به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛حجت‌الاسلام رسول منتجب‌نیا نماینده سابق مجلس و قائم مقام حزب اعتماد ملی گفت و گویی انجام داده است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

برخی از اصلاح‌طلبان حمایت این جریان از آقای روحانی در انتخابات96 را قطعی می‌دانند و از سوی دیگر برخی عنوان می‌کنند حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده مشروط است. دیدگاه شما دراین زمینه چیست؟

در این زمینه باید دو مساله را از هم جدا کنیم؛ نخست چرایی و چگونگی حمایت جریان اصلاحات از آقای روحانی در سال 92 بود. در این زمینه هیچ شک وشبهه‌ای وجود ندارد که اصلاح‌طلبان تا پایان دولت اول آقای روحانی به صورت کامل و قاطع از ایشان حمایت خواهند کرد.

این مساله ای خدشه ناپذیر است و هیچ تردیدی در آن وجود ندارد. آقای روحانی کاندیدای جریان اصلاحات درانتخابات ریاست‌جمهوری سال92 بوده و با شعارهای اصلاح‌طلبانه روی کارآمده است. این در حالی است که آقای روحانی خاستگاه اصلاح‌طلبی ندارند و برآمده از جریان اصولگرایی هستند. با این وجود تفکرات ایشان با گفتمان اصلاحات در یکسو قرار گرفته و هر دو یک مسیر واحد را در پیش گرفتند.

مساله دوم به حمایت جریان اصلاحات از آقای روحانی در دولت دوم ایشان بازمی‌گردد. بنده با رویکرد هر دو گروهی که از هم‌اکنون و بدون مشورت با بزرگان جریان اصلاحات عنوان می‌کنند حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی قاطع یا مشروط است موافق نیستم. ما در انتخابات96 به هیچ کس چک سفید امضا نمی‌دهیم.

حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی در سال92 براساس یک رویکرد متعارف نبود بلکه به دلیل شرایط نامتعارف انتخابات بود. اصلاح‌طلبان در سال 92 بدون اینکه با آقای روحانی مفاهمه و مذاکره داشته باشند پشت سر ایشان ایستادند و از ایشان حمایت کردند. در انتخابات سال92 با عدم تایید صلاحیت آیت‌ا... هاشمی و انصراف دکتر عارف از انتخابات بهترین گزینه پیش روی اصلاح‌طلبان آقای روحانی بود. شاید برای برخی این سوال مطرح باشد که چرا آقای روحانی به جای آقای عارف کناره‌گیری نکردند.

در پاسخ باید عنوان کرد براساس صحبت‌هایی که صورت گرفت آقای عارف آمادگی کناره‌گیری داشت اما آقای روحانی چنین آمادگی را از خود نشان ندادند. با این وجود در سال96 ما فرصت کافی برای برنامه‌ریزی و تعیین استراتژی در اختیار داریم و برخلاف سال 92 که با یک رویکرد نامتعارف مواجه بودیم در سال96 با یک رویکرد متعارف روبه‌رو هستیم.

اگر آقای روحانی یک شخصیت اصلاح‌طلب بود و ساحت سیاسی ایشان درون گفتمان اصلاحات تعریف می‌شد ما می‌توانستیم از هم‌اکنون اعلام کنیم که از ایشان به صورت قاطع حمایت خواهیم کرد. این در حالی است که آقای روحانی تعلق خاطر خاصی به هیچ کدام از جریان‌های سیاسی کشور ندارد.

به همین دلیل اصلاح‌طلبان برای انتخابات سال96 با آقای روحانی در زمینه برنامه‌ریزی‌ها و همچنین انتصابات در دولت مذاکره و مفاهمه خواهند کرد.

اصلاح‌طلبان در زمینه انتصابات مدیران در دولت چه انتظاری از آقای روحانی دارند؟

اصلاح‌طلبان وآقای روحانی باید در زمینه انتصابات در دولت آینده مذاکره کنند. این خلاف رویه است که جریان اصلاحات به صورت کامل از آقای روحانی حمایت کنند، اما ایشان پس از اینکه به پیروزی رسیدند به هر شکل که تمایل داشتند در زمینه انتصابات عمل کنند و از هر تفکر و جریانی که خود تشخیص دادند در دولت آینده استفاده کنند.

انتصابات آقای روحانی در دولت اول براساس انتظار جریان اصلاحات نبوده و با آنچه ما تصور می‌کردیم فاصله داشته است. دولت اول ایشان به صورت ائتلافی و براساس سلیقه شخصی آقای روحانی تعیین شده است. بدون شک اصلاح‌طلبان به عنوان مهم‌ترین جریان حامی آقای روحانی باید در انتصابات دولت دوم ایشان دخالت داشته باشند. ما در این زمینه با آقای روحانی مذاکره خواهیم کرد.

اصلاح‌طلبان باید در دولت آینده سهم بیشتری داشته باشند و درصد قابل توجهی از کابینه ایشان را تشکیل بدهند. این مساله شامل وزرا، معاونان و همچنین استانداران می‌شود و در همه این زمینه‌ها باید تغییرات جدی صورت بگیرد. به همین دلیل ما در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده با آقای روحانی مذاکره و مفاهمه انجام خواهیم داد.

در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز ما با وجود مخالفت‌های برخی از دوستان اصلاح‌طلب با حامیان دولت مذاکره و مفاهمه انجام دادیم و در نهایت نیز به یک جمع‌بندی مناسب دست پیدا کردیم. در انتخابات ریاست‌جمهوری ما نه بدون قید و شرط از آقای روحانی حمایت خواهیم کرد و نه اینکه تصمیم داریم گزینه دیگری در مقابل آقای روحانی معرفی کنیم.

ما تلاش می‌کنیم با مذاکره و مفاهمه با آقای روحانی و دولت ایشان به یک جمع‌بندی مناسب برسیم. درسه سال گذشته اصلاح‌طلبان در مقابل مخالفان دولت سینه سپر کردند و به خوبی از دولت آقای روحانی حمایت کردند. بدون شک حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی در سه سال گذشته بیشتراز اعضای دولت بوده است. ما انتظار داریم به همان اندازه که از دولت حمایت می‌کنیم دولت نیز گوشه چشمی به اصلاح‌طلبان داشته باشد. روحانی نباید از اینکه از اصلاح‌طلبان حمایت کند واهمه‌ای داشته باشد.

برای برخی فراحزبی و فراجناحی عمل کردن نوعی افتخار است. به نظر من در شرایط کنونی این رویکرد افتخارآمیز نیست بلکه اشتباه است. وقتی یک جریان یا حزب به صورت کامل نیروی انسانی و امکانات خود را در جهت حمایت از یک نفر به کار می‌گیرد انصاف حکم می‌کند که آن شخص نیز از پشتوانه اجتماعی و سیاسی خود حمایت کند و کوتاهی نکند. اصلاح‌طلبان برای حمایت از برخی افراد که خود را فراجناحی معرفی می‌کنند کتک و فحش خورده‌اند و هزینه‌های بسیاری داده‌اند.

 در همه کشورهای جهان کسی که در انتخابات ریاست‌جمهوری به پیروزی می‌رسد نسبت به پشتوانه اجتماعی و سیاسی خود تعلق خاطر دارد. متاسفانه این وضعیت در سه سال گذشته وجود نداشته است. در انتصابات صورت گرفته در دولت مانند انتخاب وزرا و استانداران نیز آقای روحانی حمایت اصلاح‌طلبان را در حد انتظار در نظر نگرفت و براساس مصلحت فردی عمل کرد. چه اشکال دارد آقای روحانی به صراحت عنوان کند با حمایت کامل جریان اصلاحات و در رقابت کامل با اصولگرایان به ریاست جمهوی رسیده است.

آقای روحانی باید به صراحت از اصلاح‌طلبان حمایت کنند و در این زمینه هیچ گونه ملاحظه ای نداشته باشد. بنده با آقای روحانی دوستی دیرینه دارم و با ایشان در زمینه‌های مختلف همکاری داشته‌ام. به همین دلیل از ایشان درخواست می‌کنم باب مفاهمه را با جریان اصلاحات باز بگذارند و برای تعامل و همکاری بیشتر با این جریان برنامه‌ریزی کند. از بزرگان جریان اصلاحات نیز درخواست می‌کنم به هیچ عنوان در انتخابات آینده به کسی چک سفید امضا ندهند و دولت را به همکاری و تعامل بیشتر دعوت کنند.

در سه سال گذشته در برخی مقاطع جریان اصلاحات به حمایت آقای روحانی و دولت تدبیر و امید نیاز داشته است. با این وجود این حمایت یا صورت نگرفته یا به صورت کمرنگ بوده است. به همین دلیل نوعی تردید در بین پشتوانه اجتماعی آقای روحانی در حمایت از ایشان در انتخابات96 به وجود آمده است. آیا پشتوانه اجتماعی آقای روحانی به همان شکل که در سال92 از ایشان حمایت کرد حاضر خواهد بود در سال96 نیز از ایشان حمایت کند؟

بنده به دلیل سخنرانی به مناطق مختلف کشور سفر می‌کنم و با نزدیک با اصلاح‌طلبان مناطق مختلف گفت‌وگو و رایزنی می‌کنم. متاسفانه در بسیاری از این سفرها متوجه شده‌ام که برخی از اصلاح‌طلبان از آقای روحانی رنجش خاطر دارند و آقای روحانی موفق نشده رضایت آنها را جلب کند. اغلب این افراد نسبت به منصوبین آقای روحانی و مدیرانی که ایشان انتخاب کرده گلایه دارند و اعتقاد دارند آقای روحانی در انتخاب مدیران خود دقت لازم را نداشته است.

برخی از این افراد عنوان می‌کنند در حالی که سه سال از عمر دولت آقای روحانی می‌گذرد اما بسیاری از مدیران استان‌ها و شهرستان‌ها هنوز تغییر نکرده‌اند و همچنان همان رویکرد گذشته را دنبال می‌کنند. این مساله یک هشدار جدی برای آقای روحانی است که ممکن است در سال96 پشت خود را خالی ببیند.

با توجه به اتفاقات رخ داده بین اصلاح‌طلبان و حامیان دولت در انتخابات مجلس شورای اسلامی آیا جریان اصلاحات حاضر خواهد بود در انتخابات ریاست‌جمهوری نیز دوباره با حامیان دولت ائتلاف کند و در یک جبهه قرار بگیرد؟

جریان اصلاحات با توجه به شرایط خاص انتخابات مجلس شورای اسلامی تصمیم گرفت با حامیان دولت ائتلاف کند و در یک جبهه قرار بگیرد. بدون شک حزب اعتدال و توسعه جدا از جریان اصلاحات نیست. نزدیکی اعتدال و توسعه به جریان اصلاحات باعث شده که مردم برای این حزب احترام قائل شوند. اگر اصلاح‌طلبان از آقای روحانی حمایت نکنند حزب اعتدال و توسعه نمی‌تواند به تنهایی بار حمایت از آقای روحانی را به دوش بکشد. بنده به برخی از دوستان هشدار می‌دهم که نه خود دچار توهم شوند و نه آقای روحانی را دچار توهم کنند.

جریان اصلاحات یک حزب نیست بلکه یک اندیشه، تفکر و گفتمان سیال و مواج است که در میان اقشار مختلف مردم دارای جایگاه و ارزش دارد. هنگامی که اصلاح‌طلبان از آقای روحانی حمایت کنند به معنای این است که اکثریت مردم از آقای روحانی حمایت می‌کنند. به همین دلیل اگر آقای روحانی از فرصت حمایت اصلاح‌طلبان از خود استفاده نکند دچار یک اشتباه تاریخی شده است.

متاسفانه آقای روحانی دراغلب استان‌ها حداقل انتظارات اصلاح‌طلبان بومی را محقق نکرده است. از سوی دیگر برخی از وزرای کابینه ایشان عملکرد قابل قبولی نداشته‌اند. برخی از وزرای دولت که خاستگاه اصلاح‌طلبی داشتند پس از اینکه از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفتند به همه‌چیز و از جمله دوستان خود پشت کردند و پس از مدتی پشت سر خود را نیز نگاه نکردند. در نتیجه آقای روحانی باید یک ارزیابی و تجدید نظر جدی و جسورانه در رویکرد مدیریتی خود انجام دهد و یک خانه تکانی جدی در دولت به وجود بیاورد.

در دولت اول آقای روحانی اصلاح‌طلبان به جای قوه عاقله دولت قرار گرفتند و بدون هیچ چشمداشتی در مقابل مخالفان دولت سینه سپر کردند. آیا در دولت دوم آقای روحانی نیز این اتفاق خواهد افتاد یا اینکه شرایط به گونه دیگری خواهد بود؟

بدون شک این اتفاق نخواهد افتاد و شرایط ایجاب می‌کند که اصلاح‌طلبان رویکرد خود را در این زمینه تغییر دهند. در دولت دوم آقای روحانی حمایت اصلاح‌طلبان یک طرفه نخواهد بود و باید شکل دو طرفه و تعاملی به خود بگیرد. قرار نیست که همیشه اصلاح‌طلبان بی‌دریغ از دولت حمایت کنند و در طرف مقابل« تره هم خورد نکند».

آقای روحانی باید تلاش کند ارتباط بیشتری با پشتوانه اجتماعی خود و همچنین نخبگان جامعه با سلایق مختلف برقرار کند. آقای روحانی به دلیل دغدغه‌های اجرایی زیادی که در دولت وجود دارد فرصت تشکیل اتاق فکر و اندیشه را کمتر پیدا می‌کند. به همین دلیل باید از نخبگان موجود در جریان اصلاحات که حامی دولت هستند افرادی را انتخاب کنند که برای دولت تولید فکر و اندیشه کنند. به نظر من دولت آقای روحانی در این زمینه در سه سال گذشته موفق عمل نکرده است.

در ماه‌های اخیر گمانه زنی‌ها برای حمایت اصولگرایان از آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری بیشتر شده است. آیا این احتمال وجود دارد که در صورت حمایت اصولگرایان از آقای روحانی، ایشان تمایل بیشتری نسبت به اصولگرایان نشان دهد؟ در چنین شرایطی واکنش صلاح طلبان چه خواهد بود؟

در شرایط کنونی اصولگرایان دچار سرگردانی هستند و آشفتگی و پراکندگی در بین آنها مشهود است. در بین اصولگرایان یک طیف معتدل وجود دارد که با وجود اینکه آقای روحانی گزینه مطلوب آنها نیست اما به صورت نسبی با رویکرد ایشان همراهی می‌کنند. از سوی دیگر در جریان اصولگرا طیف تندرویی حضور دارد که شمشیر را از رو بسته و به شکل‌های مختلف با آقای روحانی مخالفت می‌کند.

نکته قابل تامل این است که جریان اصولگرایی جسارت لازم را برای طرد افراطیون ندارد. این جریان حتی حاضر نیست آقای احمدی‌نژاد را با آن پرونده قطور خارج از دایره اصولگرایی تعریف کند و همچنان احمدی‌نژاد را جزئی از جریان اصولگرایی معرفی می‌کنند. به همین دلیل جریان اصولگرایی باید تکلیف خود را مشخص کند که آیا طرفدار روحانی است یا طرفدار احمدی‌نژاد و اصولگرایان تندرو. امکان این وجود ندارد که جریان اصولگرایی هم از آقای روحانی حمایت کند و هم پشت سر آقای احمدی‌نژاد بایستند و همچنان او را در لیست خود قرار بدهد. اصولگرایان باید تکلیف خود را مشخص کنند که «یا رومی روم یا زنگی زنگ». مساله مهم درباره سوال شما این است که آیا آقای روحانی به سمت اصولگرایان گرایش پیدا کرده یا اینکه اصولگرایان به سمت ایشان تمایل نشان داده‌اند.

ما آقای روحانی را حد وسط جریان اصلاح‌طلبی و جریان اصولگرایی می‌دانیم. در نتیجه باید بین این دو وضعیت تفاوت قائل شویم و هر کدام را به صورت جداگانه مورد تحلیل و بررسی قرار بدهیم.

اگر اصولگرایان حاضر باشند آقای روحانی را با همین گفتمان و هویت بپذیرند و از وی حمایت کنند آقای روحانی یک گام بلند در جهت گفتمان اصلاح‌طلبی برداشته است. بدون شک ما برای اصولگرایان در چنین شرایطی فرش قرمز پهن می‌کنیم و از این رویکرد استقبال می‌کنیم. حالت دوم زمانی است که آقای روحانی دست از شعارهای خود مانند آزادی سیاسی، عقلانیت و اعتدال بردارد و از شعارهای اصولگرایی استفاده کند و خود را در آن گفتمان تعریف کند.

اگر آقای روحانی در جریان اصولگرایی ذوب شود به صورت طبیعی بین آقای روحانی و جریان اصلاحات فاصله ایجاد می‌شود. در چنین شرایطی اصلاح‌طلبان از آلترناتیو خود استفاده خواهند کرد. جریان اصلاحات مدعی نخبه‌سازی و نخبه پروری است و همواره از نیروهای انسانی کارآمد سرشار و لبریز بوده است. در سال92 شرایط ایجاب می‌کرد که اصلاح‌طلبان از آقای روحانی حمایت کنند. با این وجود این حمایت به منزله این نبود که آقای روحانی بهترین گزینه جریان اصلاحات به شمار می‌رود. در سال92 ما «خیرالموجودین» را در نظر گرفتیم و براساس آن عمل کردیم.

با این وجود با شناختی که بنده از آقای روحانی دارم، بعید می‌دانم ایشان اقدامی انجام دهد که نظم و آرایش سیاسی کنونی جامعه به هم بخورد.

منبع: روزنامه آرمان

انتهای پیام/


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار