به نظر می‌رسد "کلینتون" و "ترامپ"، کمابیش، از یک راهبرد مشابه در قبال ایران و برجام پیروی می‌کنند؛ اما این راهبرد چیست؟

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی، گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، در سال‌های اخیر، پرونده هسته‌ای ایران، جزو مهم‌ترین مسائل سیاست خارجی ایالات متحده بوده است به نوعی که دولت آمریکا تمام تلاش خود را برای حل مسئله هسته‌ای ایران و بنا به تعبیر خودشان «جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای» انجام داد تا اینکه در نهایت، پس از چندین سال مذاکره و رایزنی به امضای برجام در تیرماه سال گذشته ختم شد.

از همان زمانی که طرف‌های مذاکره کننده مشغول تنظیم متن توافق بودند، بحث ضمانت اجرایی، یکی از مهم‌ترین مسائلی بود که طرف ایرانی، بر آن تأکید می‌کرد چراکه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در پیش بود و این نگرانی وجود داشت که دولت آینده این کشور، از اجرای برجام سر باز زند. حال با گذشت یک سال از حصول توافق وین و نزدیک شدن رقابت‌های انتخاباتی در آمریکا به مرحله آخر، با نگاهی به نظرات کاندیداهای انتخاباتی این کشور، می‌توان آینده برجام را در کاخ سفید تا حدودی پیش‌بینی کرد.


نظارت بر برجام و فشار منطقه ای، راهبرد دولت جدید آمریکا


**تداوم اجرای توافق برای حمایت از اسرائیل

"هیلاری کلینتون" در دورانی که تصدی وزارت خارجه آمریکا را بر عهده داشت، ترتیب برگزاری چند جلسه محرمانه با ایران را در کشور عمان داد که در قالب آن گفت‌وگوها، چارچوب مذاکرات هسته‌ای در شکل جدید، تعیین و از سوی طرفین پیگیری شد.

وی پس از اجرایی شدن برجام، در یک سخنرانی، ضمن تبریک این پیروزی دیپلماتیک به اوباما گفت: «به نقش خود در آغاز این فرایند دیپلماتیک افتخار می‌کنم.»

اما نگاه او به توافق هسته‌ای، به نوعی سرسختانه‌تر از اوباماست؛ کلینتون به شدت معتقد است که با اجرای برجام، جلوی برنامه هسته‌ای ایران گرفته شده است. وی همچنین به ایران هشدار داد که «ایالات متحده آمریکا هرگز به شما اجازه نخواهد داد که به سلاح هسته‌ای دست پیدا کنید.»

کلینتون، همچنین در سخنرانی خود در کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل تأکید کرد؛ آمریکا باید به اجرای تحریم‌های موجود ادامه دهد و به‌خاطر حمایت مالی از تروریسم و انتقال غیر قانونی سلاح، نقض حقوق بشر و حملات سایبری، تحریم‌های بیشتری علیه ایران و سپاه پاسداران اعمال کند.

برخی از این دست موضع‌گیری‌های خانم کلینتون، بیشتر یادآور نظرات جمهوری‌خواهان است که رویکرد رادیکال‌تری نسبت به مسائل سیاسی دارند.

شاید بتوان گفت؛ این اظهارات سرسختانه، تا حدود زیادی برای اطمینان دادن به متحدان آمریکا بیان می شوند بخصوص که کاندیداها در زمان انتخابات، بیش از هر موقع دیگری به حمایت‌ لابی‌های مختلف نیازمندند.

کلینتون بر همین مبنا اعلام کرد که «من به عنوان رییس جمهور، هر آنچه از اقدامات که برای حفظ امریکا و متحدانش لازم است را به کار خواهم بست. در تصمیم‌گیری برای اقدام نظامی نیز من لحظه‌ای تردید نخواهم کرد.»


نظارت بر برجام و فشار منطقه ای، راهبرد دولت جدید آمریکا


اوباما از همان روزهای اول ریاست‌جمهوری‌اش، بر خلاف «جورج بوشِ» پسر، بنا را بر تعامل گذاشت که نتیجه‌اش تضعیف موقعیت عربستان و کم‌رنگ‌شدن منافع اسرائیل در منطقه بود.

با وجود اینکه "هیلاری کلینتون" به این دلیل که نماینده حزب دموکرات است، مشخصاً نمی تواند به‌ کل، ناقض سیاست‌های اوباما باشد، اما باید گفت که خانم کلینتون بر خلاف اوباما - که عضو راست‌گرای حزب دموکرات است -، به جناح چپ این حزب تعلق دارد.

همچنین این نکته هم باید در نظر گرفته شود که کلینتون، زاده نیویورکی است که بیشترین یهودی‌های آمریکا یعنی حدود سه‌ میلیون‌ نفر را در خود جای داده است و دقیقاً به همین دلیل، ارتباطات خاصی با یهودیان و اسرائیل دارد.

وی به صراحت اعلام می‌کند که نگرانی اسرائیل را در خصوص بحث توافق درک می‌نماید و می‌افزاید:«من اگر فکر می‌کردم که این توافق، اسرائیل را در خطر بزرگ‌تری قرار می‌دهد، حتی برای یک لحظه هم از آن پشتیبانی نمی‌کردم.»

در نتیجه به عقیده‌ی کارشناسان، انتخاب این چهره که اتفاقاً به‌عنوان بانوی اول، سابقه سکونت در کاخ سفید را هم دارد، موجب خواهد شد که آمریکا نزدیکی خاصی با رژیم صهیونیستی داشته باشد و به‌ نوعی شرایط سال‌های ١٩٩٢ تا ٢٠٠٠ که همسرش، رئیس‌جمهور بود، تکرار خواهد شد.

هیلاری کلینتون همواره خود را متعهد به حفظ امنیت و بقای اسرائیل دانسته و معتقد است آمریکا و اسرائیل باید از همیشه به هم نزدیک‌تر باشند. وی همچنین قول داده که در ماه اول ریاست جمهوری‌اش، میزبان نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در کاخ سفید باشد.

از سوی دیگر، عربستان نیز روی شخص کلینتون برای پیروزی‌اش سرمایه‌گذاری‌های بسیاری کرده است. چندی پیش، وزیر دفاع سعودی اعلام کرد که عربستان بیش از 20 درصد از هزینه‌های تبلیغات انتخاباتی کلینتون را تأمین کرده است. این امر، نشان از رابطه عمیق خانم هیلاری با عربستان دارد.

در همین راستا، چندی پیش، "برنی سندرز" دیگر کاندیدای حزب دموکرات، با اشاره به کمک‌های مالی عربستان سعودی به "بنیاد کلینتون"، هیلاری را جیره‌خوار عربستان دانسته بود. کلینتون همچنین در واقع می‌خواهد پیوند آمریکا و متحدان سنتی‌اش را قوی‌تر کند و سردی روابط با عربستان را که در دوره‌ی اوباما به وجود آمده، تا حدودی کمتر کند.

اما به نظر می‌رسد که همان‌طور که هم‌پیمانی آمریکا و عربستان تداوم خواهد داشت، در مواقع لزوم، تذکرهایی هم از سوی کاخ سفید به سعودی‌ها داده شود. به هر حال، واقعیت این است که سیاست‌های مداخله‌جویانه عربستان تا حدودی، حتی با نظرات مقام های آمریکایی مغایر است. بر همین مبنا اخیراً هیلاری کلینتون در توصیه‌ای به عربستان گفته است که «حمایت مالی مستقیم» شهروندان‌شان از سازمان‌های بنیادگرا را متوقف کند و به‌ویژه از این کشور خواسته است که تمرکز خود از درگیری‌های یمن را به مقابله با داعش برگرداند.

اما با وجود این، قدر مسلّم آن است که کلینتون، در تنش احتمالی تهران و ریاض، جانب عربستان را خواهد گرفت.

**ترامپ و اعمال تحریم بیشتر

اما دونالد ترامپ که پرچم «ایران هراسی» را به دست گرفته و از دستیابی ایران به بمب اتمی و «هولوکاست هسته‌ای» سخن می‌گوید، معتقد است که توافق هسته‌ای، «فاجعه‌بار و ناقص» است. او در ابتدای رقابت‌های انتخاباتی‌اش گفته بود در صورت رسیدن به کاخ سفید، برجام را پاره خواهد کرد.

او معتقد است: «با توافق هسته‌ای، موجودیت اسرائیل احتمالاً دوام چندانی نمی‌‌آورد. این فاجعه است و ما باید از اسرائیل محافظت کنیم.»

او با وجود اینکه همواره مذاکره‌کنندگان آمریکایی را به ساده‌لوح بودن و نیرنگ خوردن از مذاکره‌کنندگان ایرانی متهم کرده و به شدت مخالف برجام است، اما بعدها اعلام کرد که در صورت رسیدن به ریاست جمهوری آمریکا توافقنامه را پاره نمی‌کند بلکه به اجرای آن نظارت خواهد داشت.

او همچنین ادعا کرده که با بهره‌گیری از تحریم‌های سنگین‌تر، مجدداً ایران را پای میز مذاکره آورده و در جهت بهتر کردن توافق هسته‌ای، گام برخواهد داشت. به این ترتیب، تلویحاً گفته‌ی پیشین خود را نقض کرد.


نظارت بر برجام و فشار منطقه ای، راهبرد دولت جدید آمریکا


اما فارغ از پارادوکس‌هایی که در اظهارات ترامپ وجود دارد، او نیز مانند هیلاری کلینتون، خود را متعهد به حفظ امنیت اسرائیل می‌داند و با لابی‌های صهیونیستی ارتباط تنگاتنگی دارد.

گفته می‌شود که "جارد کوشنر"، داماد 35 ساله‌ی یهودی ترامپ و مالک روزنامه «نیویورک آبزرور»، پیش از برگزاری کنفرانس سالانه لابی اسرائیلی آیپک در ماه گذشته، به این نامزد جمهوری‌خواه توصیه کرده بود در سخنرانی خود، حرف‌هایی بزند که به بهبود روابطش با اسرائیل و جامعه یهودیان آمریکا کمک کند.

وی حتی از ترامپ خواست برخلاف روش مرسومش، سخنرانی خود در کنفرانس آیپک را به‌ دلیل حساسیت بالای آن از روی نوشته بخواند.

عده‌ای، کوشنر را مهم‌ترین حلقه‌ی وصل ترامپ به لابی‌های صهیونیستی می‌دانند.

ترامپ همچنین در سخنرانی در آیپک اعلام کرد: «در مقابل تلاش تهاجمی ایران برای بی‌ثبات کردن منطقه و سیطره بر آن» می‌ایستد.
وی می‌افزاید «ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن، مشکل‌ساز است و با حمایت از حزب‌الله و حضور در سوریه، مشکل بسیار بزرگی برای عربستان سعودی و همینطور اسرائیل خواهد بود.

ترامپ همچنین با اشاره به آزمایش‌های موشکی ایران مدعی شد: «هدف ایران از این کار، نه‌ تنها ترساندن اسرائیل بلکه ترساندن اروپا و حتی آمریکاست اما ما اجازه نمی‌دهیم چنین اتفاقی رخ دهد و اجازه نمی‌دهیم این اتفاق برای اسرائیل نیز رخ دهد.»

به هر حال، ترامپ وعده داده که در صورت پیروزی، با حمایت‌های همه‌جانبه‌‌ی خود، تبدیل به نزدیک‌ترین دوست اسرائیل شود. هچنین او معتقد است که باید با سایر کشورها خصوصاً متحدان آمریکا روابط دوستانه‌تر و محکم‌تری برقرار کرد. او در این راستا گفته است با متحدانمان در جهان اسلام که با خطر خشونت اسلام افراطی روبرو هستند، همکاری نزدیکی برقرار خواهد کرد و برای شکست داعش با عربستان تعامل برقرار می‌کند.

البته خود سعودی‌ها نظر مساعدی درباره‌ی ترامپ ندارند، چراکه وی را تحقق‌بخش منافع خود نمی‌دانند و ترامپ هم تا کنون، موضع‌گیری چندان مثبتی نسبت به عربستان نداشته و نظر واقعی وی در مورد این کشور مشخص نیست. با این حال، دست‌کم، رویکرد مقابله‌گر ترامپ نسبت به ایران برای سعودی‌ها خوشایند می‌نماید.


نظارت بر برجام و فشار منطقه ای، راهبرد دولت جدید آمریکا


در پایان باید گفت که ترامپ و کلینتون، با وجود اینکه دو حزب متفاوت را نمایندگی می‌کنند، هر دو کم و بیش، رویکرد مشابهی در قبال برجام دارند، البته در این مسیر، پیش‌بینی رفتار آینده‌ی کلینتون را تا حدودی آسان‌تر است چراکه وی یک دوره در رأس دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده قرار داشته و عملکرد او در آن دوره را می‌توان تا حدودی به عنوان معیار پیش‌بینی رفتارش در صورت رسیدن به ریاست جمهوری در نظر گرفت. همچنین وی بارها حمایت خود را از توافق هسته‌ای اعلام کرده، اما این مسئله در مورد ترامپ، چندان صدق نمی‌کند، البته دست‌کم با توجه به اظهاراتش می‌توان او را هم به کلیت توافق پایبند دانست.

اما از سوی دیگر، در یک نگاه کلی‌تر به راهبرد سیاست خارجی ایالات متحده، با وجود اینکه ابزارهاي حقوقي در نظام بين‌الملل در برابر ايالات متحده آمريكا به عنوان يكي از اعضای دائم شورای امنيت كارساز نيست، اما واضح است که به مصلحت نخواهد بود كه هر يك از اين دو كانديدا پس از ورود به كاخ سفيد و نشستن بر كرسی رياست‌جمهوری بخواهند، بر خلاف تعهدات خود در برنامه اقدام جامع مشترک عمل نمايند.

بر اين اساس، اگر آمريكا بر خلاف تعهداتش عمل نمايد، به‌ طور قطع ناقض برجام خواهد بود و به عنوان يك دولت ناقض حقوق بين‌الملل شناخته خواهد شد و اعتبار سياسی آن در نظام بین‌الملل به خطر خواهد افتاد. بنابراین هیچ‌یک از کاندیداها در راستای نقض برجام حرکت نخواهند کرد اما هر دو، اعمال نظارت سخت و سنگین بر برنامه‌ی هسته‌ای ایران را پیگیری می‌کنند و احتمالاً در این مسیر، اعمال تحریم‌های جدید در دستور کار قرار خواهد گرفت.

تقویت روابط با رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی هم به عنوان متحدان مهم آمریکا در منطقه، راهبرد منطقه‌ای دولت آینده‌ی ایالات متحده خواهد بود. بدین ترتیب به نظر می‌رسد، چه کلینتونِ دموکرات انتخاب شود و چه ترامپِ جمهوری‌خواه، راهبرد اعمال فشار و محدودیت بیشتر بر ایران - در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی - بیش از پیش توسط ساکن جدید کاخ سفید پیگیری شود.

گزارش از: محمدعلی صارمی

انتهای پیام/



اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار