به گزارش خبرنگار کلینیک گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران، برخی تصور میکنند عشق به معنای قربانی کردن مواردی است که در نهایت خوشبختی ما را در پی دارند. این در حالی است که روانشناسان بر این باورند جدا از عشق و علاقهای که بین زوجین وجود دارد و فشار روانی که بعضاً به آنان تحمیل میشود، قربانی کردن خوشبختی در ازای راضی نگه داشتن همسر کار غیر منطقی و ناشایستی محسوب میشود.
این مسئله مخصوصاً زمانی که فرد از شریک عاطفی یا همسرش توقعات غیر واقعبینانه داشته باشد، نمود بیشتری مییابد. برای مثال ممکن است فرد از همسر خود انتظار داشته باشد که تمام زمان، انرژی و تلاش خود را بی چون و چرا صرف او کند.
سازش عنصری مهم در زندگی مشترک محسوب میشود. به عبارت دیگر قرار نیست در زندگی مشترک هر کاری که میخواهیم، انجام دهیم و به خواستههای همسرمان توجهی نداشته باشیم.
اما سوالی که مطرح میشود این است که تا چه میزان باید به خواستههای همسرمان پاسخ دهیم؟
اصطلاحاتی مانند "یک روح در دو بدن" ممکن است به طور غیرمستقیم این ذهنیت را در افراد به وجود آورد که زن و شوهر (یا عاشق و معشوق) باید "همه چیز" را فدای رابطهشان کنند و به زبان عامیانه دربست در اختیار یکدیگر باشند!
همچنین این انتظارات بیمورد ممکن است از سوی "همسر" تحمیل نشوند و خود فرد احساس کند حقی به گردنش بوده و باید فراتر از انتظارات همسر خود عمل کند. به عقیده روانشناسان، این انتظارات چه ریشه درونی و چه منشأ بیرونی داشته باشند، باعث سلب آرامش زوجین شده و نارضایتی آنان را به همراه دارند.
زوجهای موفق بین خواستههای خود با خواستههای همسر به خوبی تعادل برقرار کرده و موارد زیر را قربانی رابطه عاطفیشان نمیکنند:
1.زمان تنهایی
درست است که زن و شوهر باید در خوشی و ناخوشی کنار هم باشند، اما رعایت حریم شخصی و زمانهای تنهایی از اهمیت بسیاری برخوردار است. توجه به این نیاز همسر به معنای افزایش کیفیت و سلامت رابطه است. اختصاص تک تک ثانیههای زندگی به همسر کار اشتباهی محسوب میشود.
2.افراد نزدیک
برقراری رابطه صمیمانه با خانواده همسر و دوستان و آشنایان او زندگی را برای ما لذت بخشتر میکند. اما گاهی ممکن است این روابط بنا به دلایلی تیره و تار شوند. در چنین شرایطی درخواست از همسر برای قطع رابطه با نزدیکترین افراد زندگیاش کار چندان درستی نیست.
یک مشاور خانواده در این خصوص میگوید: زمانی که همسرتان از شما میخواهد از خانواده، آشنایان یا دوستانتان دور شوید، در واقع در صدد کنترل و محدود کردن شما بوده و خواستههای شما را در نظر نمیگیرد.
3.تفریحات
تفریح بخش مهمی از زندگی محسوب شده و باعث نشاط افراد میشود. قربانی کردن تفریحاتی که همیشه برای ما دلنشین بوده در ازای راضی نگه داشتن همسر اساساً غیر منطقی و ناعادلانه است.
4.پول
هیچگاه تصور نکنید که بی چون و چرا باید برای هر آنچه همسرتان طلب میکند، پول خرج کنید (مگر اینکه پول در جیبتان سنگینی کند). در مورد مخارج و هزینههایی که قرار است پرداخت کنید، صریح باشید.
5.آمال و آرزوها
میدانیم قرار نیست همه آرزوها برآوره شوند. اما، دلیل نمیشود که در ازای جلب رضایت دل همسرتان از آرزوهای خود دست بکشید.
در شرایطی خاص ممکن است قضاوت در مورد اینکه چه کسی در حال قربانی کردن تمایلات درونی خود است، کار دشواری محسوب شود. برای مثال شرایطی را در نظر بگیرید که موقعیت کاری مناسبی برای همسرتان در خارج از کشور فراهم شده است. آیا حاضر میشوید به همراه همسر خود مهاجرت کنید؟
اگر با درخواست همسرتان مبنی بر مهاجرت به کشوری دیگر موافقت کنید، مشکلاتی چون دوری از اقوام، مشکلات فرهنگی و غیره در انتظارتان خواهد بود. اگر با پیشنهادش مخالفت کنید، خواسته و انتظار همسرتان را زیر پا گذاشتهاید.
روانشناسان در این خصوص میگویند در طول زندگی فرصت کافی برای برقراری تعادل بین نیازهای خود و همسر وجود دارد، به طوری که زن و شوهر در مقاطع مختلف زندگی مشترک ممکن است مجبور شوند از یک سری نیازهای خود صرف نظر کرده و دستهای از خواستههایشان را به همسر تحمیل کنند.
در مجموع، نارضایتی در رابطه زناشویی زمانی اتفاق میافتد که یکی از زوجین تصور کند در این فرآیند بده و بستان، در جایگاه قربانی قرار گرفته یا دست کم بیش از همسرش به خواستههای خود پاسخ منفی داده است.
منبع: bustle.com
انتهای پیام/
من زندگیم دقیقا بخاطر همین ها پاشید.
خانمم نسبت به این امور کاملا خودخواه بود و همین باعث شد که من تنها شوم و اخر سر تمام زندگیم رو به عنوان مهریه گرفت.
ولی الان باز از صفر شروع کردم به کار کردن و امیدوارم به زندگیم.
لطفا زوج های جوان رعایت کنید و اینارو بفهمید و درک متقابل داشته باشید و گرنه مثل من اگه دربست در اختیار همسرتان باشید زندگیتون خراب میشه.
با تشکر از باشگاه خبرنگاران