است و اصل تئاتر تجربی براساس کاوش، جستجو و زنده کردن اساطیر به شکل هنری شکل میگیرد». او ادامه داد:«گاده ر» از کوه های زاگرس سرچشمه میگیرد و جلگهای حاصلخیز درست کرده است که پیس از این محلی برای سکونت داشت اما بعدها مورد تهاجم واقع شد...».
صادقی سپس از اصالت ایرانیان گفت که سالها پیش به به کشورشان حمله شده است و اضافه کرد که این اولین اجرای عمومی خودش و گروهش است و تا قبل از این صرفاً در موزه اجرای خصوصی داشتهاند. در پایان هم تمام گروه برای معرفی خود و تشکر از همه روی صحنه آمدند ولی قطب الدین صادقی اینبار نیامد و تمام چشم هارا منتظر گذاشت.
انتهای پیام/