خويشتن را در قفس محبوس مي بينم و مي خواهم از قفس به در آيم. سيم‌های خاردار مانعند. من از دنيای ظاهر فريب ماديات و همه آنچه كه از خدا بازم می‌دارد متنفرم.

به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ به مناسبت هفته دفاع مقدس مروری خواهیم داشت بر وصیت‌نامه سرداران بزرگ 8 سال دفاع مقدس که در راه دفاع از اسلام و وطن به شهادت رسیدند.

وصیت‌نامه حاج محمدابراهیم همت فرمانده لشگر 27 محمدرسول‌الله را می‌خوانیم.

اولين وصيت نامه سردار شهید حاج محمدابراهیم همت

به تاريخ 19/10/59 شمسی ساعت 10:10 شب چند سطری وصيت‌نامه می‌نويسم: هر شب ستاره‌ای را به زمين می‌کشند و باز اين آسمان غم‌زده غرق ستاره است، مادرجان می‌دانی تو را بسيار دوست دارم و می‌دانی که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهيدان داشت.

مادر، جهل حاکم بر يک جامعه انسان‌ها را به تباهی می کشد و حکومت های طاغوت مکمل های اين جهل اند و شايد قرنها طول بکشد که انسانی از سلاله پاکان زائيده شود و بتواند رهبری يک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گيرد و امام تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است.

مادرجان، به خاطر داری که من برای يک اطلاعيه امام حاضر بودم بميرم ؟ کلام او الهام بخش روح پرفتوح اسلام در سينه و وجود گنديده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم از امام بخواهيد برايم دعا کنند تا شايد خدا من روسياه را در درگاه با عظمتش به عنوان يک شهيد بپذيرد ؛ مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسانهای سازش کار و بی تفاوت و متاسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمی دانند برای چه زندگی می کنند و چه هدفی دارند و اصلا چه می گويند بسيارند. ای کاش به خود می آمدند. از طرف من به جوانان بگوئيد چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخيزيد و اسلام را و خود را دريابيد نظير انقلاب اسلامی ما در هيچ کجا پيدا نمی شود نه شرقی - نه غربی؛ اسلامی که : اسلامی ... ای کاش ملتهای تحت فشار مثلث زور و زر و تزوير به خود می آمدند و آنها نيز پوزه استکبار را بر خاک می ماليدند.

مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندين سال طول می کشد تا بتواند کم کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسانها بيرون ببرد ولی روشنفکران ما به اين انقلاب بسيار لطمه زدند زيرا نه آن را می شناختند و نه باريش زحمت و رنجی متحمل شده اند از هر طرف به اين نو نهال آزاده ضربه زدند ولی خداوند، مقتدر است اگر هدايت نشدند مسلما مجازات خواهند شد . پدر و مادر ؛ من زندگی را دوست دارم ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خويشتن را گم و فراموش کنم علی وار زيستن و علی وار شهيد شدن, حسين وار زيستن و حسين وار شهيد شدن را دوست می دارم شهادت در قاموس اسلام كاری‌ترين ضربات را بر پيكر ظلم، جور،شرك و الحاد می‌زند و خواهد زد. ببين ما به چه روزی افتاده ايم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار کشيده است ولی چاره ای نيست اينها سد راه انقلاب اسلاميند ؛ پس سد راه اسلام بايد برداشته شودند تا راه تکامل طی شود مادر جان به خدا قسم اگر گريه کنی و به خاطر من گريه کنی اصلا از تو راضی نخواهم بود. زينب وار زندگی کن و مرا نيز به خدا بسپار ( اللهم ارزقني توفيق الشهادة في سبيلک) . 

و السلام؛ 

محمد ابراهيم همت  


دومين وصيت نامه شهيد حاج محمدابراهیم همت

به نام خدا 

نامی كه هرگز از وجودم دور نيست و پيوسته با يادش آرزوی وصالش را در سر داشتم. سلام بر حسين(ع) سالار شهيدان اسوه و اسطوره بشريت. 

مادر گرامی و همسر مهربانم پدر و برادران عزيزم! 

درود خدا بر شما باد كه هرگز مانع حركتم در راه خدا نشديد. چقدر شماها صبوريد. خودتان می دانيد كه من چقدر به شهيدان عشق می ورزيدم غنچه هايی كه هميشه در حال پرواز به سوی ملكوت اعلايند. الگو و اسوه هايی كه معتقد به دادن جان برای گرفتن بقا (بقا و حيات ابدي)و نزديكی با خداي چرا كه «ان الله اشتری من المومنين». 

من نيز در پوست خود نمی گنجم. گمشده ای دارم و خويشتن را در قفس محبوس می بينم و می خواهم از قفس به درآيم. سيم‌های خاردار مانعند. من از دنيای ظاهر فريب ماديات و همه آنچه كه از خدا بازم می دارد متنفرم(هوای نفس شيطان درون و خالص نشدن) 

در طول جنگ برادرانی كه در عمليات شهيد می شدند از قبل سيمايشان روحانی و نورانی می شد و هر بی طرفی احساس می كرد كه نوبت شهادت آن برادر فرا رسيده است. عزيزانم! اين بار دوم است كه وصيت نامه می نويسم ولی لياقت ندارم و معلوم است كه هنوز در بند اسارتم هنوز خالص نشده ام و آلوده ام. 

از شروع انقلاب در اين راه افتادم و پس از پيروزي انقلاب نيز سپاه را پناهگاه خوبی برای مبارزه يافتم ابتدا درگيری با ضد انقلاب و خوانين در منطقه شهرضا (قمشه)و سميرم سپس شركت در خوزستان و جريان كروهك ها در خرمشهر پس از آن سفر به سيستان و بلوچستان (چابهار و كنارك)و بعدا حركت به طرف كردستان دقيقا دو سال در كردستان هستم .مثل اين است كه ديگر جنگ با من عجين شده است. 

خداوند تا كنون لطف زيادی به اين سراپا گنه كرده و توفيق مبارزه در راهش را نصيبم كرده است. اكنون من می روم با دنيايی انتظار انتظار وصال و رسيدن به معشوق. ای عزيزان من توجه كنيد:  

1. اگر خداوند فرزندی نصيبم كرد با اينكه نتوانستم در طول دورانی كه همسر انتخاب كردم حتی يك هفته خانه باشم دلم می خواهد او را علی وار تربيت كنيد. همسرم انسان فوق العاده ايست او صبور است و به زينب عشق می ورزد او از تربيت كردن صحيح فرزندم لذت خواهد برد چون راهش را پيدا كرده است. اگر پسر به دنيا آورد اسم او را مهدی و اگر دختر به دنيا آورد اسم او را مريم بگذاريد. چون همسرم از اين اسم خوشش می آيد. 

2. امام مظهر صفا پاكی و خلوص و دريايي از معرفت است .فرامين او را مو به مو اجرا كنيد تا خداوند از شما راضي باشد زيرا او ولی فقيه است و در نزد خدا ارزش والايی دارد. 

3. هر چه پول دارم اول بدهی مكه مرا به پيگيری سپاه تهران (ستاد مركزی)بدهيد و بقيه را همسرم هر طور خواست خرج كند. 

4. ملت ما ملت معجزه گر قرن است و من سفارشم به ملت تداوم بخشيدن به راه شهيدان و استعانت به درگاه خداوند است تا اين انقلاب را به انقلاب حضرت مهدی(عجل الله تعالي فرجه الشريف) وصل نمايد و در اين تلاش پيگير مسلما نصر خدا شامل حال مومنين است. 

5. از مادر و همه فاميل و همسرم اگر به خاطر من بی تابی كنند راضی نيستم. مرا به خدا بسپاريد و صبور و شجاع باشيد. 


حقير شما؛ حاج همت


انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار