فوتبال ایران نباید ستم‌کش دعواها و اختلاف‌های بین دو مربی باشد؛ مدیریت فوتبال ایران باز هم ضعیف عمل کرد.

 به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  یک بار دیگر برگزاری اردوی تیم ملی فوتبال، بهانه‌ای شد که اختلافات نهفته مربیان عیان شود. اتفاقی چندین بار پیش از این رخ داد و کار به جاهای باریک هم کشیده شد. کارلوس کی‌روش، مربی مغروری است. برانکو هم مغرور و جاه‌طلب است. او عنوان سومی جام جهانی را به همراه تیم ملی فوتبال کشورش در کارنامه دارد. هر دو باتجریه، بادانش و سیاست‌مدار هستند و همین موضوع باعث شده، نگرانی‌ها درباره این درگیری بیش از سایر اختلاف‌ها و دعواها باشد.
 
دعوای کی‌روش و برانکو انگار تمامی ندارد. بعد از اختلاف شدید این دو و بیانیه‌هایی که علیه هم صادر کردند، اوضاع آرام شد و به نظر رسید همه چیز تمام شده اما وقتی مربی کروات به اردوی تیم ملی در دوبی ایراد گرفت و بر طبل مخالفت کوبید، معلوم شد که دعوا و کشمکش بین این دو تمام نشده بلکه از زمانی به زمان دیگر موکول شده است.
 
کی‌روش از وقتی به ایران آمده بارها با برخی مربیان ایرانی وارد کارزار رسانه‌ای شده و اختلاف‌های شدیدی با آنها پیدا کرده است. شاید در بیشتر موارد، حق با کی‌روش بوده و انتقاد مربیان داخلی وارد نبوده اما مواردی هم بوده که مرد پرتغالی آشکارا خلاف قاعده رفتار کرده و حرف مربی ایرانی به حق بوده است.
 
نکته جالب توجه در این زمینه وجود اختلاف و دعوا بین کی‌روش با مربیان سابق تیم ملی است، امیر قلعه‌نویی، محمد مایلی‌کهن و حالا برانکو ایوانکوویچ. هر یک از این نام‌ها در مقطعی با کی‌روش دچار اختلاف شده‌اند. به این‌ها نام مانوئل ژوزه، هم‌وطن کی‌روش را هم باید اضافه کرد که شاید شدیدترین و دامنه‌دارترین دعوا و درگیری را کی‌روش با او داشت.
 
ماجرا این است که فوتبال ایران در برخی اصول حرفه‌ای از استانداردهای جهانی به شدت عقب است. تیم‌های فوتبال ایرانی از جمله تیم ملی زمین تمرین مناسبی ندارند، در واقع هرگز نداشته‌اند. لباس‌های تیم ملی و برخی باشگاه‌ها بی‌کیفیت و دور از استاندارد جهانی بوده است. حمایت از تیم ملی نیم‌بند و در مواردی کاملا ناقص بوده است. فدراسیون فوتبال ایران توانایی هماهنگی یک دیدار دوستانه با تیم‌های معتبر را نداشته و فعلا هم گویا ندارد.
 
تمام این موارد و مواردی از این دست، باعث شد که کی‌روش کم‌کم دچار تردید و بعد دچار هراس شود که مبادا نتواند تیم ملی را به هدفی که دارد برساند. اگر تیم ملی موفق نمی‌شد به جام جهانی ۲۰۱۴ صعود کند، کار کی‌روش همان‌جا تمام می‌شد بنابراین مربی پرتغالی حتی برای تداوم کار خودش و نه فقط برای خوشحالی مردم ایران، تمام تلاشش را کرد تا شرایط نسبتا مناسبی برای تیم ملی فراهم کند.
 
او در این راه با خیلی‌ها دعوا کرد. درگیری دامنه‌دار و طولانی کی‌روش با اسدی، دبیرکل فدراسیون فوتبال و عباس ترابیان از نمونه دعواهایی بود که کی‌روش برای بهبود شرایط تیم ملی واردش شد. در ادامه هم درگیری رسانه‌ای شدید کی‌روش با علی کفاشیان کار را تا حد استعفا یا برکناری او پیش برد.
 
از طرف دیگر اما، برنامه‌ریزی سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال برای تیم ملی و لیگ برتر، صدای مربیان را درآورد. باشگاه‌ها بارها درباره این که برنامه لیگ خوب نیست و مدام دچار وقفه و تعطیلی می‌شود لب به اعتراض گشودند و هر بار یک جواب شنیدند: "برنامه از ابتدای سال داده شده و باشگاه‌ها آن را تایید کرده‌اند".
 
مقصر کیست؟ برانکو می‌گوید اگر تیمش قهرمان لیگ برتر نشود، تقصیر کی‌روش است! کی‌روش قبلا بارها گفته که اگر تیم ملی به جام جهانی صعود نکند، مقصرش باشگاه‌ها هستند. فدراسیون فوتبال بیانیه می‌دهد که کسی نباید دیگری را مقصر شکست آتی‌اش بداند، مانند این که اگر فردی سیستم ترمز خودروی دیگری را دستکاری کند و از او بخواهد با سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت رانندگی کند، راننده حق ندارد در صورت تصادف، فرد خرابکار را مقصر بداند!
 
بهترین راه خراب کردن چیزی، بد دفاع کردن از آن است؛ یعنی دقیقا کاری که بیانیه‌های فدراسیون با تیم ملی انجام می‌دهد. در بیشتر درگیری‌های کی‌روش با مربیان لیگ برتری، رئیس و مدیران رده بالای فدراسیون ساکت بوده‌اند و در عوض مدیران پایین دستی بیانیه‌ صادر کرده‌اند. مدیران باشگاه‌ها هم بی خیال اوضاع، کاری به مسائل نداشته‌اند و اجازه داده‌اند که دعواها دامنه بیشتری پیدا کند.
 
نه در دعوای کی‌روش با ژوزه، نه درگیری او با مایلی‌کهن، نه جنگ رسانه‌ای سرمربی تیم ملی با قلعه‌نویی و نه حالا که بحث و جدل کی‌روش با برانکو شکل گرفته است، مدیران عامل باشگاه‌هایی مانند پرسپولیس یا مدیران فدراسیون فوتبال، نقش پررنگی ایفا نکردند و بیشتر این دعواها خود به خود و با گذشت زمان و البته ایجاد آسیب‌هایی به بدنه فوتبال کشور، به پایان رسیدند.
 
هر چه این‌گونه اتفاق‌ها در فوتبال ایران ادامه داشته باشد، دود آن فقط به چشم تیم ملی و فوتبال باشگاهی ایران می‌رود. کی‌روش و برانکو یا هر مربی دیگری که در ایران کار می‌کند طبق اصول حرفه‌ای خود برای موفقیت مجموعه تحت امرش تلاش می‌کند و تعصبی که این افراد برای تحقق خواسته‌های‌شان دارند قابل تقدیر است اما نشود که این خواست شدید، چشم فوتبال ایران را کور و حالش را ناسور کند.

منبع: ایسنا
انتهای پیام /
 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.