به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ مجله آمریکایی نیویورکر در گزارشی به قلم جاشوآ یافا در پایگاه اینترنتی خود نوشت: صبح چهارشنبه هفته پیش، اعضای پارلمان روسیه (پس از اعلام خبر پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا) کف زدند. ویاچسلاو نیکونوف، نائب رئیس دوما (مجلس نمایندگان روسیه) اعلام کرد: «همکاران، سه دقیقه پیش هیلاری کلینتون به شکست خود در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اذعان کرد، و سخنرانی ترامپ به عنوان رئیس جمهور منتخب آمریکا همین الان آغاز شد.»
مجلس نمایندگان روسیه در پی اعلام این خبر، مملو از شادی شد. اندکی بعد ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه با ارسال پیام تبریک به ترامپ گفت از «گفتگوی سازنده» با رئیس جمهور جدید آمریکا بر اساس اصل «برابری، احترام متقابل، و دیدگاه صادقانه» استقبال می کند.
پیروزی ترامپ برای پوتین به منزله تغییر فوق العاده مسیر تحولات است. موضوع فقط این نیست که ترامپ در سخنانش از پوتین تمجید کرده است، و ظاهراً محاسبه اش درباره قدرت مانند اوست؛ محاسبه ای که تنها عامل مهم آن، قدرت است، نه قانون، نه رسانه ها، و نه هیچ اقدام معمول سیاسی نمی تواند سد راه وی و اراده اش به عنوان رئیس جمهور شود. برداشت ترامپ از سیاست به عنوان نوعی عرصه معامله نیز، وی را به اتخاذ مواضعی واداشت که مشابه مواضع پوتین است: وی درباره به رسمیت شناختن الحاق کریمه به روسیه صحبت کرد، تعهدات آمریکا به ناتو را زیر سؤال برد و انتقاد از پوتین را رد کرد. اگر هیلاری کلینتون، تجلی سیاست مداخله جویی نولیبرال بود، ترامپ نقطه مقابل وی بود: فردی مردم گرا که حامی سیاست انزواطلبی و عملگرایی کوتاه مدت است. از نظر روس ها، ترامپی که پیش بینی نمی شد در انتخابات پیروز شود، حتی با وجود امکان ایجاد بی نظمی و آشفتگی به علت از بین بردن قدرت و پایداری نهادهای آمریکایی، باز هم از کلینتون بهتر بود. پوتین از ترامپ با واژه روسی «یارکی» که به معنای شاد و سرزنده یا درخشان است، تمجید کرده است. رسانه های روسیه پوشش خبری گسترده ای درباره ترامپ داشتند، و از وی چهره قهرمانی را ترسیم کردند که علیه نظام مهندسی شده آمریکا به پا خواسته است.
اما ترامپ به عنوان رئیس جمهور، موضوع دیگری است. هفته های پایانی مانده به انتخابات آمریکا، گویای این امر بود: لحن رسانه های دولتی روسیه تغییر کرد، و منابع خبری دیگر به اندازه قبل از ترامپ تمجید نمی کردند. دمیتری کیسلیوف، صریح اللهجه ترین گوینده تلویزیونی روسیه، مبارزات انتخاباتی آمریکا را «به قدری مسموم» دانست که «فقط موجب بیزاری درباره چیزی است که هنوز در آمریکا «دموکراسی» نامیده می شود.» وی گفت پیروز این انتخابات از همان ابتدا ناتوان خواهد بود و «هر کسی که به عنوان رئیس جمهور وارد کاخ سفید شود، با خطر استیضاح رو به رو خواهد شد.» می توان اینگونه برداشت کرد که کرملین با این تبلیغات خود را برای مقابله با دشمنی که می شناخت آماده می کرد، و فقط امیدوار بود جایگاه کلینتون هنگام دستیابی به قدرت، تا حد ممکن تضعیف شده باشد.
در حال حاضر مسکو در تلاش است به این موضوع پی ببرد که ترامپ پس از شروع دوره ریاست جمهوری خود واقعاً چه خواهد کرد. سرگئی روگوف، رئیس «مؤسسه مطالعات آمریکا و کانادا» - یک مرکز تحقیق دولتی که استدلال هایی درباره تنش زدایی در دوره شوروی سابق ارائه کرده است- این سؤال را مطرح کرد که «آیا منظور ترامپ از سخنان و طرح هایش واقعی است؟ آیا او درباره بهبود روابط جدی است؟ مقامات روسیه امیدوارند که همین طور باشد، و من هم امیدوارم- اما ما واقعاً از کجا بفهمیم که او چه خواهد کرد.»
به سختی می توان تصور کرد که ترامپ، مسکو را در خصوص اوکراین تحت فشار قرار دهد. با توجه به کاهش علاقه اروپا به موضوع اوکراین، کییف تنهاتر از همیشه خواهد بود. (دولت پترو پروشنکو شاید در نهایت درباره رویارویی با دشمن واقعی کشورش که همان فساد مالی و اقلیتی فرساینده است، جدیت به خرج دهد.) درباره دیگر نقاط منطقه باید گفت اظهارات تردیدآمیز ترامپ درباره ناتو موجب نگرانی سران کشورهای حوزه دریای بالتیک و شرق اروپا شده است. مسئله این نیست که روسیه برنامه هایی برای اراضی آن کشورها دارد -دست کم، در حال حاضر اینطور نیست- بلکه موضوع این است که اگر بزرگترین ارتش ناتو تحت رهبری فردی (چون ترامپ) باشد که کل این ائتلاف را زیر سؤال برده است، احتمال مقاومت در برابر هر گونه اقدام تحریک آمیز برای محک زدن تضمین های امنیتی ناتو کاهش خواهد یافت. درباره سوریه نیز باید گفت رویکرد ترامپ که در چارچوب آن، بمباران (گروه تکفیری صهیونیستی) داعش را به وحشت از بشار اسد، رئیس جمهور سوریه ترجیح می دهد، با سیاست خود پوتین به خوبی سازگار است. در سطح گسترده تر - که شاید برای پوتین مهم تر باشد-، علاقه ترامپ به پوتین به عنوان رئیس جمهوری مقتدر و تمایلش به توافق با وی در هر زمینه ممکن، حاکی از آن است که ترامپ مایل است جهان همانگونه ای باشد که پوتین می خواهد.
با این همه، به طور قطع پوتین باید درباره آنچه در دوره رئیس جمهور بعدی آمریکا صورت خواهد گرفت، نگران باشد. الکسی وندیکتوف، رئیس یک شبکه رادیویی لیبرال در روسیه که تماس های گسترده ای با نخبگان حاکم این کشور دارد، ماجرایی را درباره واکنش پوتین به نتایج همه پرسی درباره خروج انگلیس از اتحادیه اروپا (برگزیت) برایم تعریف کرد. دیدگاه در مسکو این بود که برگزیت با ایجاد بحران برای وحدت اتحادیه اروپا، تحول مثبتی برای روسیه محسوب می شود. وندیکتوف گفت: «بخشی از تشکیلات سیاسی ما از این نتیجه خوشحال بودند و آن را به یکدیگر تبریک می گفتند. اما در نخستین نشست سیاست خارجی که پوتین آن روز صبح ریاست آن را بر عهده داشت، با لحنی جدی به آنها گفت که «دیوانه شده اید؟ آشفتگی اقتصادی در اروپا به ما هم آسیب خواهد زد. (ما با برگزیت) چه چیزی به دست آورده ایم؟»
چندی پیش با ولادیمیر یاکنین، رئیس سابق بخش حمل و نقل ریلی دولتی روسیه و عضو سابق محافل داخلی پوتین صحبت کردم. او گفت پیروز شدن ترامپ «نشان می دهد که تشکیلات سیاسی آمریکا دیگر نمی داند در نظام خودش چه می گذرد.» وی گفت: «با توجه به اینکه ثبات نظام سیاسی جهان به طور عمده به ثبات نظام سیاسی آمریکا وابسته است،» این امر «بسیار خطرناک» است.
نیویورکر در پایان نوشت: پوتین بر کشوری حکومت می کند که از نظر رسمی یک ابرقدرت نیست. برتری وی به علت جسارت وی به عنوان یک حاکم قدرتمند غیرقابل پیش بینی است- او کاری را انجام داد که می خواست، در حالی که اوباما و سران اروپا خود را در چارچوب هنجارهای مربوط به روابط بین المللی و نگرانی بر سر ثبات جهان قرار دادند. شاید به زودی وی شهرت خود را به علت این رویکرد از دست بدهد. تیموتی سیندر، مورخ و نویسنده، در دوره مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا تصریح کرد ترامپ دلیل کافی دارد تا به پوتین حسادت کند. پوتین نسخه واقعی فردی است که ترامپ تظاهر می کند مثل اوست. با وجود این، حقیقت شاید تلخ تر از این باشد: چه می شود اگر معلوم شود که پوتین فقط بلوف می زند، و فرد مستبد و دمدمی مزاج واقعی، ترامپ است؟
انتهای پیام/
اگر توجه كرده باشيد اوباما سر ميز افطار پادشاهان سعودي مينشست و تسبيه به دست ميگرفت .. دقيقا ترامپ بايد احتمالا ورزش كاراته را در دستور كار خود قرار بده ... همانطور كه پوتين اين كار رو ميكنه .. البه اين يه مثال بود ..