به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اندیشکده «سنتر فور امریکن پراگرس(مرکز پیشرفت آمریکا)» در مقاله خود به نقش خاورمیانه در سیاستهای منطقهای و بینالمللی آمریکا و اهمیت آن برای این کشور پرداخته و هشدار داده که دولت بعدی آمریکا به دلیل جنگهای داخلی، سقوط حکومتها به دلیل بحران مشروعیت، تهدیدات شبکههای تروریستی، پناهندگان، و تشدید فشارهای توسعه اقتصادی و منابه انسانی، با یک خاورمیانه پرچالش مواجه خواهد شد. به همین دلیل دولت بعدی باید یک رویکرد بلندمدت و فعالانه در قبال خاورمیانه اتخاذ کند.
این اندیشکده در ادامه مقاله خود با اشاره به تردید مردم آمریکا درباره منطقی بودن حضور این کشور در منطقه، حوادث اخیر را عاملی برای ضرورت این حضور برمیشمرد و بر اهمیت اتخاذ رویکردی بلندمدت برای حفظ منافع و ارزشهای آمریکا تاکید میکند.
در بخش دیگری از این مقاله به چالشهای پیش روی دولت بعدی آمریکا در خاورمیانه اشاره و بر برنامهریزی بلندمدت در این مورد تاکید و اشاره شده است که دولت بعدی باید ضمن تداوم مقابله با داعش و القاعده از طریق همکاری با شرکای منطقهای خود و ایجاد یک چارچوب امنیتی منطقهای، آمادگی استفاده از توان هوایی در سوریه، افزایش فشار دیپلماتیک به شرکای منطقهای خود به منظور برگزاری یک کنفرانس منطقهای برای بررسی چشمانداز بلندمدت درباره خاورمیانه در اوائل سال 2018، مقابله فعالانه با اقدامات منفی ایران و تضمین اجرای توافق هستهای، استفاده از نفوذ خود در حکومتهای شرکای منطقهای خود و همکاری با شرکای بینالمللی برای ایجاد ائتلافهای بینالمللی به منظور حمایت از مشروعیت دولتهای منطقه را داشته باشد.
نویسنده این مقاله در ادامه با اشاره به مسئله وضعیت خاورمیانه در سال 2025، دستیابی به نتایج زیر را در آن سال با همکاری شرکای منطقهای از جمله وظایف دولت بعدی بر میشمرد: شکست دادن داعش و القاعده، حل مناقشات منطقهای و ایجاد ثبات در عراق، سوریه، یمن و لیبی، تقویت مشروعیت نظامهای مبتنی بر رای مردم در منطقه، جلوگیری از گسترش سلاحهای کشتارجمعی از جمله تداوم موثر اجرای توافق هستهای ایران، آغاز روند ایجاد چارچوب امنیتی جدید در منطقه، دستیابی به راهحل تشکیل دو دولت و حل تنش اسرائیل و فلسطین و حمایت از اصلاحات اقتصادی در منطقه.
اندیشکده امریکن پراگرس در بخش پایانی مقاله خود به دلایل اهمیت خاورمیانه برای آمریکا میپردازد و مینویسد: اینکه خاورمیانه همچنان برای آمریکا اهمیت دارد سه دلیل عمده دارد:
• امنیت: حفاظت از امنیت داخلی و دفاع از متحدان خود. ایالات متحده دارای منافع امنیتی بسیار مهمی در زمینه دفاع از خود، دفاع از متحدانش در سرتاسر دنیا، و دفاع از شرکای منطقهای خود علیه تهدیدات گروههای تروریستی که ریشه در خاورمیانه دارند، است. منطقه از نظر جغرافیایی در بخش میانی منطقهای گستردهتر قرار دارد که گاهی اوقات از آن با عنوان «قوس بحران» یاد میشود، که شامل کشورهایی مانند افغانستان و پاکستان میشود. گسترش داعش در سرتاسر دنیا و موج تاریخی اخیر هجوم پناهندهها نشاندهنده این است که تنش در منطقه همچنان تاثیر مهم و قابل توجهی بر امنیت کشورهایی فراتر از خاورمیانه دارد، به ویژه امنیت متحدان آمریکا در اروپا. درست است که وضعیت امنیتی بیثبات منطقه امروز در وضعیت بسیار بدی قرار دارد، اما اگر فرض کنیم این وضعیت در آینده وخیمتر نخواهد شد و این مسئله آزادی عمل بیشتری برای شبکههای تروریستی غیرقابل پیشبینی فراهم نخواهد کرد، اشتباه بزرگی مرتکب شدهایم. ایالات متحده باید در زمینه احتمال وقوع سناریوهای مختلف هوشیار باشد، از جمله چشمانداز مربوط به تنشهای شاخص متوالی در سوریه که آشکارا به بروز جنگ داخلی در این کشور منجر شده است، و همچنین تنشها میان قدرتهای منطقهای که میتواند به تشدید احتمال بروز مقابله نظامی مستقیم میان این قدرتها بیانجامد.
• فرصتهای اقتصادی: محافظت از منافع اقتصادی جهانی آمریکا. با وجود افزایش استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و ظهور تولیدکنندگان جدید نفت و گاز از جمله خود ایالات متحده، منابع انرژی موجود در خاورمیانه همچنان برای اقتصاد جهانی حیاتی است. تنگه هرمز، بابالمندب، و کانال سوئز همگی گذرگاههای کلیدی هستند که تجارت جهانی از این گذرگاهها عبور میکند.
• علاوه بر این خاورمیانه مدتها است به عنوان یک منطقه حیاتی برای حمل و نقل دریایی به منظور انجام امور تجاری و بازرگانی بینالمللی نقش مهمی ایفا میکند، و امروزه نیز در زمینه ایجاد ارتباط میان قارههای آسیا، آفریقا و اروپا به این نقش مهم خود ادامه میدهد. و حتی با وجود مشکلات کنونی موجود در خود، این منطقه پتانسیل قابل توجهی برای رشد اقتصادی بلندمدت دارد. برای مثال چندین کشور ثروتمند در منطقه خلیج فارس در حال حرکت به سمت ایجاد تنوع در اقتصاد خود هستند، که این مسئله میتواند پتانسیل جدیدی برای رشد اقتصاد و سرمایهگذاری مستقیم خارجی ایجاد کند. با وجود اینکه وقایع 15 سال گذشته ثابت کرده است که وظیفه ساخت کشورها بر عهده رهبران و مردم منطقه است، اما ایالات متحده دارای تخصص و منابع منحصر به فردی است که میتواند از آن برای ارائه پیشنهاداتی استفاده کند که فراتر از اعزام تعداد زیادی نیروی نظامی به منطقه و یا صرف میلیاردها دلار پول مالیاتدهندگان آمریکایی بدون حساب و کتاب در منطقه باشد. در واقع دوراندیشی اقتصادی یک راه مهم پیش رو ایالات متحده و شرکای بینالمللی آن قرار میدهد تا این کشورها بتوانند رهبری خود را در خاورمیانه به رخ بکشند و یک تفاوت مثبت و واقعی در کشورهای منطقه ایجاد نمایند.
منبع:نکته آنلاین
انتهای پیام/