به گزارش تکیه حسینی باشگاه خبرنگاران جوان؛کاری که امام کردند، در درجه اول، زنده نگهداشتن حادثهی کربلا بود، که همهی عوامل میخواست آن را از بین ببرد. اینکه امروز ما نام امام حسین و کربلا را میآوریم، به برکت امام سجاد(ع)است. اگر ایشان همت نمیکردند، امروز ماجرای امام حسین (ع) یک ماجرای کهنهی تمام شده در تاریخ بود. آن بزرگوار، این حادثه را زنده نگه داشت.
در درجه دوم، چیدن یک پایه – یک قاعده – برای تشیع بود؛ چون شیعه بعد از قضیهی کربلا، بکلی از هم پاشیده بود. آدمهای میانه حال، ضعیف و ترسو، از خود، بیخود شده بودند. آنهایی هم که شیعه بودند، خیلیهایشان در دل، از تشیع توبه کردند و یک عده معدود ماندند. امام سجاد (ع) توانست یک قاعدهی مستحکم اعتقادی و فکری درست کند و این معارف را بتدریج جمع کند.
ارتداد مردم پس از عاشورا
آن روایتی که بنده، مکرر در جاهای مختلف خواندهام که "ارتدالناس بعد الحسین الا ثلاثه" یا "اربعة"، یا "خمسة" – پنج نفر را اسم میآورد – مال امام صادق است (ع) است؛ که بعد از امام حسین (ع) و حادثه کربلا، مردم برگشتند؛ یعنی آنهایی که حتی در خانهی اهل بیت (ع) هم بودند، بر اثر ترس برگشتند! یعنی وقتی یک حادثهی اجتماعی یا سیاسی پیش میآید، آدمهای ضعیف و متوسط، آدمهای مردد و یا فرصتطلب، همه بتدریج از آن مرکز جتدا میشوند و یک عدهی خاص میمانند: "قلالدیانون".
این عدهی خاص، بهترینهایشان، ابتدا در کربلا و بعد در ماجرای "توابین" شهید شدند؛ متوسطها ماندند. متوسطها هم برگشتند. فقط چندتایی ماندند که یکی از آنها، همین "ابوخالد الکابلی" است؛ یکی "یحییبن أم طویل" استغ همچنین " جبیربن مطعم". اینها چند نفر از کسانی هستند که قرص و محکم ماندند. آنوقت حضرت، این معارف را به وسیلهی همین عدهی اندک، آهسته آهسته توسعه دادند.
بعد امام صادق (ع) میفرمایند:
"ثم انالناس لحقوا و کثروا".
بعد مردم ملحق گردیدند و هی زیاد شدند؛ دایرهی تشیع، گسترش پیدا کرد. این، کار امام سجاد (ع) است. یعنی اگر زحمات سی و چند سالهی حضرت نبود، ما دیگر امام صادق (ع) نداشتیم که حالا بخواهد بیاید، مثلا معارف اهل بیت (ع) را بیان کرد. آن بزرگوار، پایه را در واقع یکبار دیگر محکم کرد؛ دیگران آمدند و آن را تکثیرش کردند، بالا بردند، یا مثلا توسعه دادند. این کار امام سجاد (ع) است.