اینکه «کریستیانو رونالدو» در بین فوتبالیست‌ها پرطرفدارترین بازیکن محسوب می‌شود قطعاً بی‌دلیل نیست. ولی آیا ممکن است بازیکن سطح پایین‌تری تعداد طرفداران بیشتری از این ورزشکار داشته باشد؟ خیر، مگر به دلایل غیرورزشی دیگری!

گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان - یکی از اهداف اصلی شبکه‌های اجتماعی از بدو تولد، راحت‌تر کردن و تسهیل ارتباط بوده است. ارتباطی که می‌تواند با توجه به ساده‌ بودن و کم‌هزینه بودن، بین همه‌ی اعضا و اقشار جامعه شکل بگیرد. حال طبیعی است که با رشد این شبکه‌ها و کشانده شدن شخصیت‌های معروف به این عرصه و امکان مراوده با آن‌ها، جذابیت این بستر هم بالاتر برود و به دنبال‌کنندگان آن اضافه شود. این رشد به تدریج از زمان اولین شبکه‌ی اجتماعیِ فراگیر یعنی فیسبوک، باعث حضور سلبریتی‌ها و شخصیت‌های مشهور جهانی شد. حضوری که پس از مدتی بالطبع در میان هنرمندان و سلبریتی‌های داخلی نیز فراگیر شد و بعد از این که تأثیر آن را دریافتند به شکل جدی‌تری پیگیر آن شدند. به طوری که اکنون برخی هنرمندان در چند شبکه‌ی اجتماعی به صورت موازی به فعالیت می‌پردازند!

در حال حاضر در بین این «بسترهای ارتباط مجازی»، شبکه‌ی اجتماعیِ عکس محور اینستاگرام به دلیل جذابیت منحصر به فرد خود دارای طرفداران بسیار زیادی است. اینستاگرامی‌ها در مقایسه با فیسبوکی‌ها و توئیتری‌ها هدف مشخص‌تری دارند و با توجه به مدل خاص این شبکه مشخصاً برای دیدن تصاویر وارد این بستر می‌شوند. فارغ از مسئله‌ی تفریح و پر کردن اوقات فراغت که فضای مجازی بالاخره به شکل‌های مختلف آن را پوشش داده، در اینستاگرام، هر فردی با توجه به علایق خود می‌تواند دنبال‌کننده‌ی موضوع یا شخص مورد نظر باشد و عکس‌های آن را بیابد.

حال که این فضا به وجود آمده فرصتی پیدا شده تا علاقه‌مندان به سینما، ورزش، سیاست و… شخصیت‌های محبوب خود را دنبال کنند و به هنری که علاقه دارند نزدیک‌تر شوند؛ اما شخصی که به عنوان مثال به «فوتبال» علاقه‌مند است به دنبال چه کسی می‌رود؟ طبیعتاً به دنبال موفق‌ترین الگوهای ممکن در رشته فوتبال است.

این که «کریستیانو رونالدو» در بین فوتبالیست‌ها پرطرفدارترین بازیکن محسوب می‌شود قطعاً بی‌دلیل نیست. ولی آیا ممکن است بازیکن سطح پایین‌تری تعداد طرفداران بیشتری از این ورزشکار داشته باشد؟ خیر، مگر به دلایل غیرورزشی دیگری!

در سینما اما موضوع متفاوت‌تر است. سینما با توجه به گیراییِ بصری بیشتری که دارد ممکن است گاهی اوقات «جذابیت» را به قابلیت و توانایی ترجیح دهد. در فوتبال رونالدو با صورت زخمی هم می‌تواند به هر طریق بازی را به پایان برساند اما در سینما بازیگر فقط با سلامت ظاهری کامل (جدا از گریم) می‌تواند به فعالیت ادامه دهد. فعلاً وظیفه‌ی نمایش این ظاهر را مخصوصاً در بین هنرمندان، «اینستاگرام» بر عهده گرفته است. نمایشی که فارغ از قابلیت‌ها و توانایی‌ها صرفاً «جذابیت» را به معرض ديد می‌گذارد. این الگو که بعد از رونق جهانی شبکه‌های اجتماعی وارد ایران شد باعث ایجاد رقابت برای بیشتر «دیده‌ شدن» شده است. رقابتی که بدون توجه به اِلِمان‌های هنر سینما، فقط ارتش‌هایی از «فالوئر» را در پی داشته است.

این «جذابیت» باعث شده که در سینما «فالوئرها» کمتر به دنبال موفق‌ترین فردِ این عرصه بروند. به عنوان نمونه در هالیوود بازیگرانی مانند آل‌پاچینو یا رابرت دنیرو یا کارگردانان به نامی مثل استیون اسپیلبرگ که از بزرگان تاریخ سینما به حساب می‌آیند یا صفحه‌ی مجازیِ شخصی ندارند یا تعداد فالوئر بسیار پایین‌تری نسبت به افرادی مثل «کیم کارداشیان» و «جنیفر لوپز» دارند. اعدادی که مشخص می‌کنند که این فالوئرها به یقین کارشناسان حوزه‌ی سینما یا تماشاچیان حرفه‌ای نیستند.

در ایران نیز این فاکتور بصری اولویت اول را پیدا کرده است. «بهنوشی‌ها»، «سحری‌ها»، «النازی‌ها» و طرفدارانی از این دست را قطعاً نخبگان و فرهیختگان دانشگاهی تشکیل نمی‌دهند. به طور حتم جامعه‌ی طلاب نیز با توجه به مسائل شرعی به دنبال دیدن «تازه‌ترین تصویر مهناز افشار» نمی‌روند. جامعه‌ی اصناف و بازار هم که به اندازه‌ی کافی درگیر شغل خود هستند و دردسرهایی بیشتر از چراییِ ۵ میلیونی شدن تعداد دنبال کنندگان بهنوش بختیاری دارند!

در فرهنگ ما همیشه پرطرفدارترین شخصیت‌ها را در جامعه افرادی تشکیل می‌دادند که یا اهل علم بودند و یا به مردم خدمتی می‌رساندند و منش پهلوانی داشتند. بزرگانی مانند ابن سینا، زکریای رازی، پوریای ولی جهان پهلوان تختی، پروفسور حسابی و… نیازی به اشاعه‌ی روزانه یا هفتگی تصویر خود نداشتند و از فاکتور «جذابیت» بصری هم برخوردار نبودند با این حال در بین آحاد مردم محبوب بودند و مورد احترام واقع می‌شدند.

مانند بسیاری از مسائل دیگر این بار هم این فرهنگ ریشه‌دار ما در حال منحط شدن به وسیله‌ی خود ماست. تأثیر الگوی کارداشیانیِ فرهنگ غرب بر روی ما که به عنوان فالوئر در شبکه‌های اجتماعی فعالیت می‌کنیم به شدت قابل لمس است. یکبار از چند میلیونی شدن ابراز رضایت می‌کنیم و در زمانی دیگر راه حل کاذبی مثل «چالش بلاک کردن» به راه می‌اندازیم که به معنی تصفیه تعداد بسیار بالایی از فالوئرهاست که ممکن است روزی به صفحه‌ی شخصی دختر باراک اوباما حمله کنند و توهین‌هایی بی‌دلیل نثار او کنند و روزی هم زیر پست تازه‌ترین تصویر فلان هنرپیشه زن ایرانی کامنت «فدایت شوم» بگذارند.

منبع: الف

انتهای پیام/


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.