به گزارش گروه
اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان مهمان این هفته ما چهرهای شناختهشده در عرصه کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، اهل اردبیل، بسیار باصفا و صمیمیت، نخستین وزیر راه و شهرسازی جمهوری اسلامی و کسی که در مقطع کوتاهی مسئولیت سه وزارتخانه را بر عهده داشته است؛ مسکن و شهرسازی، راه و ترابری سابق و هم چنین ارتباطات و فناوری اطلاعات. مردم ایشان را به عنوان وزیر مسکن مهر میشناسند و از او خاطرات خوبی دارند. خدمت جناب آقای نیکزاد، وزیر سابق راه و شهرسازی، هستیم.
س: شما را به عنوان وزیر مسکن مهر میشناسند. درست است؟
نیکزاد: به لحاظ این که در ایران مسکن بسیار برای خانوارها مهم است. تحقیقات نشان میدهد که اکثر ایرانیان دوست دارند مسکن ملکی داشته باشند. اگر خدا قبول کند و کاری بر مردم بزرگوار ایران اسلامی انجام داده باشیم اشکالی ندارد به عنوان وزیر مسکن مهر شناخته شویم هر چند در ادغام وزارت راه و ترابری با مسکن و شهرسازی ما معاونان و چیدمان ما به گونهای بود که اینها هم از جدا بودند. اما چون مسکن مهم است و جزو گرانترین کالای اقتصادی است که یک خانوار در طول زندگی خود تهیه میکند معمولاً اخبار مسکن و مسئولین مسکن برایشان مهم است.
س: این مسکن مهر ایده خودتان بود؟ آقای احمدینژاد یا دولت بود؟
نیکزاد: دولت وقتی در سال 1384 مستقر شد من استاندار اردبیل شدم. جلسه شورای عالی مسکن به ریاست آقای رئیسجمهور هر 15 روز یک بار تشکیل میشد. وزیر وقت مسکن و شهرسازی، جناب آقای سعیدیکیا، بود. اما من به عنوان نماینده استانداران در شورای عالی مسکن شرکت داشتم.
دولت در سال 1384 با شعار عدالت و مهرورزی مستقر شد. وقتی مستقر شد و با مطالعاتی که انجام داد و من خبر دارم دید که ایران اسلامی 75 میلیون جمعیت دارد و 17 و نیم میلیون خانوار دارد و 16.2 مسکن دارد. یعنی در آن مقطع عرضه و تقاضا حدوداً یک و نیم میلیون کسری داشت. اگر خانوارها قدرت خرید هم داشتند عرضه و تقاضا با هم بالانس نبود. یعنی به اندازه 17.4میلیون خانوار مسکن در کشور نبود.
50 سال گذشته، قبل از انقلاب، بعد از انقلاب برنامههای مختلف از قوانین زمین شهری و واگذاری زمین، سیاست پاک، پسانداز، انبوهسازی، کوچکسازی، اجاره به شرط تملیک، حمایت از انبوهسازان همه را مطالعه کردند و دیدند دولت موفق نبوده برای اقشار کمدرآمد مسکن تهیه کند.
دنیا را مطالعه کردند تا ببینند در دنیا چه اتفاقی رخ داده است و کدام کشورها موفق بودند. مطالعات زیادی انجام دادند و در نهایت به یک لایحه رسیدند. تحت عنوان لایحه ساماندهی و حمایت از عرضه و تولید مسکن بود که به قانون در سال 1386 تبدیل شد و الان هم آن قانون جاری و ساری است و بسیار قانون مترقی است.
روح این قانون میخواهد کاری کند این مسکن مولفههایش تخفیف داده شود نه بر انبوهسازان بلکه برای کسانی که مصرفکننده هستند یعنی مردم. مستحضر باشید هر کس در مسکن مهر خانه گرفته چه در شهر و چه در روستا ما اصطلاحاً میگوییم فرم جیم او سبز بوده است یعنی این خانوار بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی خود و همسر و افراد تحت تکفل او از دولت زمین، آپارتمان و وام یارانهدار نگرفته است. با این ایده 3 میلیون مستاجر روی دست دولت بود. شما تجسم کنید زمان سال 84 که یک و نیم میلیون کسری مسکن دارید. از 21.4دهم خانوار کشور سه میلیون مستاجر دارید و حتماً باید کاری شود که بر اقشار کمدرآمد و متوسط درآمد مسکنی را بسازید که با 10-5 میلیون اینها صاحبخانه شوند. زیربنای این کار که تامین زمین و جانمایی هادر زمان دولت نهم، وزارت آقای مهندس سعیدی کیا، اتفاق افتاد. من که سال 88 معاون عمرانی وزیر کشور شدم باز در این جلسه از طرف آقای وزیر شرکت میکردم. سال 1388 که دولت دهم مستقر شد ما توفیق داشتیم وزارت شهرسازی برویم و این کار را به صورت ویژه عملیاتی کردیم.
س: برخی از دوستان انتقاد دارند که کاری که در مسکن مهر انجام شد و وامهایی که داده شد به خصوص از طرف بانک مسکن، تورمزا بود. تورمی که به خود دولت هم لطمه زد. این را چه میزان قبول دارید؟ حساب این را میکردید؟
نیکزاد: دولت آقای هاشمی رفسنجانی کشور را با نقدینگی هزار و 880 میلیارد تحویل گرفت و با 13 هزار و 500 میلیارد تحویل داد. جناب خاتمی با 13 هزار و 500 میلیارد تحویل گرفته است و با 92 هزار میلیارد تحویل داده است. جناب آقای احمدی نژاد با 92 هزار میلیارد تحویل گرفته و مرداد 1392 با 492 هزار میلیارد تحویل داده است. شما درصدهایی را حساب کنید اولی 7.8دهم است. دومی 6.8 دهم است. سومی 5.6 دهم است. پائینترین رشد نقدینگی در زمان دولت آقای احمدینژاد بود. مرداد 1392 وقتی کشور با نقدینگی 492 هزار میلیارد تومان تحویل شد الان بالغ بر یک میلیون و 250 هزار میلیارد تومان است. یعنی 680 هزار میلیارد تومان نقدینگی افزایش یافته است. بنابراین دولتی انقلابی آمده است برای 4 میلیون و 300 هزار واحد خانه بسازد. من به یاد دارم در سال 85 رئیسجمهور وقت می گفت که سالانه میخواهیم 200 هزار مسکن روستایی را مقاومسازی کنیم. خیلی از دوستان ما که دستاندرکار اجرا بودند باور نداشتند اما در 8 سال دولت نهم و دهم یک میلیون و 600 هزار واحد مسکن روستایی افتتاح شد.
معنی این است که اگر زلزلهای در روستاها اتفاق افتد ما کشتههای آن چنانی نخواهیم داشت. الان در اخبار صداوسیما خیلی وقت است از زلزله و کشتههایی که قبلاً همواره تکرار میشد کم خبر می دهید. دلیل این است که اگر مسکنهای روستایی را مقاومسازی نکنید در یک زمستان در آذربایجان، هریس و ورزقان، ما 15 هزار خانواده کنفیکون میشوند. بنابراین 4 میلیون و 300 هزار خانه میخواهد ساخته شود که در مقابل 21.2دهم خانوار است.
عزیزانی که بحث نقدینگی را آن زمان مطرح کردند و این پایه پولی را در ضریب فزاینده ضرب کردند و مطلب نقدینگی را مطرح کردند و گفتند 40 هزار میلیارد تومان و در 5 ضرب کردند شد 200 هزار و 200 هزار تقسیم بر 500 هزار میلیارد نقدینگی وقت کردند و گفتند 40 درصد تورم را مسکن مهر ایجاد کرده است. من یک سوال دارم؛ برای مسکن مهر مگر سالانه چه میزان وام دادند؟ 5 هزار میلیارد تومان بود. چون در 8 سال کل وامی که گرفته بودیم 39 هزار و خردهای بود.
س: 40 هزار تا مثلا.
نیکزاد: الان نزدیک 50 هزار تا است. برای 4 میلیون و 300 هزار خانوار، برای 16 و نیم میلیون ایرانی. بعد چه میخواهیم به این خانوار ایرانی بدهیم؟ شهریها 20 الی 25 میلیون نه 30 میلیون تومان و در روستا از 5 میلیون تومان شروع شد و در نهایت به 12 میلیون تومان رسید و یک بار. فرم جیم سبزی که گفتم هم قرمز میکنیم. سالانه در این کشور 400 هزار میلیارد تومان تسهیلات داده میشود، آیا واقعاً حقش نبود 5 هزار میلیارد تومان سالانه برای تولید مسکنی در زمان تحریم اختصاص دهیم؟ لکوموتیو اقتصاد بود. مسکن وقتی حرکت میکند 130 رشته فعال میشوند. حالا 140 رشته هم گفتند. یعنی یک خانه که ساخته می شود و یک ازدواج که صورت میگیرد علاوه بر میلهگرد و سیمان و گچ و کاشی بالاخره یخچال و پتو و تلویزیون و لوازم زندگی هم خریداری میشود لذا دوستان این را آن اوایل فرمودند و من یک سوال میکنم که الان همه اذعان داریم، رئیس بانک مرکزی دولت یازدهم هم بارها فرمودند که هزار و 120 هزار میلیارد تومان آمار سه ماه قبل نقدینگی بود. این نقدینگی کجا رفته است؟ در آن زمان لااقل 4 میلیون و 300 هزار خانه ساخته شد.
حضرت آقا در اولین دیدار با اعضای محترم هیات دولت یازدهم فرمودند اگر کسی با اصل مسکن مهر مخالفتی دارد یا به نحوه تزریق تسهیلات اشکالی وارد میکند اما بدانید میلیونها انسان منتظر هستند که صاحبخانه شوند و این طرح باید پیگیری و به اتمام برسد. سالانه 5 هزار میلیارد تومان برای 16 و نیم میلیون انسان در جمهوری اسلامی ایران داده شده است. بر اساس اصل 3، 31 ، 43 قانون اساسی، بر اساس قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه که 4 بار تسهیلات ارزانقیمت در این قانون آمده است، بر اساس همان قانون گفتند زمین رایگان داده شود. بر اساس همین گفتند مالیات، شهرداریها، پروانه ساختمان، بیمه، تاسیسات زیربنایی، تاسیسات روبنایی حتماً تخفیف داده شود. بنابراین اگر 40 درصد تورم آن زمان بابت مسکن مهر بوده است واقعاً حرف درستی نیست.
س: یعنی قبول ندارید؟
نیکزاد: قطعاً حرف درستی نیست.
س: نمیتوانستید طوری برنامهریزی کنید که این در همان دولت دهم تمام شود و مردم به این مشکل نخورند؟
نیکزاد: 4 میلیون و 300 هزار کل تولیدی مسکن است. 2 میلیون و 120 هزار تا در روستا است. وقتی ما این را تحویل میدادیم به وزیر محترم وقت هم من روز اول که با هم نماز خواندیم و تودیع و معارفه انجام شد گفتم مسکن مهر را متوقف نکنید. مسکن مهر را 6 ماه ادامه دهید و بعد از سال 1393 هر برنامهای دولت یازدهم دارد را اجرا کنید. از 4 میلیون و 300 هزار، 2 میلیون و 120 هزار تا روستایی است. یک میلیون و 600 هزار تا افتتاح و تمام شد. در این اخبار شنیدید 5 نفر بگویند که این مسکنی که در روستا دولت به ما داده است، تسهیلات ارزان قیمت داده است را نمیخواهیم؟ امکان ندارد.
530 هزار تا از این مسکن با پیشرفت 30 درصد ماند. تنها کاری که دولت محترم باید انجام میداد تسهیلات اینها را دهد یعنی آن 12 میلیون را بدهد. چرا که بنیاد مسکن، نظام مهندسی روستایی و مردم عزیز ما چون یک طبقه و دو طبقه میسازند، در این کار حرفهای شدند.
دو میلیون و 180 هزار تا شهری بود. از این تعداد 200 هزار تا در بافت فرسوده بود. بافت فرسوده نه زمین میدادیم و نه کاری داشتیم. وام در کشور متوسط 5 درصد سودش بود و کلان شهرها 9 و مراکز استانها 7 و برخی جاها 4 بود که 5 درصد میشد. در بافت فرسوده حتی در سیروس تهران، حتی در دروازه غار تهران اگر کسی میخواست خانه بسازد میگفتیم به نظام مهندسی بروید و مقاوم سازی را تائید کند و شهرداری پروانه دهد و وام 12 درصد میدادیم. اینجا هم مشکلی نبود.
350 هزار واحد از این مسکنهای مهر در شهرهای زیر 25 هزار نفر بود. که بنیاد مسکن متولی آن است. شهر زیر 25 هزار یعنی شهری است که حداکثر 25 هزار نفر جمعیت دارد. 5 هزار خانواده است. درست است؟ اگر بخواهند 100 تا 50 تا بسازند همان حاشیه شهر این خانهها را ساختند و همه هم نشستهاند و رضایتمندی هم دارند. یک میلیون و 140 هزار تا در شهرهای بالای 25 هزار بود. از این یک میلیون و 240 هزار ، 800 هزار تا خودمالک است.
خودمالک این بود که طرف میآمد و میگفت من زمین از دولت نمیخواهم. من خودم خانه دارم. شهرداری اجازه داده و نظام مهندسی مقاومسازی را تائید کرده و من میخواهم یک طبقه روی خانه خود بگذارم. گفتیم وام میدهیم و فرم جیم باید به ما بدهید. یعنی اگر طرف خانه داشت و میخواست فرزندش خانه داشته باشد یک طبقه روی خانه خود میزد. همه پروژههای ما در مازندران چنین است. چون در مازندران دولت زمین ندارد. خیلی از استانها چنین بود.
دعوا سر این است که کلهم 390 هزار در 17 شهر جدید ماند. از این 390 هزار تا که بیشتر پروژهها بالای 50 درصد پیشرفت داشتند دوستان پیگیری نکردند. نرفتند به پردیس، به پرند، به هشتگرد سر بزنند. الان تحصن در مقابل مجلس شورای اسلامی، گزارشاتی که صداوسیما میدهد، اعتراضاتی که صورت میگیرد، الان پردیس و پرند است و کل این دو شهر 150 هزار واحد است. طرح جامع در زمان ما و الان تا 1420 اعلام میکند که هر سال باید در این کشور یک میلیون مسکن تولید شود. من سوالم این است؛ آیا دولت، هر دولتی، دولت یازدهم حاضر برای تکمیل 150 هزار واحد است؟ اگر بگویند پول ندریم در قانون امسال 5 هزار میلیارد تومان لایحه داده شده، مجلس محترم تصویب کرده که از زمینهای مسکن مهر پردیس و پرند بفروشند و برای افزایش سرمایه بانک مسکن باشد؛ بنابراین اگر ما 4-3 شهر جدید را جمع میکردیم یعنی دوستان جمع میکردند این شیرینی در کام مردم میماند. جمع نکردیم و چنین مشکلاتی را الان دولت دستبه گریبان است.
من روز اول تودیع و معارفه به برادر عزیزم آقای آخوندی عرض کردم، توقف مسکن مهر امکانپذیر نیست؛ تاریخ شاهد است به رسم روز قیامت! اما از امروز مدیریت شما شروع شده و شما هر تصمیمی میتوانید بگیرید اما توصیه برادرانه من این است که 6 ماه برنامهریزی کنید و یک فروردین 93 طرح خود را ارائه دهید. همین آدمهایی که من جمع کردم، سیاسی نیستند، اینها عمرانی هستند و پشت آن بگذارید و وام را از بانک مسکن و مرکزی بگیرید و این پروژه را تمام کنید. 150 هزار واحد، 80 هزار تا پردیس و 70 هزار تا پرند است. غیر از این استانهای دیگر اگر مشکلی دارند به این حادی نیست.
س: یعنی مشکلات سر همین دو پروژه بود؟
نیکزاد: اکثر اخباری که الان میشنوید همین است.
س: گفتند کسانی که گفتند مسکن مهر باعث تورم شد بعداً ضربه را خوردند. یعنی چه؟
نیکزاد: الان جهت استحضار، کسانی که این حرفها را زدند و گفتند بانک مسکن ورشکست شده است، 40 درصد تورم را مسکن مهر به وجود آورده است، دیگر خیلی وقت است از این حرفها نمیزنند. اقساط وصولی مسکن مهر الان بالغ بر ده هزار میلیارد تومان است. این اقساط که از مردم وصول میشود، مردم قسطهای خود را پرداخت میکنند، این قسطها با دو و نیم درصد سود باید به بانک مرکزی بازمیگشت و دو و نیم درصد سود هم در جیب بانک مسکن میماند.
من از همین جا از همه عزیزانی که در بانک مسکن این طرح که بزرگترین طرح عمرانی کشور بود، یاری کردند تشکر میکنم. دولت مصلحت دید و یک استمهال 20 ساله از بانک مرکزی گرفته است. یعنی قسطها را جمع میکند؛ اصل و به اضافه دو و نیم درصد در بانک مسکن میماند. الان آن پولها چه شده است؟
س: چه کرده اند؟
نیکزاد: یک بار اگر برمیگرداندند، یک بار اگر قسط یک سال را بازمیگرداندند به این واحدهایی که مانده است، سی میلیون وام داشته، ده میلیون تومان روی آن میگذاشتند، هیچ اتفاقی رخ نمیداد و این پروژه تکمیل میشد. انبوهسازان کار را تکمیل میکردند و مردم پروژههای خود را تکمیل میکردند. اما منی که با 30 میلیون تومان وام خانه مسکن مهر گرفته بودم و قسط من ماهی بین 270 الی 300 میشد قسط شما اگر وام شما 45 میلیون هم میشد، 420 الی 450 میشد. این کار را انجام ندادند.
س: گفته بودید همه جانماییهای مسکن مهر در دولتهای قبل انجام شده بود به غیر از یک شهرک. درست است؟
نیکزاد: 1378 من رئیس سازمان مسکن و شهرسازی استان اردیبل بودم. شهر جدید هشتگرد، پرند، پردیس، بهارستان، مجلسی، علوی، بینالود و ...؛ ما 18 شهر جدید داریم. همه اینها بین 72 تا 75 جانمایی شد. شورای عالی معماری تصویب کرده است. یک شهر جدیدی در سهند تبریز در دولت دهم جانمایی شد و مردم شریف آذربایجان و تبریز هم صدای من را میشنوند. بالاخره میدانند با سهند مشکل نداریم. لذا جانماییهای انجام شده در زمان دوستانی تصویب شد که خودشان ایراد میگیرند. این هم دو راه دارد.
یا این که گفتند این زمان این را تصویب کردیم که فرض کنید تعدادی خانه بسازیم ییلاق و قشلاق شود؛ این معنی ندارد. قانون میگوید شهر جدید سرریز جمعیت شهری که کلانشهر است، سرریز جمعیت شهری که در آن الان سکونت میکنند. لذا الان هم عرض میکنم که سوابق این در آرشیو شورای عالی معماری و شهرسازی مشخص است. مکانیابی در همان زمان که دوستان ما دستاندرکار بودند تصویب شده است. ما تکمیل این شهرهای جدید را تسریع کردیم.
س: شما تاکید کردید ما آجر روی آجر نگذاشتیم مگر این نظام مهندسی به ما مجوز دهد و شهرداری پروانه دهد و شورای عالی معماری و شهرسازی ضمن تایید طرح، تعهد آب و گاز و برق و تلفن را بدهد. ولی الان خیلی جاها در همین زمینه ها مشکل دارند.
نیکزاد: نه، من دفتر وزیر نیروی وقت رفتم، مدیران را جمع کرده بود.
س: آقای نیکزاد همه را میگوئید نه ولی مشکل دارند، قبول کنید.
نیکزاد: باز هم میگویم نه. متولی بخش باید از بخش دفاع کند. یک روز آقای رئیسجمهور وقت در دولت گفت شما مسکن مهر را میسازید تاسیسات زیربنایی چه میشود؟ گفتم من متولی تاسیسات زیربنایی نیستم. رو کرد به آقای میرکاظمی، وزیر محترم وقت نفت، و گفت گاز چه میشود؟ گفت گاز با من! به آقای تقیپور گفت تلفن با من! به آقای نامجو گفت، گفتند آب و برق با من!
من سوال کنم؛ از 4 میلیون و 300 هزار تا شهری و روستایی، ما دو میلیون و 800 هزار تا را افتتاح کردیم. میشود خانه بدون آب و برق افتتاح شود؟
س: آخه برخی جاها می گویند اصلا صرفه اقتصادی نداشته است.
نیکزاد: اصلا بدون آب و برق میشود زندگی کرد؟ بدون تلفن و گاز میشود حتما نمیشود. متولیان بخش این را بطلبند. من وقتی استان می رفتم بعد از بازدید سعی میکردم بازدیدها را انجام دهم، استاندار و شورای مسکن تشکیل میشد، مدیر آب و برق، حملونقل، گاز، مالیات، تلفن و غیره بودند و صورتجلسه میکردند. بعد اینها مطمئن بودند من سه نفر گذاشتم. اینها روزانه پیگیری میکردند. بعد از آن در جلسه بعدی که می رفتم بعد از قرآن میگفتم مصوبه قبلی را بخوانید.
س: باز این برمیگردد به قصهای که ایکاش در دوره خودتان جمع میشد. این هماهنگیهای بین بخشی این اراده در دولت وجود داشت و الان دولت دیگری آمده و این را قبول ندارد، گرچه گفته شده انجام دهید، ولی باز هم حساب را میکردید.
نیکزاد: یک روز اگر رئیسجمهور وقت، یک روز دست خود را از پشت مسکن مهر برمیداشت حتما بدانید این طرح به سرانجام نمیرسید. چنان چه طرح دیگری در دولت یازدهم الان اجرا میشود شخص آقای رئیسجمهور پشت این طرح است. هماهنگی در حد 15 روز یکبار در حضور رئیسجمهور انجام میشد. چند جلسه برای مسکن مهر گذاشته شده است؟
برای سال بعد (1396) به جای 250 میلیارد تومان یارانه مسکن مهر 125 میلیارد تومان اختصاص دادند! این که ما میگوییم آب و برق نمیشود و نبوده است چنین چیزی نیست اما تاریخ بالاخره تکرار میشود. برخی مواقع می شنوم کسانی که در شورای عالی معماری و شهرسازی در وزارت مسکن و شهرسازی خود امضا کردند و گفتند این مشکلی ندارد الان که عوض شده است میگویند ما از ابتدا گفتیم آب نبوده است. اصلا چنین چیزی نبوده است.
س: این روزها خبرهایی منتشر میشود که حدود چند صدهزار مسکن مهر متقاضی ندارد
نیکزاد : حتماً چنین چیزی نیست ولی اگر هم باشد باید خدا را شکر کرد. چرا؟ در گچساران 40 خانه ساخته شده و خالی است. گفتم خدایا شکرت. امام جمعه محترم می تواند به جوان میگوید، جوان جمهوری اسلامی ایران خانه شما را ساخته و آماده است، با 5 میلیون تومان میتوانید صاحبخانه شوید بروید زندگی خود را تشکیل بدهید. شما الان در سرزمین کفر به بانک میروید میگویید آقا وام میخواهم میگویند 100 درصد یا 110 درصد؟ میگویید خانه مبله میخواهم. 110 درصد به شما وام میدهند. آنهایی که خارج زندگی کرده بودند آیا این گونه است یا خیر ؟
برفرض جمهوری اسلامی ایران خانه رو ساختند که من میگویم چنین چیزی امکان ندارد. ساختند و آب و برق را هم کشیدند ولی خالی است. این جای شکر دارد. چون نظام دنبال این است که مسکن را از حالت سرمایه به کالای مصرفی تبدیل کند. درست است یا خیر؟ استراتژی نظام اینگونه است. یعنی برای همه خانه ساخته شود و این از حالت سوداگری خارج شود.
س: یه طرف دیگر قضیه هم این است که مثلا جوان میگوید آقا من نمیخواهم بروم جایی که این اندازه فاصله دارد، امکانات رفاهی ندارد، زیر ساختارهای مناسب را دارا نیست. نمی خواهم بروم زندگی کنم.
نیکزاد : مثلاً کجا ؟
س: حالا کجا مهم نیست.
نیکزاد : یکی را من گفتم باز هم میگم. مثلا گچساران همان 40 واحد را گفته بودم. من 2 هفته بعد زنگ زدم گفتند همه را دادیم به جوانها تموم شد. آقای رنجبران دولت....
س: یعنی همین چند وقت پیش این اتفاق افتاد؟
نیکزاد: بله. دولت سال 85 تا 90 در کشور با مسکن مهر 5 میلیون 800 هزار مسکن تولید کرد. در 60 سال گذشته طبق سرشماری 90 تعداد خانوارها 21.2 شد و تعداد واحدهای مسکونی با واحدهای خالی 21.6 شد. معنی این حرف این نیست که در سال 90 همه ایرانیها یک خانه داشتند 400 هزار خانه هم اضافه داشتیم. معنی این حرف این است که لااقل عرضه و تقاضا همخوانی داشتند. اگر ما قدرت خرید مردم را بالا می بردیم مسکن برای خرید بود.
س: آقای نیکزاد چه شد که در دوره شما یک باره جهشی در زمینه مسکن داشتیم؟
نیکزاد: به اقتصاد کلان برمیگردد.
س: یعنی به خاطر قضیه دلار واینها ؟
نیکزاد: اقتصاد کلان و بحث تحریمها وقتی که اتفاق افتاد همه چیز به یکباره از 1260 تومان به 2900 تومان کشید، آثارش روی اقلام مورد نیاز مسکن هم گذاشته میشود .
س: دولت در آن زمان قادر به کنترل نبود؟
نیکزاد: حالا آن که دولت باید کنترل کند تا حد توانش انجام میداد. ولی این که شما راجع به مسکن فرمودید؛ من یک نکته را هم به شما بگویم. متولی بخش باید محکم از بخش خود معقول دفاع کند. در یک خرد جمعی دوستان دیگر دولت باید به آن کمک کنند. هیچ طرحی را شما به سرانجام نمیرسانید مگر اینکه اعضای دولت و رئیس دولت پشت آن طرح منطقی ایستاده باشند. من واقعاً این را عرض میکنم در تاریخ بماند، وزیر نیرو، وزیر اقتصاد، وزیر نفت، شرکت ملی گاز، بانک مرکزی همه دنبال این بودند کمک کنند آن شخصی که واجد شرایط است که به او یک خانه در شهر یا روستا داده شود، مولفههای تامین آن ارزان شود. یعنی مالیات را تخفیف میدادند. شهرداریها گفتند ما متر مربعی حداکثر ده تومان میگیریم، شما الان بخواهید مترمربع تراکم بگیرید، متری 500 هزار تومان باید بدهید. نظام مهندسی گفت مسکن مهر را حاضرم سه تومان متری خدمات فنی مهندسی بدهم. بیمه گفت من حاضرم 7200 بگیرم. شما اینها را جمع میکنید، زمین رایگان و تسهیلات ارزان قیمت را جمع میکنید، آن زمان است که میتوانید با 300 هزار تومان خانه بسازید. چون من روزی که رفتم وزارتخانه گفتم با 300 هزار تومان مترمربع با نظر نظام مهندسی، با اخذ پروانه از شهرداری می خواهم خانه بسازم و با آسانسور 310 هزار تومان شود، خیلی ها به من خندیدند. اما آقای رنجبران بروید تاریخ را مشاهده کنید. آن اواخر شرکتهایی که در سطح بین الملل برند دارند. انبوه ساز و برج ساز هستند. همه آمدند برای ما مسکن 300 تومانی میساختند. یک نمونه را مثال میزنم؛ در واوان یک سری ساختمان های بلند مرتبه بتنی با رنگهای سیمانی متفاوت در واوان ساختند. الان مردم هم می شنوند. 4 تومان یا 5 تومان دادند صاحب خانه دو خوابه شدند.
س: قضیه اختلاسی که در پردیس رخ داد چه بود؟
نیکزاد: افتاد برای زمان گذشته است، افتاد یا افتاده؟
س: چند وقت پیش افتاد .
نیکزاد: اگر افتاده که افتاده...
س: زمان شما نبوده?
نیکزاد: زمان ما چنین چیزی نبود چون من 15 روز یه بار میرفتم ارگانهایی که باید نظارت بکنند نیروهای آنها را آنجا مستقر کرده بودیم. بالاخره اتفاقاتی افتاده آن دستگاهی که باید ورود کند ورود کرده است. واقعا اگر ما خانه مردم را نمیسازیم چگونه به خودمان جرات میدهیم از صورت وضعیتها چیزهایی بگیرم و آنها را پرداخت کنیم.
س: 26 نفر از نمایندگان درخواست کتبی از رئیس مجلس برای رسیدگی به تخلفات شما در مسکن مهر نوشته بودند ؛ آیا این صحت دارد؟
نیکزاد: بعید است، من در طول مدت وزارتخانهام با مجلس در یک تعاملی مشکل نداشتم. جالب است که من یک سوال هم نداشتم. من بعضی وقتها دوشنبهها بعد از نماز مغرب تا دو صبح نمایندهها را میدیدم. نمایندهای که کار مردم را پیگیری میکند تا دو صبح هم میشد میدیدم.
س: عملکرد دولت یازدهم را در مسکن چطور میبینید؟ مسکن اجتماعی که هنوز کاری نکردند.
نیکزاد: دولت واقعا به مشکل برخورد. مشکل این بود که قادر به متوقف کردن مسکن مهر نبودند. زمانی که دولت نهم مستقر شد کشور 75 میلیون جمعیت داشت. این چهار میلیون و 300 را شما به بعد خانوار 3.6 ضرب کنید 15 و نیم میلیون آدم ذینفع هستند. شما تا حالا دیدید 5 نفر بیایند در تلویزیون یا تلگرام یا هر رسانه ای بیایند و بگویند این مسکن را که به ما دادید نمیخواهیم؟
س: از این مسکن اجتماعی خبر دارید؟
نیکزاد: مسکن اجتماعی را دوستان قرار بود بسازند ولی ما تاحالا 5 تا را هم ندیدیم.
س: نظرتان در مورد خرید هواپیما و قرادادهایی که با بوئینگ بسته شد، چیست؟
نیکزاد: ناوگان ما فرسود است. اگر نوسازی بشود کار بسیار خوبی است. ما با 114 هواپیما کشور را تحویل گرفتیم با 224 عدد تحویل دادیم. درحال حاضر 268 فروند است.
س: تمامی هواپیماها را دسته دوم میگرفتید؟
نیکزاد: بله.
س: با تحریم چیکار میکردید؟ چگونه تحریم ها را دور میزدید؟
نیکزاد: حالا بگذارید مردم ما شاد بشوند. یک روز خانم مرکل آمد از آسمان ایران رد شود. هر چه دوستان ما گفتند کد هواپیمای شما این است، ایشان قبول نکردند عمدا هم قبول نمی کردند. 45 دقیقه ایشان را در آسمان نگه داشتیم. حتی بحث پیش آقای رئیس جمهور کشید. یکی از ایرلاینها به من گفت قول میدهم همین هواپیما که از آسمان ایران رد شده، 45 روز بعد می خرم و به ایران می آورم.
من باصداقت به مردم عزیز گزارش میدهم؛ 50 روز بعد به فرودگاه مهرآباد رفتم آن هواپیمایی را که خانم مرکل از آسمان ایران رد شده بود، را خریدند و تحریم را دور زدند. آنجارا خودم رفتم بازدید کردم. آن هواپیمای کوچک را وی آی پی کردند. دور زدن راه و رسم خودش را داشت اما پیرو سوال شما میگویم نوسازی صنعت هوایی بسیار خوب است و حتما هم باید صورت پذیرد. اما همه امور را مربوط کنیم به نوسازی صنعت هوایی انصاف نیست.
س: قصه 5 میلیون دلاری که دلال ها از خرید هواپیما گرفتند چه بود؟
نیکزاد: من بی اطلاع هستم.
س: یعنی این خبر را تکذیب میکنید؟
نیکزاد: نگفتم تکذیب میکنم، بی اطلاع هستم. وقتی اطلاع ندارم چگونه بگویم؟
س: در زمان شما رخ داده چطور اطلاع ندارید؟
نیکزاد: دوره ما؟ در زمان ما یک برادر این موضوع را گفته بود ما 17 عدد ایرلاین داریم. یکی هما است و مابقی شخصی است. کسی که هواپیما میخرد و وارد میکند ما کاری با او نداریم، خودش میخرد و میآورد و به یک کشور میرسد بعد که خواست آخرین پرواز را انجام بدهد با ما هماهنگ میکرد و در ایران مینشست. ما اصلاً هواپیمایی خریداری نکردیم. در دوره وزارت ما حتی یک دلار هم برای خریداری هواپیما ندادیم؛ یعنی اگر مثلاً ایرلاین هواپیمایی خریداری میکرد ما پشتیبانی فنی عملیاتی را انجام می دادیم. چه میزان خریداری کرده یا چگونه خریداری کرده است. ما فقط یک فرمول گذاشتیم که عمر هواپیما از این سال بیشتر نباید باشد.
س: خیلی ممنون. حاج خانم برای شما چه نوشتند؟
نیکزاد: خداوند بزرگ را سپاسگذاریم در طی سالهای زندگی مشترکمان با تلاش و پشتکار خود توانستیم در خدمت مردم بوده و همواره باری از دوش مردم نیازمند برداریم و الگوی مناسبی از ائمه برای فرزندان ارائه دهیم. موفق و موید باشید.
س: چه سالی ازدواج کردید؟
نیکزاد: سال ۱۳۷۶ ازدواج کردیم.
س: چطور آشنا شدید؟
نیکزاد: ده روزه تصمیم گرفتم ازدوجا کنم. دنبال خانواده فرهنگی بودم. یک خانواده حاجخانم را ندیده بودم. مادرم را فرستادم. مادرم گفت خانوادهای هستند که هم پدر و هم مادر فرهنگی هستند. یک دختر دارند که دانشجو ترم آخر است.
س: چه رشتهای خوانده بودند؟
نیکزاد: مامایی میخواندند. منم گفته بودم بگویید من مهندس عمران هستم و حتی پست خود که مدیر کل دفتر فنی بودم را هم نگفتم. هر لحظه هم احتمال دارد هر کجای ایران برود و دنبال کار ساخت و ساز باشد. از نظر مال دنیا هم چیزی ندارد.
من به حاج خانم گفتم یک قید من این است که اصلاَ کاری با خانه و دنیا ندارم و شما هم نباید سر کار بروید. ایشان هم قبول کردند. گفتند درس را بخوانم؟ گفتم آن را حتما بخوانید. ایشان قبول کرد و واقعیت را بگویم من تا کنون به اندازه انگشتان دستم خرید نکردم. ایشان یادم نمیآید با ایشان ۵شنبه و جمعه جایی رفته باشم. تا کنون خریدی با ایشان انجام ندادم.
خدا شاهد است که کارهای مردانه که باید در بین خانوادهها بروند، از این بابت شرمنده ایشان هستم. همه امورات خانه بر عهده ایشان بود. جابهجا میشدیم و خانه را مرتب می کردند و من تاکید کرده بودم کرگر بگیریم، پدر ایشان که به رحمت خداوند رفتند بسیار انسان شریفی بود. حاج آقا به مسجد در مسجد قدس اردبیل رفت، وقتی رفتند حاج خانم گفتند چیزی بخرید و بیاورید. همانجا سر را گذاشته و سکته کردند و به رحمت خدا رفتند.
من رفتم و وقتی ایشان این شرطها را قبول کردند گفتیم ده روز بعد میخواهیم مراسم بگیریم. خانواده آنها گفتند نمیشود. گفتند جهاز آماده نیست. ما گفتیم هیچ چیزی نمیخواهیم. واقعا تابستان که رفتیم، ۲۱ شهریور سال ۷۶ هم عروسی را گرفتیم. قبل از آن ارادهای برای ازدواج نداشتم.
س: خطبه عقد را چه کسی خواند؟
نیکزاد: خطبه عقد یکی از روحانیون محله که پدر شهید بودند خواندند.
س: مهریه چه میزان بود؟
نیکزاد: برادر بزرگم چون پدرم به رحمت خداوند رفته، حق پدری بر گردن من دارند. حاج خانم به پدرشان سپردند و من هم به اخوی سپردم و هر چه تصمیم میگیرند و باور بفرمایید الان هم نمیدانم چه میزان است.
س: رابطه شما چطور است؟ برای ایشان عاشقانه مینویسید؟
نیکزاد: خیر. نامه عاشقانه اصلا ننوشتم فقط بعد از آن صحبت که صیغه محرمیت را خواندند من اولین هدیهام یک قرآن بود. آخرین بار هم که هدیه دادم کربلا بودم و گفتم در کربلا به یاد شما هستم و دعا کردم.
س: اهل غذا درست کردن در خانه نیستید؟
نیکزاد: خیر. غیر از تخم مرغ هیچ چیزی بلد نیستم درست کنم.
س: سرکار میروند؟
نیکزاد: بله. من گفتم سرکار نروند و قبول کردند ولی بعدها دیدم من صبح میرفتم و شب ۱۰ الی ۱۱ میامدم. من دیدم این بنده خدا افسردگی میگیرد. خودم خواهش کردم برو قسمت آموزشی کار کنید. قسمت آموزشی وزارت بهداشت مشغول هستند. از زمان استانداری و معاونت وزیر کشور ایشان یک پستی داشته و کار خود را پیش میبرد و با ما هم در کارها مشورت میدهند.
س: برای وزارت چیزی نگفتند؟ موافق بودند؟
نیکزاد: خیر. چیزی نگفتند. هواپیما که در مهاباد دچار سانحه شد و خیلیها گمان می کردند من شهید شدم. ایشان به من زنگ زدند و گفتند میگویند شهید شدید؟ گفتم خیر. گفتند الحمدالله و خداحافظ.
س: چند فرزند دارید؟
نیکزاد: یک فرزند داریم. یک محمد حسن داریم که دانشجوی سال اول دانشگاه آزاد رشته عمران است.
س: بحث سیاسی با هم دارید؟
نیکزاد: بسیار حساس است. از زمانی که تلگرام آمده است این را شاهد هستم. یک روز به پایگاه مقاومت رفته بود و یکی درباره مسکن حرفی زده بود و او از در خانه داخل آمد سلام کرد و دیدم خیلی ناراحت است. من به ایشان گفتم همه که نباید تعریف کنند یکی یک چیزی میگوید. خیلی روی من . کارهایی که انجام دادم، حساس هستند.
زمانی که استاندار بودم واقعا زمان نداشتم. اردبیلیها میدانند. پسرم دست خطی دارد و برای من نوشته است: سلام بابا! من رفتم بخوابم. امروز شاید تو را ببینم و شاید تو را نبینم، شاید در زمان ناهار فردا ببینم. از طرف پسر گل.
من واقعا در حق خانواده کم گذاشتم. وقتی وزیر بودم در خدمت رهبری رسیدم و دست ایشان را بوسیدم. رهبری به من فرمودند چرا به خانواده ات نمیرسید؟ چرا ۱۲ به خانه میروید؟ رهبری که فرمودند من خیلی منقلب شدم. من خودم را آماده کرده بودم گزارشی به ایشان بدهم. بالاخره دست نوازش سر ما کشیدند و گفتند شما جوان هستید و کار کردن خوب است اما نه این میزان!
س: یکی از برادران شما در دولت قبل استاندار کهکیلویه و بعد استاندار اردبیل شد. چقدر در این سمتها نقش داشتید؟
نیکزاد: وقتی دولت نهم مستقر شد اخوی ما مدیرکل بنیاد مسکن اراک بود. یک روز گفتند ایشان میخواهد به اردبیل بیاید. من هر چه به مهندس تابش که ارتباط دوستی داریم و ایشان معاون سیاسی وزیر کشور بود، گفتم ایشان قبول نکرد. من مجبور شدم دست به دامن آقای رئیس جمهور شوم. اینها از فرودگاه برگشتند. آقای تابش از من دلخور شدند. من گفتم نمی شود که یک برادر استاندار باشد و برادر دیگرش مدیرکل بنیاد مسکن؛ حالا بعدا هم دیدم مشکلی نبوده، ایشان شهردار اردبیل شد. بعد از شهرداری معاون عمرانی قزوین شدند. بعد استاندار کهکیلویه و بریراحمد شدند و بعد استاندار اردبیل شدند. من با استاندار اردبیل شدن ایشان مخالف بودم.
س: چرا؟
نیکزاد: چون من استاندار بودم و کارهای خوبی انجام داده بودم و از نظر خانوادگی مردم لطف داشتند. دین خود را ادا کرده بودیم. دولت یک تصمیمی گرفته بود که استاندار اردبیل را به کهگیلویه و بریر احمد دهد و کهگیلویه و بویراحمد را بدهد اردبیل.
در این بخش از برنامه دوربین "دست خط" به سراغ یکی از دوستان نیکزاد رفت
س: با ایشان هنوز ارتباط دارید؟
نیکزاد: بله.
س: الان با کدام یک از اصلاحطلبان ارتباط دارید؟
نیکزاد: ما با کسی مشکل نداریم. من جلسهای که گفتم نزد دکتر آخوندی رفتم از اتاق ایشان آقای الیاس حضرتی بیرون آمد. آقای حضرتی با زبان آذری به من لطف داشتند و می خواستند بحث سیاسی کنند که من گفتم آمدهام کار فنی را حل کنم و بحث را سیاسی نکنید. لذا بین خود و خدای خود قلمی که میزدم به رسم روز قیامت، من کار را میدیدم.
س: در دولت اصلاحات رئیس مسکن و شهرسازی اردبیل بودید.
نیکزاد: در دولت اصلاحات سرپرست معاونت عمرانی شدم علی رغم این که قرار بود به صداوسیما بیایم، نزد مرحوم آقای کردان که اصلا نمی شناختمشان قرار بود مدیر کل فنی شوم. حضرت آیت الله مروج گفتند شما از استانداری بروید اما از استان نروید. تیم استاندار قبلی که آقای احمدی نژاد تعیین کرده بود همه بازگشته بودند و تنها من باقی مانده بودم.
در روز ولادت حضرت ابوالفضل (ع) معاون عمرانی وقت علی رغم تاکید استاندار وقت گفتند من نمیمانم. معاون آقای احمدی نژ اد گفت نمی مانم. من بدون این که به من بگویند سرپرست شدم. من حدود ۱۸ یا ۲۲ ماه سرپرست بودم. بعد از سرپرستی رئیس مسکن و شهرسازی در استان شدم. باز میخواستم تهران بیایم، آقای عبدالعلیزاده وزیر بودند. حضرت آیت الله مروج حرف قبلی خود را یادآوری کردند.
من گفتم من معاون استاندار هستم و نمیتوانم رئیس مسکن و شهرسازی شوم. گفتند عزت و ذلت دست خداوند است، پست عزت و ذلت نمیآورد. ما رئیس مسکن و شهرسازی شدیم.
س: آقای عبدالعلی زاده پیشنهاد دادند؟
نیکزاد: حکم دادند. در آخر دولت اصلاحات من باز استاندار لرستان که الان در جای دیگری استاندار است، اول اصلاحات میخواست در قم معاون عمرانی کند. وزارت کشور قبول نکرد. در آخر دولت اصلاحات 1383 من لرستان معاون عمرانی استاندار شدم. در دولت آقای احمدی نژاد هم ابتدا استاندار بودم و بعد معاون وزیر شدم. بعد هم که...
س: حلقه آشنایی شما با آقای احمدی نزاد در استانداری اردبیل شکل گرفت؟
نیکزاد: خیر. من دانشجوی دانشگاه علم و ضنعت بودم. در واحد فرهنگی آشنا شدیم. بعد ایشان استاندار اردبیل شدند و لطف کرد و ما را به اردبیل دعوت کردند و مدیر کل دفتر فنی شدیم.
س: حلقه معروف در اردبیل چه کسانی بودید؟
نیکزاد: حلقه نبود، یک تعداد کارشناسان را آقای دکتر دعوت کرده بود. آقای محرابیان، بنده، آقای فتحاللهی، آقای قربانی بود که بعدا استاندار اذربایجان غربی شد. یک تعداد از این افراد و استان همچون استان جدید بود. من بگویم که اتاق فرماندار با کلید را دست آقای احمدی نژاد دادند و اندکی پول و سه تویوتا کریسیتا دادند و خواستند استان را راه اندازند. نه فرودگاه، نه گازی، نه اتوبانی، نه راهی،نه مدیری و نه کارشناسی و نه مدیر برنامه و بودجهای و غیره. شهرستان قرار بود استان شود و کار سخت و شیرین و شبانهروزی بود.
س: آن زمان گمان میکردید آقای احمدی نژاد یک روزی رئیس جمهور شود و شما هم وزیر ایشان شوید؟
نیکزاد: خیر.
س: دوران جبهه و جنگ کجا بودید؟
نیکزاد: من در زمان دفاع مقدس چون نظامی بودم، ده سال در تشکیلات نظامی بودم. 1363 من دانشگاه پلیس بودم و با رتبه دو فارغ التحصیل شدم و رهبری آن زمان رئیس جمهور بودند. این لوح و به اضافه ساعت و چیز دیگری هم به ما هدیه دادند. آقا آن زمان نوشتند به شما افسر عزیز و آینده ساز شهربانی جمهوری اسلامی اعطا می گردد با آرزوی فراگرفتن، اندیشیدن و آشنا شدن با الگوهای شجاعت و عظمت و ایثار
س: دانشگاه پلیس خواندید؟
نیکزاد: بله. دانشگاه پلیس را تمام کردم و بعد به علم و صنعت رفتم و بعد در اردبیل فوق لیسانس رفتم. بعد دانشگاه دفاع ملی دکتری قبول شدم و یک ترم خواندم و دوباره نخواندم و بعد در پزوهشکده بلایای طبیعی مدیریت و برنامه ریزی شهری که در دانشگاه اصفهان مستقر است، دکترا خواندم.
جبهه هم یک غرب بودیم و یک جنوب بودیم. جنوب در شهربانی بودم و 6-5 ماه در آنجا بودم و بعد در غرب مهاباد بودم.
س: دوران انقلاب هم خیلی جوان بودید؟
نیکزاد: 12 سال داشتم.
س: با اقای حاجی بابایی در مجلس آشنا شدید یا در دولت دهم؟
نیکزاد: آقای حاجی بابایی برادر عزیز ما هستند که از ابتدا احترام ویژه برای ایشان قائل بودیم. در مجلس ایشان هیات رئیسه بودند و من میشناختم و بعد از استاندار شدم ایشان هم دورادور من را میشناختند و در دولت هم هر آن چه که میتوانستیم، با رای دادن، با پشتیبانی از طرحهایی که مربوط به آموزش و پرورش بود، حتما انجام میدادیم.
من با آقای محرابیان، آقای محصولی، آقای حاجی بابایی، آقای تقی پور، خانم دستجردی ، همه دوستان سعی می کردم ارتباط داشته باشم و اعتقادم این بود که ید واحده هستیم.
س: چطور وزیر مسکن و شهرسازی شدید؟
نیکزاد: برای استانداری 4-3 کاندید بودیم و بعد ...
س: معاون عمرانی وزیر کشور شدید؟
نیکزاد: قویتر این بود که استاندار لرستان شوم. در آن روزهای آخر استاندار اردبیل شدم. این هم جالب بود. 5 آبان سال 1384 که من رای آوردم از یک ماه قبل نمایندگان اردبیل وقت گرفته بودند درباره استاندار با آقای احمدی نژاد صحبت کنند. 4 آبان من رفتم رای گرفتم. بعد معاون عمرانی شدیم. در امدن به معاون عمرانی تقریباً احساسم این بود و مشخص بود من درآینده دولت دهم اگر مستقر باشد حتما در کابینه خواهم رفت.
س: به شما تا حدودی گفته بودند؟
نیکزاد: بله.
س: چه شد که آقای احمدی نژاد یکباره سه مسئولیت به شما دادند؟
نیکزاد: دولت یک اعتقادی داشت. الان کسانی که انتقاد داشتند میگویند این ادغامها خیلی خوب بوده است. آن زمان انتقاد می کردند و الان.... دولت نظر داشت وزارت خانه زیربنایی، امنیتی، فرهنگی و اقتصادی ایجاد کند. در ترکیه یک وزیر مشاور وزارت خانههای اقتصادی را عهده دار بود. 5-4 نفر مسئول وزارت خانههایی که در رشته خود فعالیت دارند آنها با معاون اول کارهای خود را رتق و فتق میکردند. این برنامه هم از آنجا شروع شد ولی ابتر ماند. یعنی به وزارت ارتباطات که رسید نشد.
س: مجلس ورود کرد.
نیکزاد: تنها وزارت راه با وزارت مسکن و شهرسازی ادغام شد. حتی من سرپرست وزارت ارتباطات شدم مجلس به خاطر من قانونی تصویب کرد که همزمان هیچ وزیری نمیتواند سرپرست وزارتخانه دیگری شود.
س: قضیه چاوز را شنیدید خیلی خندیدید؟
نیکزاد: نخندیدم. به فکر فرو رفتم. این بحثها قدری حالت جدی از توانمندی داشت و یک حالت شوخی هم داشت. من به شما عرض کنم که من در وزارت راه و شهرسازی هیچ کسی نمیتواند بگوید نامه میماند و کارش میماند. تنظیم میکردم و ملاقات میدادم و کارها را انجام میدادم و به استانها میرفتم و برنامهریزی میکردم. از وقت در حد وسع و توان استفاده میکردم.
ولیکن باز به یک موضوع بازمیگردد. آقای دکتر حاجی بابایی فرمودند که ارتباط فلانی با رئیس دولت خیلی خوب بود. باید رئیس تشکیلات شما را قبول کند. وقتی رئیس تشکیلات شما را قبول کند خیلی کارها راحت حل میشود.
س: روی روال میافتد. اگر دوباره بازگردید این کار را میکنید که سه مسئولیت بگیرید؟
نیکزاد: اگر از جنس هم باشند، بله.
س: دولت نهم و دهم چه میزان با هم متفاوت بودند؟
نیکزاد: در دولت نهم که نبودیم.
س: به هر حال عضو دولت یعنی استاندار بودید.
نیکزاد: دولت نهم کارهایش بابرکتتر بود.
س: به نظر شما چرا با برکتتر بود؟
نیکزاد: خدا به دولت نهم برکت داده است.
س: مهمترین نقطه قوت و مهمترین نقدی که به آقای احمدینزاد وارد میکنید؟
نیکزاد: نقطه قوت آقای احمدی نزاد این است که آدم خودباور و با خدایی است. یعنی توکل بالایی دارد. نقطع ضعف هم این است که همه کارها را میخواهد خودش انجام دهد.
س: سال ۹۲ برای کاندیداتوری فرد مورد نظر رئیسجمهور به ستاد انتخابات رفتید. معنایش این بود که شما موافق بودید؟
نیکزاد: یک اتفاقی در فروردین همان سال رخ داد. من به اردبیل رفته بودم. بازدید پروزه راهآهن بود.
س: که گفتید کاندید میشوم
نیکزاد: من آنجا نگفتم که کاندید میشوم، گفتم ایشان کاندید میشوند چون یک فرد در زادگاه خود اعلام کاندیداتوری نمیکند. مثلا مشهد یا قم میرود یعنی جای مقدسی این کار را انجام میدهد. من ۴-۳ روز عکسالعمل نشان ندادم. بعد خدمت آقای دکتر رفتم و من بنای این کار را ندارم و فردا هم به کرمانشاه میروم و این را میخواهم تکذیب کنم.
عین جمله آقای دکتر یادم هست که گفتند نه تکذیب کنید و نه تائید کنید. ما میخواهیم این دولت را عبور دهیم. تا روزهای آخر این موضوع پابرجا بود و در افکار عمومی تعدادی شایعه برای کاندیداتوری بود تا این که آقای دکتر به یک کاندید مدنظر خود رسید و من تقریبا یقین داشتم که این از فیلتر شورای نگهبان عبور نخواهد کرد.
س: به ایشان گفتید؟
نیکزاد: در اخرین سفری که برای افتتاح داشتیم من به ایشان عرض کردم. حتی کسانی که غیر از این بیاید و دولت یکدست و آقای احمدی نژاد یکدست پشت آن بایستند، میشد این دولت را عبور داد هم به ایشان گفتیم اما وقتی که این موضوع مطرح شد آقای دکتر هم نظرشان این بود که هیچ یک از اعضای دولت ثبتنام نکند و دولت کاندید واحد داشته باشد و این اتفاق هم افتاد و نتیجه را از قبل یقین داشتم.
س: به شما گفتند برای شورای شهر نامزد شوید؟
نیکزاد: شورای شهر لیستی میدادند و بدون هماهنگی من نام من را هم شهردار گذاشته بودند و من به آن برادر عزیز بسیار گله کردم. به شورای شهر هم پیشنهاد دادند و من گفتم حتما کاندید نمیشوم.
س: الان با رئیس جمهور سابق ارتباط دارید؟
نیکزاد: بله.
س: آخرین باری که مناطق محروم رفتید چه زمانی بود؟
نیکزاد: ما همواره مناطق محروم هستیم. بالاخره جاهای مختلف که میرویم واقعا با مردمان محروم چه در ....
س: بعد از ۳۸ سال باید منطقه محروم داشته باشیم؟
نیکزاد: این بحث مفصلی دارد. در دنیا ثروت چگونه توزیع شده است؟ در ایران هم متاسفانه فاصله طبقانی وجود دارد و از هم فاصله میگیرند و اشرافیگری دارد باب و مد میشود.
س: آخرین فیش حقوقی شما در منصب وزرات چه میزان بود؟
نیکزاد: در وزارت ۴ میلیون به همه وزرا میدادند. یکی از وزرا به من گفت که به آقای احمدی نژاد بگویید من با این حقوق واقعا شرمنده زن و بچهام هستم. دو سال آخر مقداری این مبلغ را اضافه کردند و در برخی مراسمهای ویژه عید مبعث هم سکه میدادند. بنابراین آخرین فیش تا جایی که من به یاد دارم ۵ میلیون تومان بود. دولت نهم میگویند خیلی کمتر بوده است ولی ما با ۴ میلیون کار میکردیم. فقط هم فیش بود و از وزارت خانه چیزی نمیگرفتیم و نهاد حقوق میداد. ۴ میلیون بود و من به رئیس جمهور وقت گفتم که آقای فلانی (که بسیار آدم متدین و از وزرای مهم کابینه نیز بودند) چنین گفتند و بعد تجدیدنظری شد و من فکر میکنم بین ۴ و نیم میلیون تومان تا ۵ میلیون تومان فیش حقوقی بود.
س: الان میدانید وزرا چه میزان دریافت میکنند؟
نیکزاد: ...
س: میگویند حقوقهای نجومی از همان دوران شروع شد؟
نیکزاد: از دوران ؟
س: دولت قبل.
نیکزاد: ما تا روزهای آخر دولت بودیم.
س: مدیرعامل بانکها مثلا بانک مسکن که زیرمجموعه شما بود چه میزان میگرفتند؟
نیکزاد: ن چون حقوق آنها را وزارت اقتصاد و دارایی میداد.
س: نظرتان درباره حقوقهای نجومی چیست؟
نیکزاد: وقتی رهبری نظر خود را بیان میکنند، جایی که آب است تیمم باطل است. بالاخره بحث مشخص است. این فاصلهها و اشرافگری و اندک اندک این را جا انداختن خیلی خطرناک است. اوایل انقلاب ما ادعایی نداریم ولی میگویند وقتی به فلانی میگفتند فرمانده گردان شوید میگفت فلانی بهتر است. یعنی به هم پاس میدادند. الان به فرد میگویند فرمانده گردان یا رئیس فلان اداره شوید میگوید بالاتر از این حق من است. قدری روحیه انقلابی ....
س: نظر آقای نیکزاد درباره برجام؟
نیکزاد: این مشخص است. نه آفتاب تابان است و نه ترکمنچای است. اما ما نباید از بدعهدی و خباثت شیطان که در قران آمده است و همواره در کمین انسانها است و قسم خورده تا جایی که بتواند از خدا اجازه گرفته است که انسان ها را گمراه کند، نمونه عینی اش امریکا است. در جریان هستید که چه اتفاقاتی رخ داد و چه کارهایی انجام دادند و چه بدعهدیهایی کردند و الان رئیس جمهور وقت امریکا خیلی راحت از کنار این امر میگذرد.
ما از این مذاکره درس عبرتی بگیریم اما من شخصا نظرم این است که این نه آفتاب تابان است و نه ترکمنچای است. بالاخره نظام تصمیم گرفته و صحبتهایی انجام شده اما آن چه برخی از آن سو میافتادند و برخی از این سو میافتادند... برادری گفت آب خوردن و ازدواج وابسته به برجام است. این گونه نیست. نباید این حرف زده میشد.
س: به عنوان یک فرد اقتصادی در عرصه اقتصاد اثری گذاشت؟
نیکزاد: من تا جایی که خبر دارم میگویند خیر.
س: خود شما هم میگویید خیر؟
نیکزاد: ما کارمان به گونهای است که چه در دولت قبل و چه در اینجا چندان با برجام و تحریمها غیر از صنعت هوایی و ریلی، کار خاصی نداشتیم.
س: دست خطی برای ما بنویسید.
نیکزاد: خدای بزرگ را سپاسگزارم که زندگی ما را در نظام مقدس اسلامی و در ایران عاشق اهل بیت (ع) قرار داد. ای خدای مهربان امنیت این کشور مرهون مجاهدت و شهدای عزیزمان با رهبری رهبر معظم انقلاب اسلامی است. ای خدای مهربان مشکلات فرهنگی بالاخص اقتصادی مردم بزرگ و شجاع و انقلابی را رفع فرما. از عزیزانم در برنامه دست خط هم تشکر دارم.
انتهای پیام/
وروزی هزار بارخدا رو شکر میکنم که تو خونه خودم هستم
خدا رو شکر
خدا رو شکر