به گزارش خبرنگار
دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ جنگ نیابتی آمریکا توسط عراق به انقلاب نوپای اسلامی ایران 31 شهریور 1359 با حمله جنگندههای این کشور آغاز شد. در این میان زن و مرد و پیر و جوان به دفاع از میهن شتافتند و به مقابلهای عظیم روی آوردند. جنگ تحمیلی ارتش بعث علیه جمهوری اسلامی ایران شهدای زیادی از میان فرماندهان کارکشته کشورمان گرفت.
سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان
احمد متوسلیان یزدی در سال 1332 در تهران متولد شد. وی فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله در جنگ هشت ساله ایران و عراق بود. متوسلیان یکی از ۴ فرد ربوده شده ایران در لبنان توسط فالانژهای اسرائیلی در سال ۱۳۶۱ است.
احمد متوسلیان یزدی در سال ۱۳۳۲ در خانوادهای مذهبی از اهل یزد در یکی از محلات جنوب شهر تهران به دنیا آمد. دوران تحصیل ابتدایی را در دبستان اسلامی مصطفوی به پایان رساند و ضمن تحصیل، به پدرش که در بازار به شغل شیرینی فروشی اشتغال داشت، کمک میکرد. پس از پایان دوره ابتدایی، وارد هنرستان صنعتی و در سال ۱۳۵۱ موفق به اخذ دیپلم شد.
سپس به خدمت سربازی اعزام و در شیراز دوره تخصصی تانک را گذراند و پس از آن، به سرپل ذهاب اعزام شد. در سال ۱۳۵۶ در رشته مهندسی الکترونیک دانشگاه علم و صنعت ایران پذیرفته شد.
حاج احمد در دوران خدمت سربازی، فعالیتهای مذهبی و سیاسی داشت و مخالفت خود را با رژیم پهلوی بیان میکرد. پس از پایان دوره سربازی، در یک شرکت تأسیساتی خصوصی استخدام شد و بعد از چند ماه، به خرمآباد منتقل گردید و فعالیتهای سیاسی- تبلیغی خود ادامه داد. در سال ۱۳۵۴ توسط اکیپی از کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک دستگیر و روانه زندان شد و پنج ماه در زندان فلکالافلاک خرمآباد در یک سلول انفرادی زندانی بود.
پس این که از زندان آزاد شد، در قیامهای خونین قم و تبریز در سال ۱۳۵۶، نقش رابط و هماهنگ کننده تظاهرات را در محلات جنوبی تهران برعهده داشت. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مسئولیت تشکیل کمیته انقلاب اسلامی محل خویش را عهدهدار شد. پس از شکل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به این ارگان پیوست و به سازماندهی نیروها همت گماشت.
پس از شروع قیامهای کردستان در اسفند سال ۱۳۵۷ داوطلبانه عازم بوکان شد و بخشی از نا آرامیهای آنجا را سامان بخشید. پس از تثبیت مواضع نیروهای انقلاب در بوکان، به شهرهای سقز و بانه رفت. پس از آن به همراه گروهی از رزمندگان برای آزادسازی سنندج راهی این شهر شد. در زمستان سال ۱۳۵۸ به او مأموریت داده شد تا جاده پاوه - کرمانشاه را که در تصرف نیروهای کرد بود، آزاد کند. بعد از این عملیات مسئولیت سپاه پاوه به او سپرده شد. در اوایل خرداد ۱۳۵۹ موفق شد شهرستان مریوان را که در تصرف نیروهای کرد بود، آزاد کند. از این روی مسئولیت سپاه مریوان بر عهده او گذاشته شد.
در دیماه ۱۳۶۰ عملیات محمد رسولالله از دو محور مریوان و پاوه بر روی منطقه خرمال توسط وی و حاج ابراهیم همت رهبری شد که این عملیات سنگ بنای تأسیس تیپ ۲۷ رسولالله به شمار میرود. احمد در سال ۱۳۶۰ پس از بازگشت از مراسم حج، از طرف محسن رضایی (فرمانده کل سپاه) مأمور فرماندهی سپاه مریوان و پاوه تیپ محمد رسولالله شد. او به همراه بروجردی راهی جبهههای جنوب شد.
در شب ۱۰ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ عملیات الی بیتالمقدس به فرماندهی احمد متوسلیان از منطقه دارخوین به سمت جاده اهواز – خرمشهر آغاز شد که موجب آزادسازی خرمشهر شد. در پی آزادسازی خرمشهر، او به همراه دیگر فرماندهان فتح خرمشهر نزد امام خمینی رفته و امام (ره)؛آنها را به ویژه احمد را به گرمی مورد تفقد خاص قرار داد.
4 دیپلمات، فالانژهای اسرائیلی؛ اسارت و سرنوشتی نامعلوم
در چهاردهم تیر سال 1361، اتومبیل هیات نمایندگی دیپلماتیک کشورمان حین ورود به شهر بیروت و در هنگام عبور از پست ایست و بازرسی، مزدوران حزب فالانژ اتومبیل را متوقف و چهار سرنشین خودرو مزبور به رغم مصونیت دیپلماتیک - از سوی آدمربایان دستنشانده رژیم تروریستی تلآویو گروگان گرفته شده شدند.
این چهار نفر که عبارتند از؛ "محسن موسوی"، "احمد متوسلیان"، "تقی رستگار مقدم" و خبرنگار عکاس خبرگزاری جمهوری اسلامی - ایرنا - "کاظم اخوان" پس از شکنجه و بازجویی، به نظامیان اسرائیلی تحویل داده شدند، که تاکنون از سرنوشت آنان اطلاعی در دست نیست.
زمانی که نیروهای ایرانی به لبنان رفتند، لبنان درگیر جنگ بود و دولت مرکزی مستقری هم نداشت. دولت «بشیر جمایل» هم که در رأس کار بود. واضح است که وقتی در منطقهای جنگ در گرفته است، وقوع حوادثی نظیر گروگانگیری و ربایش طبیعی است و از این منظر میتوان گفت اسارت حاج احمد متوسلیان از قبل قابل پیش بینی بود. ضمن این که دو نفر دیگر از نیروهای ایرانی هم چند وقت قبل اسیر شده بودند و این گروگانگیریها برای بار اول نبود که رخ میداد.
حاج ابراهیم همت و نیروهای دیگری که همراه متوسلیان در لبنان بودند حدود 24 ساعت بعد متوجه میشوند این چهار نفر گم شدهاند. پس از گذشت ساعتی از جدا شدن متوسلیان و سه دیپلمات دیگر از سایر نیروها، نیروهای ایرانی از طریق بیسیم از بعلبک و بیروت، سراغ آنها را میگیرند و جواب مشخصی دریافت نمیکنند. فردای آن روز اتومبیل گارد حفاظت که 4 دیپلمات را در زمان ربایش، همراهی میکرده به نیروهای ایران اطلاع میدهد که متوسلیان و همراهانش را ربودهاند. فالانژها در این 24 ساعت هر اقدامی را که میخواستند انجام داده بودند. ضمن این که محلی که این چهار نفر دستگیر شدند، دژبانی ثابتی نبوده است یعنی همان روز، یک پست ایست بازرسی ایجاد و هر کسی شیعه بوده دستگیر میکردند و میکشتند.
و تنها خداست که میداند که حاج احمد متوسلیان زنده است یا...
انتهای پیام/