به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ گاردین در مطلبی نوشت: پس از مدتی طولانی، سرانجام دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون به عنوان نامزد رسمی احزابشان شناخته شدند. اکنون که رقابت بین این دو کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا جدی‌تر شده است، اقتصاد می‌تواند نکته‌ای سرنوشت ساز باشد. بیش از 90 درصد رای دهندگان اعلام کرده اند مسئله اقتصاد برای آن‌ها اهمیت بسیاری دارد.

کاندیداها معمولا پیشنهادهایی را ارائه می‌دهند که به وسیله کارشناسان تایید شده باشند. آن‌ها همچنین به عنوان مقامات فعال در نظام سیاسی، کارنامه و دستاوردهای خود را به مردم ارائه می‌کنند. مجموعه ای از این اقدامات به رای دهندگان کمک می‌کند با در نظر گرفتن سیاست‌های نامزدها، تصمیمی نسبتا عاقلانه بگیرند.

اما ترامپ نامزدی عادی نیست. نظرات وی در مورد اقتصاد بسیار پراکنده است. وی وعده داده است مالیات را کاهش دهد؛ اما به دلیل غیبت برنامه‌ای برای کاهش مخارج دولت، به نظر نمی‌رسد این ادعای وی عملی شود. ترامپ هشدار داده است که تعرفه‌های گمرکی را افزایش خواهد داد – که این امر می‌تواند برای بخش تجارت گران تمام شود – در عین حال، وی معتقد است با حمایت از تولید داخلی، می‌توان از شرکای خارجی امتیاز گرفت.

وی درباره بدهی‌های معوقه سخنانی می‌گوید؛ اما پس از آن به سرعت موضع خود را تغییر داده و اظهار می‌دارد با چاپ دلار می‌توان بدهی‌ها را تسویه کرد. وی نظرات ضد و نقیضی درباره اقتصاد دارد. همین مسئله، خشم بسیاری از اقتصاددانان را برانگیخته است. همچنین، عقاید وی درباره مسئله مهاجرت نیز نباید فراموش شود. نظارت سختگیرانه‌تر بر مرزهای آمریکا می‌تواند پرسش‌های بسیاری را درباره عادلانه بودن حداقل دستمزد کارگران آمریکایی مطرح کند. اما هنگامی که ترامپ در پی شناسایی و بازگرداندن مهاجران غیرقانونی – که جمعیت آن‌ها به بیش از 10 میلیون نفر می‌رسد -- به کشورهایشان باشد، مسئله حداقل حقوق چندان اهمیتی نخواهد داشت.

مرکز سیاست‌های مالیاتی آمریکا برنامه اقتصادی ترامپ را تحلیل کرده است. در گزارشی که این نهاد منتشر کرده، آمده است: ترامپ با کاهش نرخ مالیات می‌تواند سهم 1 درصد جمعیت آمریکا که بیشترین درآمد را کسب می‌کنند، افزایش دهد. به این ترتیب فاصله طبقاتی بسیار زیادی در آمریکا پدید خواهد آمد.

برنامه اقتصادی ترامپ می‌تواند تاثیرات مخربی بر بازار مالی داشته باشد. این در حالی است که نه تنها این برنامه‌ها در عوض، کمکی به اشتغال‌زایی و تولید نمی‌کنند، بلکه خطر بحران اقتصادی برای آمریکا را نیز به همراه دارند. ترامپ در پی کاهش مالیات و کاستن سهم شرکت‌های خارجی در بازار رقابتی است. این سیاست موجب می‌شود افراد سرمایه‌دار درآمد بیشتری داشته باشند؛ اما این به رشد اقتصادی کمکی نخواهد کرد زیرا کاهش واردات موجب می‌شود تامین کنندگان کالاها به اجناسی روی آورند که شامل تعرفه‌ها نمی‌شود. همچنین، در صورت اخراج مهاجران غیرقانونی از آمریکا شرایط برای آمریکا بهبود نخواهد یافت. ممکن است در ابتدا مشاغل بسیاری آزاد شود، اما احتمال این هست که افراد زیادی داوطلب انجام این مشاغل نباشند. به این ترتیب، نه تنها برنامه‌ها برای اشتغال‌زایی شکست خواهند خورد، بلکه بسیاری از مشاغل نیز با کمبود کارگر روبرو خواهند شد.

برنامه اقتصادی کلینتون: 

هیلاری کلینتون تصمیم دارد مالیات‌ها را اندکی افزایش دهد. وی همچنین وضع برخی قوانین جدید را در دستور کار دارد. اما قوانین وی موجب نمی‌شود صنعت به دست دولت سپرده شود. وی همچنین قصد دارد حداقل دستمزد کارگران را افزایش دهد، اما این دستمزد به 15 دلار در هر ساعت نخواهد رسید. به همین دلیل می‌توان پیش‌بینی کرد سیاست‌های کلینتون موجب خواهد شد رشد اقتصادی کند کنونی به همین صورت ادامه یابد. هر چه درباره سیاست‌های کلینتون گفته شده است تنها گمانه‌زنی است. زیرا هنوز مشخص نیست که آیا اقدامات وی می‌تواند به قانونگذاران دموکرات کمک کند بار دیگر در کنگره و مجلس نمایندگان نفوذ گذشته خود را به دست آورند یا خیر.

انتهای پیام/