به گزارش
خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، تروریسم امروزه بزرگترین آفت کشورها به خصوص در منطقه غرب آسیا به
حساب میآید که اوضاع منطقه را به شدت پیچیده کرده است. جنگ در سوریه و سرایت آن به عراق در پی ظهور فاجعهبار داعش، حمایت برخی کشورها از آن، واکنش کشورها گروههای مختلف به این پدیده شوم چندین سال است که منطقه آسیا را به آتشفشانی تبدیل کرده که ممکن است خاکستر آن در آینده نزدیک بر چهره تمام کشورهای جهان بنشیند.
ردپای آمریکا در شکلگیری بحرانهای منطقهای
وقتی پازل در هم ریختگی دهه اخیر منطقه کنار هم چیده میشود رد پای غربیها در از هم پاشیدگی نظم منطقه به وضوح دیده میشود. غربیها که همواره با بهانههای دفاع از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم پای خود را به منطقه باز کردهاند، از زمان آغاز جنگ در سوریه دیگر بدون هیچ تلاشی در جهت پنهان کردن اهداف خود درصدد تامین خواستههایشان در نقطه از جهان برآمدهاند. دخالت در امور داخلی سوریه با پرورش و حمایت مخالفان و شورشیان و همزمان تلاش برای براندازی دولت بشار اسد در دمشق پردهای هم اگر بر اهداف غرب و به ویژه آمریکا باقی مانده بود، کنار زد.
برپا شدن آتش فتنه در منطقه واکنشهای گوناگونی را از سوی رهبران کشورها در پی دارد و هر کس به فراخور سیاستهای درونی کشورش و میزان وابستگی به قدرتهای جهانی موضع خاصی را در این مورد اتخاذ میکند. برخی از این رهبران تصمیم به درگیر شدن در خشونتهای تودهای میگیرند که از نظر آنها سود این درگیری بیش از هزینه آن است. همینطور آنها زمانی تصمیم به کنار کشیدن از درگیریها میگیرند که به منافع و اهداف مورد نظر خود در آن جنگ ها رسیده باشند؛ برخی از این رهبران که خود عاملی برای گشوده شدن شعلههای آتش بر سر هزارن بیگناه و غیر نظامی هستند. براساس همین منافع نقش حمایتی کشورهای مستقلی مانند ایران را در درگیریهای منطقهای نادیده میگیرند و به دلیل مغایر بودن با منافعشان اصل عرفی «مسئولیت حمایت» را که خود مبدع آن بودند منکر میشوند.
مسئولیت حمایت چیست و چه میگوید؟«مسئولیت حمایت» برای حکومتها نه یک امتیاز، بلکه یک «مسئولیت» است. مسئولیتی که حاکمان جوامع نسبت به آحاد یک ملت دارا هستند و طبق آن حکومت وظیفه دارد با ابزارهای مناسب از مردمش در مقابل کشتار دست جمعی، جنایت جنگی، پاکسازینژادی و قومی یا هرگونه جنایت بشری دیگر حمایت کند.
پر واضح است که اینگونه قوانین بینالمللی این اجازه را از حکومتها میگیرد که علیه مردمشان دست به جنگ و کشتار بزند و آن را با کلماتی چون «عدم دخالت» و «برابری دولتها» و ... توجیه کنند و اگر چنین شد آنگاه جایگاه مسئولیتی سازمانهای بینالمللی بروز و ظهور خواهد کرد.
این مسئله در حالی است بر کسی پوشیده نیست نقش حمایتی ایران در سوریه به درخواست رئیس جمهور قانونی این کشور بوده و بیشتر جنبه مستشاری دارد و این حضور در جهت حمایت و کمک به دولت قانونی اسد صورت میگیرد که لزوم مسئولیت حمایت را به اثبات میرساند.
آمریکا برای جلوگیری از افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه تاکنون اقدامات بسیاری انجام داده است. سیاست ایران هراسی، جنگ نیابتی، زایش تروریستهای جدید علیه ایران، تحریم اقتصادی و تهدید به حمله نظامی و ...، که در همه این موارد رژیم صهیونیستی نیز همواره در کنار سیاستهای آمریکایی قرار داشته و دارد. این کشورهای امپریالیستی که حضور ایران مقتدر را مانعی برای رسیدن به اهداف شوم استعماری خود در منطقه میدانند پس از مذاکرات هستهای خواهان قطع حمایتهای ایران از کشورهایی شدند که از آنها حمایت میکند.
سوریه یکی از کشورهایی است که هم اکنون در منطقه تحت حمایت ایران قرار دارد و از آنجا که محور مقاومت، عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران در منطقه محسوب میشود. کشورهای قدرتمندی همچون آمریکا را به واکنش واداشته است و این امر نشان دهنده قدرت نفوذ و تأثیر ایران در تحولات منطقه است که هر کشوری نمی تواند چنین قابلیتی داشته باشد.
معمولا قدرت کشورهای دنیا بر اساس پارامترهایی مانند قدرت نظامی، پول و ...، محاسبه میشود، اما انقلاب اسلامی با گفتمان ایستادگی و مقاومت در برابر استعمار و استکبار توجه مردم و کشورهای منطقه و دنیا را به خود جلب کرده است و این همان چیزی است که آمریکا از آن در هراس و تلاطم است.
تشکیل گروههای تروریستی تکفیری و گسیل آنها به کشورهایی از جمله سوریه و عراق با هدف سرنگونی دولتهای قانونی این کشورها و تجزیه آنها به چند اقلیم است. چنین اتفاقی با هدف تضعیف جایگاه جمهوری اسلامی ایران در حوزه منطقهای صورت میگیرد.
ادعای صهیونیستی و ساختگی « دخالتهای ایران»
حضور صهیونیستها در قلب جهان اسلام علاوه بر اینکه در آغاز با تنشهایی همراه بود و باعث چندین جنگ و ناامنیهایی در منطقه شد، عاملی بود برای اینکه سران کشورهای مرتجع عربی برای آن که خود را در دامن آمریکا رها کنند، تن به ذلت پذیرش چنین کشور جعلی بدهند تا جایی که بر سر مقابله با ایران که کشوری هم منطقهای و مسلمان است ائتلاف تشکیل بدهند.
عربستان مجری طرحهای آمریکا در منطقه
دخالت مستقیم عربستان در امور کشورهای منطقه از جمله یمن برای این رژیم خطر جدی است. با توجه به اینکه یمن دارای تمدنی ریشهای و جغرافیایی پیوسته است سرسختی یمنیها در طول زمان میتواند عربستان را ببلعد. خطرهایی که نظام عربستان با هدف پیاده کردن سیاست هرج و مرج خلاق آمریکا در خاورمیانه جدید، خود را با آن روبرو کرده دیر یا زود این نظام را خفه خواهد کرد.
بازنگری در مواضع سیاسی پیشین عربستان نشان میدهد نظام حاکم این کشور مجری طرحهای آمریکا است. در این باره ماهیت طرح آمریکا به طور کامل آشکار بود. درباره تنش میان کشورهای عربی و رژیم اسراییل نیز آشکارا ماهیت موضع عربستان مشخص است و نظام حاکم عربستان به اجرایی طرح های آمریکا به ویژه آنچه مربوط به گروه های مقاومت فلسطین و لبنان است متعهد می باشد.
دخالت غرب در موضوع یمن، ابتدا در طرح موسوم به «ابتکار خلیجی» (مبادره خلیجیه) نمود پیدا کرد که طبق این طرح «علی عبدالله صالح» برکنار و «عبد ربه منصور هادی» معاون وی به عنوان رئیسجمهور منتصب شد و بار دیگر یمن در آغوش غرب و عربستان قرار گرفت، در اتفاقا اخیر و حضور جنبش انصارالله در پایتخت، این کشورها بار دیگر نگران منافع خود شده و پای شورای امنیت را به میان کشیدهاند.
در انتها باید گفت شورای همکاری خلیج فارس، به رهبری عربستان، روز یکشنبه از شورای امنیت خواست تا تحت فصل هفتم شورای امنیت، (تحریم یا اقدام نظامی) در موضوع یمن وارد شود که تشکیل جلسه شورای امنیت پس از آن و صدور قطعنامه علیه جنبش انصارالله، به خوبی تأثیرپذیری شورای امنیت از منویات عربستان و دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس را اشکار میکند.
جبران ناکامی در یمن با دخالت در سوریه
عربستان سعودی که با سپری شدن ماه ها جنگ زمینی و هوایی علیه یمن، یکی از فقیرترین کشورها در جهان نتوانسته است این جنگ را به نفع خود و هم پیمانانش به پایان برساند اکنون از آغاز عملیات زمینی در سوریه سخن میگوید. که در صورت عملی شدن چنین اقدامی خود را در برابر قدرت های بزرگی چون روسیه، ایران،حزب الله، سوریه و چین خواهد دید.
عربستان نیروی کافی برای حفظ مرزهای خود با یمن را در اختیار ندارد و نیروهای انصارالله و ارتش تا کنون توانسته اند بخش های مهمی از سه شهر جیزان، نجران و عسیر را در داخل خاک این کشور تصرف کنند این روزها برای سرپوش نهادن بر شکست خود در یمن با بیان اعزام نیرو به سوریه در حال بلوف زدن است.
شورای امنیت و اقدامات گزینشی
شورای امنیت به رغم درخواست انقلابیون و برخی کشورها تاکنون هیچ ورود جزئی نیز به موضوع بحرین نداشته است، اما در یمن تمام تلاش خود را برای مقابله با تغییر وضع موجود به کار گرفته است؛ دلایل این نوع برخورد شورای امنیت چیست؟
این در حالی است که شورای امنیت سازمان ملل، قطعنامهای علیه جنبش انصارالله یمن صادر کرد که از این جنبش خواسته بود تا نهادهای دولتی را تخلیه کند.
چرا عواملی باعث شد تا شورای امنیت، در جریان نقض گسترده حقوق بشر در بحرین، هیچ اقدامی انجام ندهد و حتی در طول سرکوب انقلابیون، هیچ یک از اعضای دائم و غیر دائم آن درخواستی برای طرح این مسأله در جلسات شورا نداشته باشند.
در اینجا به یک نتیجه زودهنگام نائل شدهایم که طرح مباحثی از قبیل حفظ صلح و حقوق بشر، صرفا یک ابزار برای پیشبرد منافع است.
ناکامی مطلق سران مرتجع از دخالت در منطقه
پیروزی عربستان سعودی در یمن در آینده نزدیک به طور کلی بعید است و رسیدن به حل و فصل سیاسی به علت به سرانجام نرسیدن مذاکرات ژنو نیز ممکن نیست. با وجود این، محمد بن سلمان اصرار دارد که بگوید در جنگ یمن پیروز شده است، عربستان در کنار کاهش شدید قیمت نفت در حال مبارزه با انصارالله است که توان نظامی مانند حزب الله دارد و با علی عبدالله صالح که از توان نظامی و تجربه جنگی زیادی برخوردار است مواجه است. این مسائل باعث شده تا مشکلات عربستان در جنگ یمن مضاعف شود و ریاض تنها باید به فکر نحوه مدیریت این جنگ باشد و نه پیروزی!
همه اقدامات و توطئههایی که در حال طراحی و تدارک در منطقه علیه ایران برای جلوگیری از گسترش ایدئولوژی جمهوری اسلامی ایران انجام می شود، با شکست روبرو خواهد شد. علاوه بر این ایران اسلامی دست از حمایت از کشورهای دوست و هم پیمان خود در منطقه بر نخواهد داشت، بلکه با توجه به تحولاتی که آینده منطقه و دنیا را رقم خواهد خورد، باید به ادامه رسالت و وظیفه خود بپردازد و حتی حمایت های خود را افزایش دهد.
انتهای پیام/