وی گفت: یکی از این گروه ها متعلق به امان الله رئیسی بود که اواخر ماه رمضان با 150 کیلوگرم مواد منفجره منهدم شد.
فرمانده قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه افزود: در جریان درگیری با اعضای این گروهک که وابسته به فرقان بودند، 4 نفر در صحنه به هلاکت رسیدند و 9 نفر شامل خود امان الله رئیسی دستگیر شدند.
گروهک تروریستی فرقان
گروهک تروریستی فرقان يكی از مصاديق بارز خوارج عصر انقلاب اسلامی میباشد. اكبر گودرزی سرکرده گروهک فرقان، فعاليت مذهبی خود در تهران را از مسجد الهادی واقع در جنوب تهران شروع كرد. سپس به مسجد شيخهادی، مسجد فاطميه، مسجد خمسه و محافل خانگی كشيده شده است. جوهره اصلي تفكرات گودرزی و گروه فرقان را بنيانگذاران اوليه سازمان مجاهدين خلق، دكتر علی شريعتی، حبيبالله آشوری و نوآوریهای روشنفكران دينی شكل میداد.
گروهک تروریستی فرقان در اردیبهشت سال ۱۳۵۸ تأسیس شد و هدف اصلی از تشکیل آن انجام عملیاتهایی علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران بود. سرکرده این گروه اکبر گودرزی بود که در روز ۱۸ دی ۱۳۵۸ شمسی دستگیر و در روز ۳ خرداد ۱۳۵۹ خورشیدی تیرباران شد.
این گروه از انجام نخستین عملیات مسلحانه خود در سوم اردیبهشت ۱۳۵۸ تا زمان دستگیری اکبر گودرزی و نابودی تقریبی گروه، نزدیک به ۲۰ ترور سیاسی انجام داد.
محمد عطریانفر در مورد سرکرده این گروه میگوید: وی جوانی طلبه بود که برخی سرخوردگیهای تاریخی داشت و به واسطه این سرخوردگیها بود که بعدها هدایت چنین اقداماتی را عهدهدار شد. گودرزی در سال ۵۵ حدود بیست سال بیشتر نداشت و با این حال به تفسِیر قرآن میپرداخت و خودش را در مقام مفسر قرآن معرفی میکرد و تفسیری انقلابی از قرآن ارائه میکرد و آیاتی از قرآن را انتخاب میکرد که به کار مبارزه بیاید.
وی در مورد نحوه دستگیری اعضای این گروه گفت: در پی شناسایی یک خانه تیمی و مشاهده آتشباری شدید از آن معلوم شد که این خانه بایستی اهمیت زیادی داشته باشد. در نهایت پس از درگیری حدود هفتاد نفر از آن خانه دستگیر شدند که سرکرده گروه یعنی اکبر گودرزی یکی از آنان بود. از افراد دستگیر شده بیست و پنج نفر اعدام شدند که سرکرده اصلی گروه یکی از آنان بود. وی از آنچه انجام داده بودند به هیچوجه اظهار پشیمانی نکرد.
فرقان در محورهای زير فعاليت میكرد
1. پخش اعلاميه
2. چاپ كتاب و نشريه
3. جذب نيرو
4. تشكيل خانههای تيمی
5. نفوذ در نهادهای انقلابی و تازهتأسيس
اما به راستی اکبر گودرزی که بود
اكبر گودرزی يك طلبه كمسواد بود كه مطالعات اسلامی او به مراتب كمتر از مطالعات جنبی بود. لذا وي دارای افكار التقاطی و متأثر از ماركسيست بود. مطالعات اسلامی او محدود به چندين كتاب تفسيری بود كه به جای پژوهش علمی و ريشهدار، در حال مطالعه به اين میانديشد كه چگونه آيات قرآن را به شيوهای نو تفسير كند. اساساً فرقان در مطالعات خود به كتب روايی و احاديث شيعه كمتر مراجعه میكرده است. بعد از قرآن نيز به طور نسبی به نهجالبلاغه و صحيفه سجاديه استناد میكردند.
يكی از تفاوتهای آشكار فرقانيسم با ساير گروههای التقاطی، پذيرش جنبههای عبادی دين مبين اسلام بود. در اين وضعيت، فريفتن جوانان به نام دين و تدين و نمادهای دينی بسيار راحتتر انجام میگيرد. در حقيقت گروه فرقان و رهبر آن اكبر گودرزي با شناختی كه از ضعفهای روشی سازمان مجاهدين خلق داشت، از مسجد و جلسه دينی و تفسير قرآن آغاز كرد. ملبس بودن به لباس و كسوت روحانيت نيز مزيد بر اين مزايا بود. در واقع آرا و انديشههای انحرافی و التقاطی فرقانیها با پوشش تقدس و الزامات عملی به احكام و آموزههای عبادی رمز موفقيت آنها در جذب برخی جوانان شد. به لحاظ انديشه، فرقانیها در رديف گروههای روشنفكران دينی قرار میگرفتند كه به جای ليبرالمداری، دينمدار بودند.
محمدصادق مفتح، (نایب رئیس اول اتاق بازرگانی تهران در سال ۱۳۸۶)، که پدرش محمد مفتح از ترورشدگان به دست گروه فرقان بودهاست، پیرامون ترورهای گروه فرقان چنین گفت:
استعمار انگلیس که بیش از هشتصد سال در منطقه نفوذ کرده بود، پیروزی انقلاب ایران پایههای آن را متزلزل ساخت؛ لذا آنان تحلیل کردند که این انقلاب یک انقلاب فرهنگی است که در همه ابعاد تجلی پیدا کردهاست و علیه آنان است؛ لذا بر آن شدند برای مبارزه با این انقلاب ریشههای اصلی آن را - علمای مبارز- را از بین ببرند.
دوره تدوین ایدئولوژی گروه فرقان، كلا در زمان رژیم پهلوی بوده است و پس از پیروزی انقلاب با انجام ترورهای ناجوانمردانه به اصطلاح خودشان دست به عمل زدند. از این نظر كه زمان تكوین گروه در زمان طاغوت بود، این گروه به عنوان یك گروه ضد رژیم شاه جلوهگر شد و در آن زمان بخشی از اطلاعیهها و كتابهای تفسیر خود را منتشر ساخت. سرکرده گروه تروریستی فرقان این نشریات را ایدئولوژی مدون معرفی كرده و معتقد بود كه محتوای آنها را از دروسی كه در حوزه علمیه خوانده، نگرفته است، بلكه جلساتی را كه از سن ۱۶ سالگی اداره كرده و مباحثی كه با اعضاء جلسه خود داشته، ایدئولوژی این گروه را تشكیل دادهاند و آن را تا مرحله ثمردهی و اقدام مسلحانه هدایت كردهاند.
اولین کسی که توسط گروه تروریستی فرقان شهید شد، سپهبد قرنی و بعد مرتضی مطهری بود. پس از آن مفتح را ترور کردند. توسط اسنادی که در سفارت آمریکا در ایران پیدا شدهاست معلوم شد که گروه فرقان به طور مستقیم توسط منافقین تغذیه میشد و چون در آن زمان سازمان منافقین در شرایطی نبود که وارد فاز نظامی شود لذا فرقانیها بازوی نظامی منافقین بودند تا موانع را از سر راه سازمان منافقین بردارند.
گروهها و تشکلهای دیگری هم بود که با اسم اسلام دست به معارضه و مانعتراشی زدند مانند گروه فرقان و آرمان مستضعفین که با ترور مطهری و مفتح خود نمایی کردند ولی زود متلاشی شدند. از آن به بعد با توجه به شخصیت و تدابیر امام خمینی کسی نتوانست در مقابل انقلاب اسلامی با پوشش دین بایستد.
پروژه اسلام منهای روحانيت، شديداً در افكار انحرافی فرقانیها تنيده شده بود. با شروع انقلاب اسلامی به رهبری امام خمينی و روحانيت مبارز و همچنين اقبال وسيع تودههای مسلمان به زعامت روحانيت در انقلاب، موضوعی نبود كه فرقانیها را متقاعد نمايد. گروه فرقان در چند محور عمده دست به فعاليت زد كه همگی آن درصدد تخريب و صدمه زدن به انقلاب اسلامی بود.
برای گروه فرقان میتوان اهدافی را متصور شد كه ملموسترين آنها عبارتند از
1. انتقام از امام و روحانيت به خاطر كينهتوزی شديد نسبت به اسلام اصيل و فقاهتی.
2. جبران كمكاری در مبارزه با رژيم شاه و كسب نام و آوازه از اين طريق.
3. ايجاد رعب و وحشت در جامعه و القای وجود فضای ناامنی در محيط نظام سياسی جديد.
4. آسيب رساندن به پشتوانههای فكری نظام اسلامی تا آينده را از وجود اين متفكرين تهی نمايد.
5. ترغيب و تحريك ساير گروهها در انجام اقدامات راديكال عليه نظام اسلامی.
6. القای ناكارآمدی نظام جديد در تأمين امنيت.
فرقان معتقد بود كه انقلاب اسلامی مشابه نضهت تنباكو، مشروطیت و ملی شدن صنعت نفت است و اعتقاد داشت كه بعد از پیروزی انقلاب روحانیت بدون خواست مردم به شكل كودتا به قدرت رسیده و به علت نداشتن تجربه كافی در امور اجرایی، نداشتن تخصصهای لازم در امور فنی، مدیریت و ارگانهای كشوری از دخالت در این گونه امور خودداری خواهد كرد و قهراً قشری كه بر سر كار خواهد آمد، سازمانهای سیاسی، ماركسیستی و احتمالا ناسیونالیستی خواهد بود. فرقان، كنارهگیری روحانیت از مسئولیتها را ضروری میدانست، اما در مورد جانشینی آن، نظر خاصی ارائه نمیكرد.
گزارش از حمیدرضا قربانی
انتهای پیام/
اینها نهروانی های زمان ما هستند که اصلا نمی فهمند قرآن چه می فرماید