این خیابان از جنوب به میدان توپخونه (امام خمینی) ازشمال به خیابان انقلاب، از شرق به چهارراه سیدعلی و از غرب به خیابان فردوسی متصل است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، لاله‌زار را می‌توان از معروف‌ترین خیابان‌های تهران قدیم و خصوصا تهران در عصر تحول ناصری و پهلوی دانست؛ خیابانی که از دل یک باغ بیرون آمد و خیلی زود گسترش پیدا کرد و شهرتی بی‌نظیر میان اماکن و خیابان‌ها به‌دست آورد تا حدی‌که به‌عنوان نمادی از نوگرایی و تجدد در تاریخ شهرنشینی و همچنین تاریخ اجتماعی تهران، دارای اسم و رسم خاصی شد.

 این خیابان از جنوب به میدان توپخونه (امام خمینی) ازشمال به خیابان انقلاب، از شرق به چهارراه سیدعلی و از غرب به خیابان فردوسی متصل است. شاید کمتر خیابانی را بتوان پیدا کرد که این‌چنین سیر خاصی از تحول و صعود را طی کرده باشد یا دلیلی باشد برای گذر از هزارخم این پروسه مدرنیته مدنی. هسته‌ای برای محوریت انواع فعالیت‌های فرهنگی زمان و گردآوری مخاطبان خاص و عامی که به تازگی دارند از هنر و فرهنگ روز دنیا سردر می‌آورند. در هرحال لاله‌زار، در دوران خود، یکی از بنیادهای اولیه تهران قلمداد می‌شود، چه به لحاظ جغرافیایی و چه به لحاظ اجتماعی و چه از نظر تاریخی و فرهنگی. اگر بخواهیم تاریخچه‌ای برای شکل‌گیری این خیابان ذکر کنیم، باید بازگشتی داشته باشیم به عصر ناصرالدین‌شاه قاجار. لاله‌زار اسم و رسمش را از باغی به‌همین نام وام گرفته؛ معروف است در دوران اولیه قاجار، که هنوز دارالخلافه شکل و شمایل روستایی خود را از دست نداده بود، در اطراف شهر پر از باغ‌های پرآب و درختان تنومند و پر و پیمان وجود داشت.

 یکی از همین باغ‌ها به‌علت فراوانی و وفور آب و خاک مناسب، مملو از لاله بود و ظاهرا از همان زمان معروف به لاله‌زار شد. زمانی که حصار اطراف شهر که معروف به حصار صفوی بود را تخریب کردند و حصاری جدید با عنوان ناصری کشیدند، تقسیمات و مرز‌بندی تهران، شکل و فرم جدید به‌خود گرفت و این شروع تحولات عصر ناصری بود. در همین راستا باغ لاله‌زار نیز که تا پیش از آن خارج از محدوده شهری به‌حساب می‌آمد، این بار با وسیع‌تر شدن حدود و ثغور شهر، داخل تهران واقع شد و حصار ناصری از این باغ فراتر رفت، اما این قضیه منجر به نوعی زوال و خشکی در باغ گردید؛ به‌طوری‌که دیگر آب به آن وفور و زیادی گذشته نبود و درختان قدیمی و حفظ و حراست از آنها به مشکل برخورد و دیگر چندان مورد توجه شاه نبود و در حقیقت به نوعی باغ و تشکیلاتش رها شد.

 علاوه بر خشکی و زوال درختان، عمارتی که در وسط باغ قرار داشت نیز به ویرانه تبدیل شد. یکی از دکترهای دربار ناصری به نام حکیم تولوزان، از ویرانی باغ به شدت ناراحت بود؛ خصوصا زمانی که ناصرالدین‌شاه تصمیم به فروش باغ و تقسیم اراضی آن و در اصل تصمیم به نابودی باغ گرفته بود. حکیم تولوزان سعی داشت ناصرالدین‌شاه را از این کار بازدارد. او معتقد بود باغ لاله‌زار به نوعی ریه شهر است، اما در نهایت، شاه باغ را به فروش گذاشت. پیش از این در این باغ از مهمانان خارجی پذیرایی می‌کردند. مثلا آخرین شخص مهمی که در باغ لاله‌زار مهمان بود و اقامت داشت، نصرت، پادشاه عثمانی بود.

 از عمارت‌های مهم و معروف در آن زمان باید از عمارت کلاه‌فرنگی نام برد؛ عمارتی مخصوص پذیرایی از سفیران و مهمانان خارجی، اما پس از تقسیمات جدید، این باغ به‌شدت از چشم ناصرالدین‌شاه افتاده بود و به هرشکل تصمیم در تحول آن داشت.این اتفاق و تصمیم ناصرالدین‌شاه زمانی جدی‌تر شد که شاه به سفرهای اروپایی رفت از جمله فرانسه و پاریس. 

ظاهرا ناصرالدین‌شاه به‌شدت تحت تأثیر پاریس و خیابان‌های مدرن، آرام و خاص آن قرار گرفته بود که پس از بازگشت و عزیمت به وطن، تصمیم به ساخت خیابانی گرفت درست شبیه به شانزه‌لیزه. محدوده این شانزه‌لیزه تهرانی نیز همان باغ لاله‌زار بود. یعنی باغ باید چند تکه شود و از میانش چنین خیابانی بیرون بیاید. علاوه بر خیابان لاله‌زار، خیابان سعدی و اکباتان نیز از دل این باغ بیرون زدند. 

تکه‌های دیگر باغ نیز خیلی زود به تصاحب نزدیکان و مقربین شاه درآمد و هریک برای خود تسهیلاتی ایجاد کردند. مثلا صدراعظم ناصرالدین‌شاه که منزلش نزدیک به لاله‌زار بود برای سهولت در رفت و آمد، برای اولین بار خط واگن اسبی را در این خیابان به‌راه انداخت و کمی بعد بانک شاهی نیز از همین اراضی سربرآورد و این دیگر یعنی رونق اقتصادی خیابان. ظاهرا افرادی که تکه‌های باغ را گرفتند این پیش‌بینی را می‌کردند که آنجا قرار است به‌زودی از خیابان‌های مهم و کلیدی شهر شود که البته همین‌طور هم شد. لاله‌زار در اواخر دوره قاجار خصوصا دوران مظفرالدین‌شاه رو به پیشرفت گذاشت. 

در همین دوره بود که اولین هتل ایرانیان یعنی گراندهتل در این خیابان ساخته شد و پای هنرمندانی همچون میرزاده عشقی و عارف قزوینی را برای اجرای نمایش و موسیقی به این خیابان باز کرد. بعدها در اوایل پهلوی، نمادی بود از تجدد فرهنگی، نوگرایی و بخش مهمی از هنر تهران و ایران و خیلی زود همان‌طور که مدنظر ناصرالدین‌شاه بود، شانزه‌لیزه تهران لقب گرفت. چیزی نگذشت خیابان پر زرق و برقی پدید آمد، اکثر مجامع مربوط به تئاتر‌های روز آن زمان در لاله‌زار متمرکز شدند.

 بعد در دوره پهلوی اول با ظهور پدیده‌های مدرن فرنگی و تلاش رضاخان در راستای جهش به غربی شدن و مدرنیته شهری، لاله‌زار رونق بیشتری گرفت. رستوران‌ها، تجارتخانه‌ها، کافه‌ها، خیاط‌خانه‌ها و سینماها که از مهم‌ترین پدیده‌های نوظهور بودند و فروشگاه‌های معروفی در این خیابان ساخته شدند

حالا دیگر لاله‌زار پاتوقی بود برای اهل فرهنگ و هنر؛ البته نه فقط برای اهالی خاص این رشته بلکه طرفداران و علاقه‌مندان به هنر روز دنیا. دیگر هر کس برای تفریح و گردش به اصطلاح آلامد سر از لاله‌زار درمی‌آورد. طبق روایات تاریخ اجتماعی اوایل بیشتر مردها در لاله‌زار حق رفت‌و‌آمد داشتند و از ساعت پنج عصر به بعد خیابان پر می‌شد از مردانی که برای تفرج و وقت‌گذرانی خودشان را به لاله‌زار رسانده بودند. با یک بلیت پنج شاهی می‌توانستند سوار تراموا شده و خیابان را تا پایین بروند. زمان رضاخان، لاله‌زار برای اولین‌بار آسفالت شد و کافه‌ها و رستوران‌های بیشتری راه افتاد. دیگر زن‌ها نیز در لاله‌زار دیده می‌شدند.

 لاله‌زار در آن دوره انواع تفریحات فرهنگی را داشت و شما می‌توانستید در این خیابان به سینما یا تئاتر مورد علاقه‌تان بروید، بعد قدم‌زنان کافه‌ای را مثلا کافه‌پارس را انتخاب کنید و از قهوه بعد از فیلم لذت ببرید و آخر شب یکی از رستوران‌ها را انتخاب کنید، برای مثال در رستوران گراندهتل، شام فرنگی‌مآبی بخورید و دست آخر در پیاده‌روی لاله‌زار قدم بزنید و به مغازه‌ها نگاهی بیندازید. معروف است قدم‌زدن دسته‌های روشنفکران در لاله‌زار خیلی اوقات همراه بود با مباحث هنری، فرهنگی و گاهی سیاسی.

 لاله‌زار در ابتدا سینماهای متعددی داشت که اکنون بیشتر آنها تعطیل، متروکه یا تبدیل به انبار شده‌اند. چیزی حدود 15 سینما، 6 یا هفت تماشاخانه و سالن تئاتر، هفت کافه معروف و تعداد زیادی مغازه مانند فروشگاه پیرایش که اولین فروشگاه مدرن پوشاک بود، در این خیابان قرار داشت. از اماکن مهم دیگر در این خیابان می‌توان به چاپخانه فاروس اشاره کرد که از مشهورترین و مهم‌ترین چاپخانه‌های کشور بود. از وقایع مهم نیز می‌توان به تشییع جنازه میرزاده عشقی در این خیابان اشاره کرد؛‌ شاعری انتقادی که طرفداران و هواخواهنش برای دیدن نمایش‌هایش در سالن‌های تئاتر لاله‌زار تجمع می‌کردند.

 خانه‌باغ اتحادیه از عمارات مهمی که نمونه‌ای هست از معماری عصر قاجاریه و متعلق به امین السلطان، نیز در این خیابان هنوز پابرجاست. می‌توان گفت اولین بنگاه تولیدی به نام «جنرال مد» که به سری‌دوزی لباس مردانه اقدام کرد نیز در این خیابان شکل گرفت. از سال 41 خورشیدی تا زمان انقلاب اسلامی، فعالیت‌های لاله‌زار به قسمت‌های مرفه شهر منتقل شد و خیابان‌هایی مانند منوچهری هم تحت‌تأثیر این تغییرات به صورت خرده‌بازار درآمد که رابطه‌هایی با بافت لاله‌زار داشت. کافه مولن‌روژ که از کافه‌های مشهور لاله‌زار بود به آینه‌سازی و کارگاه آهنگری تبدیل شد. 

پس از استقرار و اسکان اشراف و خارجی‌ها در این منطقه، وجود سفارتخانه‌ها، عملا فعالیت‌ها و خدمات لوکس مربوط به آنها به این محل سرازیر  شد، چون اروپاییان به اجناس خاص مصرفی خود احتیاج داشتند و همچنین زرق‌وبرق اجناس فرنگی، اعیان را نیز مجذوب کرده بود. به‌همین‌دلیل مغازه فروش اجناس لوکس و خارجی در این بخش از شهر نزدیکی سفارتخانه‌ها شکل گرفتند. چهار سفارتخانه‌ و مراجعات ایرانی و فرنگی آنها عمده مشتریان این سبک مغازه‌ها بودند. چهار سفارتخانه مهم یعنی سفارت ترکیه، بریتانیا، آلمان و روسیه در این منطقه مستقر بودند؛ همچنین نیاز به تبدیل ارز نیز موجب استقرار صرافی‌ها در اطراف سفارتخانه‌ها شد.  تعدادی از صرافی‌ها، شغل زرگری را نیز انتخاب کردند و راسته صراف‌ها در خیابان اسلامبول مستقر شدند.

 به‌ دلیل کمبود فضای فعالیت برای این صنف در خیابان اسلامبول، بعدها زرگری‌ها به خیابان لاله‌زار کشیده شدند. اصولا پدیده‌های نوین غرب به‌راحتی در این محل رشد کرد و با سفر اروپاییان به تهران و نیاز به سکونت موقت به سبک اروپایی بود که در این خیابان هتل شکل گرفت، شاید بتوان دلیل رشد و گسترش لاله‌زار و تبدیل‌شدنش به یک خیابان شبه‌اروپایی را نزدیکی به همان سفارتخانه‌ها و حضور مداوم اروپایی‌ها و خارجی‌ها در این محل دانست؛ عاملی که موجب شد لاله‌زار به شیوه‌ای نسبتا اروپایی عمل کند و همین فضا در ادامه موجب به‌وجودآمدن جوی شد برای قشر متمول که جذب این فرهنگ شده و حتی برای دیدن اصل آن به اروپا بروند اما تأثیر در فرهنگ هنر، هنر مدرن که البته خواسته و ناخواسته وامدار غرب بوده و هست و به‌روزشدن مردم را نیز می‌توان از این طریق بررسی کرد.

 اگرچه بخش زیادی از این تأثیر از نظر ظاهری و شکل و شمایل است، مانند خوش‌پوشی بسیاری از پسران جوان که از نقاط مختلف شهر و با هزار قرض و ادا، تیپی فراهم می‌کردند و برای جلب توجه به لاله‌زار می‌آمدند اما نقش بسزا و مهم این مکان در رشد و شکل‌گیری فرهنگی هنری بسیار قابل توجه و جالب است و تمامی این رونق و زرق‌وبرق در دوران رضاخان بود که سال‌های خاطره انگیز و مؤثر خاصی را برای این خیابان به ثبت رساند اما داستان به همین شکل پیش نرفت و بالاخره افول شکل گرفت. تحول دوباره یا همان افول لاله‌زار در دوره پهلوی دوم اتفاق افتاد و جمعیت شهر در این دوره بیشتر می‌شد.

 حالا دیگر متمولان و اشراف به سمت شمال شهر توسعه‌یافته می‌رفتند و به‌دنبال آنها واحدهای تجاری لوکس هم به آن مناطق راهی شدند؛ به‌طوری‌که به‌ دلیل حضور افراد کم‌درآمد در این منطقه، بیشتر مغازه‌های عمده‌فروشی یا خیاطی‌ها تبدیل به تولیدی و سری‌دوزی شدند؛ البته باید گفت تولیدی‌های پوشاک نتوانستند همه عرصه‌های موجود در لاله‌زار را اشغال کنند، چون کالاهای جدید لوازم الکتریکی در این خیابان جایگزین شد و اطراف خیابان چراغ‌برق (امیر کبیر) را به دلیل سابقه وجود کارخانه برق مناسب برای جای‌گیری این کار دیدند با پیشرفت شبکه برق‌رسانی و نیاز هرچه بیشتر به کالای الکتریکی و رونق نسبی این فعالیت و به ‌دلیل مشکل کمبود جا و اتصال دو خیابان به محل پشت شهرداری (خیابان‌های لاله‌زار و فردوسی) این فعالیت به این خیابان‌ها کشیده و خیلی زود همه چیز عوض شد. لاله‌زار باز هم نورانی و پرزرق‌و‌برق بود اما این‌بار صرفا نور الکتریکی برای فروش نه نوری برای تبلیغ فیلم یک سینما یا نورافشانی سردر یک کافه‌رستوران برای دعوت مشتری‌هایی که دیگر نیستند.

منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه
انتهای پیام/


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.