راز جنایت کشته شدن دو خردسال در آبادان فاش شد.

فاش شدن راز جنایت کشته شدن دو خردسال در آبادانبه گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان ازآبادان؛ معمای کشف استخوان های جسد 2 کودک خردسال آبادانی پس از یک ماه سکوت با اعتراف عموی این دو کودک فاش شد.

اوایل مردادماه سال جاری بود که ماموران پلیس آبادان در جریان ناپدید شدن 2 کودک در روستای خضرنبی علیه السلام قرار گرفتند و برای ردیابی این دختر و پسر خردسال وارد عمل شدند.

ماموران به اختلاف پدر و پدربزرگ این 2 کودک بردند و احتمال دادند پدربزرگ این خانواده برای انتقام گیری از پسرش، نوه های خود را ربوده و با این فرضیه پدربزرگ 55 ساله برای تحقیقات بیشتر دستگیر شد.

پدربزرگ وقتی شنید استخوان های نوه هایش درحیاط خانه اش پیدا شده گفت: با پسرم اختلاف داشتم ولی به نوه هایم آزاری نرساندم و نمی دانم چه کسی دست به این جنایت زده و چرا با این نقشه قصد دارد من را گناهکار معرفی کند.

کارآگاهان پلیس آبادان تجسس پلیسی را بار دیگر از محل ناپدید شدن 2 کودک آغاز کردند و به سرنخ های جدیدی رسیدند که عموی بچه ها را مظنون اصلی این پرونده نشان می داد.

عموی 34 ساله که «س» نام داشت، تحت بازجویی پلیس قرار گرفت، در حالی که از همان روز نخست که دو کودک ناپدید شده بودند وی درکنار ماموران به دنبال فرزندان برادرش می گشت و در تحقیقات پلیسی نیز سعی داشت ماموران را گمراه کند اما وقتی در بازداشت پلیس به تناقض گویی پرداخت مجبور به افشاگری شد و با گذشت یک ماه از این معمای پلیسی لب به اعتراف گشود.

این متهم به ماموران گفت: چندی پیش با پدرم بر سر ازدواج دومش اختلاف پیدا کردم و پس از آن نیز پی به راز سیاهی بردم و به خاطر اختلافات ناموسی با برادرم به فکر انتقامگیری افتادم و تصمیم به قتل برادرزاده هایم گرفتم.

وی افزود: روز حادثه آتنا و ابوالفضل را به بهانه نشان دادن جوجه گنجشک به نیزارها کشاندم و ابتدا آتنا و سپس ابوالفضل را خفه کردم و با کندن زمین اجساد را در کنار رودخانه خاک کردم و پس از ماجرای مفقود شدن برادرزاده هایم برای رد گم کنی از همان لحظه های ابتدایی به دنبال 2 کودک گمشده گشتم.

وی افزود: روی جسدها آهک ریخته بودم و چند روز پس از قتل برای سرکشی به محل دفن جسدها رفتم که دیدم حیوانات درنده اجساد را از خاک بیرون کشیدند و تنها استخوان های برادرزاده هایم سالم مانده بودند و وقتی دیدم پدرم به عنوان مظنون در بازداشت پلیس است تصمیم به انتقام گیری از پدرم افتادم.

«س» در اعتراف خود گفت: استخوان ها را داخل پتویی پیچیده و در تاریکی شبانه آنها را داخل حیاط خانه پدرم رها کردم و سعی داشتم با این صحنه سازی پدرم را قاتل معرفی کنم که پس از یک ماه نقش پردازی دستم رو شد.

بازپرس پرونده برای تحقیقات بیشتر دستور داد تا این متهم در اختیار ماموران پلیس آگاهی آبادان قرار گیرد.

انتهای پیام/ف
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۱۰ ۰۹ شهريور ۱۳۹۵
. چطور تونستی