حامد محضرنیا متولد 1367 و داراى ليسانس الكترونيک از دانشگاه نجف‌آباد اصفهان است.

گپی صميمانه با حامد محضرنيا درباره جوانی و موسيقی/ پيشنهاد خواننده جوان پاپ به وزارت ارشادبه گزارش خبرنگار حوزه موسیقی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ حامد محضرنیا متولد 1367 و داراى ليسانس الكترونيک از دانشگاه نجف‌آباد اصفهان است؛ از كودكى مؤذن و قارى قرآن بوده و چندين رتبه كشورى دارد. اولين آهنگ رسمى كه از او منتشر شد، براى تيم محبوبش «ذوب آهن» بود كه با استقبال بى نظيرى روبرو شد. تا جایی که این قطعه به عنوان سرود رسمى اين باشگاه انتخاب شد. تاكنون از او دو آلبوم حرفه اى به نام هاى «استثنائى» و «جاذبه» منتشر شده است.

این خواننده جوان با بیش از سی تیتراژ برای شبکه های مختلف تلویزیون به نوعی رکورددار تیتراژ محسوب می‌شود. از جمله کارهای معروف حامد محضرنیا می توان قطعه «قهرمان ایرانی» که بارها و بارها بعد از بردهای شیرین تیم های ملی از شبکه های تلویزیون پخش می شد، را نام برد. گفتگويی با اين خواننده جوان داشتيم كه در ادامه می‌خوانيد:


* تعریف شما از جوانی چیست؟


شعار زیبایی است که می‌گوید «در لحظه زندگی کن»؛ جوانی ارزشمند است و فرصتی است که دیگر بر نمی‌گردد. آدم‌ها باید در این لحظه‌های قشنگ تجربه‌هایی که دوست دارند را انجام دهند و چه بهتر که در تخصص خودشان فعالیت کنند. جوانی حساس‌ترین نقطه سنی یک فرد است و باید بهترین استفاده از آن شود. 


* جايگاه جوانان در عرصه هنر چطور می‌بینید؟


در این زمینه دو گروه حضور دارند؛ قشر اول جوانانی که هنر در خون آنها است و دیده شدن برای آنها کار خیلی سختی است. دسته دوم جوانانی که فقط دوست دارند، هنرمند باشند. متأسفانه تعداد آنها خیلی بیشتر است و همین باعث می‌شود که تفکیک بینِ این دو گروه از هم کار سختی شود. جوانانِ با استعداد منتظرِ فرصتی برای دیده شدن هستند اما متاسفانه برخی‌ از تهیه کنندگان موسیقی که قدرت در دستشان است از حمایت کردنِ خوانندگان جوان چشم پوشی می‌کنند. چون خوانندگانِ تازه کار و به قولی آلبوم اولی ها برای آنها درآمدزا نیستند و به همین دلیل فقط با اسم و رسم دارها کار می‌کنند. 

* برای ورود جوانان به هنر چه توصیه‌ای دارید؟

توصیه اصلی من این است که از تلاش خودشان دست برندارند. هدف اصلی را تثبیت کنند و با سرعت نور دنبال هدفشان بدوند. نکته‌ای که باعث زمین خوردن بعضی از هنرمندان جوان می‌شود، این است که برای رسیدن به هدف دنبال راه های میانبُر هستند و به این و آن رو می‌زنند. سوال من این است که پس خداوند بزرگ و مهربان در کجای زندگیِ آنها قرار دارد؟ مطمئن باشید هر کسی برای هدفش بجنگند و به هنر خودش و نگاهِ خدا ایمان داشته باشد، فراز و فرود دارد اما بالاخره به جایگاه خود می‌رسند.

* به نظر شما تلاش جوانان نسبت به گذشته چه تفاوتی کرده است؟

جوانان به هر قیمتی برای دیده شدن تلاش می‌کنند، در صفحات مجازی نگاه کنید. برخی از افراد خود را به عنوان ترانه سرا، آهنگساز، خواننده، بازیگر ، عکاس و ... معرفی می‌کنند؛ چراکه به دیده شدن توجه زیادی می‌کنند و این به یک معضل تبدیل شده است. افرادی در استودیو به من مراجعه می‌کنند، برای اینکه یک قطعه بخوانند و انتظار دارند با همان کار اول به شهرت برسند و دیده شوند و این توهمات آزار دهنده است.

* از فعالیت‌های جدیدتان چه خبر؟

بیشتر به فکرِ تثبیت کردن خودم در دنیای لایو خوانی و جایگاهم در صنعت کنسرت هستم. البته در شروع سال ۹۵ چند سانس کنسرت در شهرهای اصفهان و مازندران برگزار کردم که خداروشکر با استقبال مردم مواجه شد و تمام تلاش من و همکارانم بر این است که به یک ثبات واقعی در برگزاری و شروع تورهای کنسرت در همه شهرهای ایران برسیم.

در حال حاضر چند قطعه موسیقیِ عاشقانه تولید کردم به نظرم عشق هم نعمتی از طرف خداوند است. اگر در فضای سالم تولید شود، خیلی خوب است و نوعی فرهنگ سازی است.  در این مدت با تمام عوامل حرفه‌ای کارهای با کیفیتی انجام داده ایم که کاملا نزدیک به سلیقه مردم و فضای روزِ بازار تولید شده، قطعاتی مثل «تو بمون»، «گیتار بزن»، «دریا کنار»، «با من باشی»، «گریه نکن» و چند کارِ کاملا ریتمیک و شادِ دیگر که به زودی و پشت سر هم آنها را به گوش مردم میرسانم. 

* رابطه ی هنرمندان و مسئولان فعلی را چطور می‌بینید؟

یک پیشنهاد برای وزارت ارشاد دارم؛ قانون جدیدی گذاشتند که خواننده‌ها حتی برای پخش آزاد و اینترنتی قطعاتشان باید به ازای هر قطعه جداگانه برای اخذ مجوز اقدام کنند و هر خواننده در طول سال فقط ۳ قطعه را خودش میتواند شخصا بگیرد و بیشتر از سه قطعه را باید از طریق شرکتهای اخذ مجوز اقدام کند.

سوال اینجاست مگر منِ خواننده بابت تولید و پخشِ قطعاتی که با هزینه ی شخصی خودم تولید می‌کنم و به صورت رایگان می‌خواهم در اختیار مردم قرار دهم، چقدر درآمد دارم که بخواهم جیب شرکت‌های اخذ مجوز را هم پُر کنم؟ من این قانون را قبول ندارم، چطور سازمان‌های جهانی و بعنوان مثال سازمان نظام پزشکی و نظام مهندسی برای هر یک از اعضای خود پروانه ی کار صادر می‌کند و به آنها مُهر شخصی می‌دهد که آنها به فعالیتشان ادامه دهند و قوانینی هست که فقط درصورت تخلف برای آنها جرایمی در نظر می‌گیرند و نهایتا اگر خیلی خلاف سنگینی مرتکب شوند مُهر آنها را باطل میکنند.

وزارت ارشاد هم می‌تواند از همین نوع قوانین استفاده کند و برای خوانندگان و هنرمندان مورد تایید خود پروانه ی فعالیت صادر کند. چراکه من خواننده وقت ندارم برای هر قطعه موسیقی به وزارت ارشاد بروم و مجوز بگیرم و از طرفی اعلام کرده بودند ظرف مدتِ دو هفته مجوز را صادر میکنند اما یکی از دوستان من که برای مجوز رفته بودند، حدود سه هفته است درگیر مجوز شعر هستند. این مسئله بشدت خواننده را اذیت می‌کند و امیدوارم بزودی حل شود. 

* وضعیت این روزهای موسیقی را چگونه می‌بینید؟

حال موسیقی این روزها خوب نیست؛ چراکه اکثرِ کارها بازاری شده است. از آنجا که جسم به غذا نیاز دارد، موسیقی هم غذای روح است. واقعا تاثیر دارد. باید برای مردم ارزش قائل شویم و با شنیدن موزیک های سالم و مهیج حالشون خوب شود. امیدوارم حال موسیقی بهتر شود و از این باند بازی و مافیا بیرون بیاید. در نهایت مردم هنرمند را انتخاب می‌کنند، نه اینکه فضای مجازی و مافیا هنرمند را انتخاب کند. 

* به نظر شما با توجه به تعداد زیاد خواننده ها چند در صد آنها موفق هستند؟

حدود 300 الی 400 هزار خواننده در بازار موسیقی داریم. آماری است که مدیران پخش به من داده اند. ورود بسیار زیاد است اما اینکه خروجی چگونه باشد مهم است. به نظرم امیدوارم تفکیک درست انجام شود و هر کسی در جایگاه خودش قرار گیرد اما هیچ کس نمی‌تواند جایگاه کسی را بگیرد. به تعداد همه هنرمندان واقعی برای رسیدن به محبوبیت و شهرت راه وجود دارد.

* کلام پایانی؟

آرزوی موفقیت و سربلندی دارم برای همه مردم عزیز و امیدوارم در آینده بتوانم با کارهای متفاوت و برگزاری کنسرت در شهرهای مختلف سهم کوچكی در آرامش مردم داشته باشم.  یا علی.

در انتهای مصاحبه حامد محضرنیا آهنگ حال خوب شمال را تقدیم همه علاقمندان کرد.


تو رو دعوت میکنم به  شهر بارون و ترانه/ آخه این نقطه ایران  بهترین جای جهانه

تو رو دعوت میکنم به یه نفس هوای تازه/  دیدن منظره هایی  که واست خاطره سازه

منو این حال و هوا رو/ این همه خاطره ها رو/ ساحل دریا کنار و  منو بارون

دوباره قایق سواری/ چنتا عکس یادگاری/ بازم حس بیقراری تو خیابون

خاطرات بچگیهام نقطه چینه لب دریاست/ شکل زندگی تو این شهر  شکل موسیقیِ موجاست

منو این حال و هوا رو/ این همه خاطره ها رو/ ساحل دریا کنار و  منو بارون

دوباره قایق سواری/ چنتا عکس یادگاری/ بازم حس بیقراری  تو خیابون

 

گفتگو از الهام قبادی


انتهای پیام/



 
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.