حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ «منتظر مرگ هستم»، این جمله تاسف باری است که از زبان یکی از بازیگران پیشکسوت تئاتر ، تلویزیون و سینما عنوان شده است و متعلق به همین روزهای پرهیاهو و پر از زرق و برق سینماست. ملکه رنجبر مدت هاست حال خوشی ندارد و مدام گلایه می کند و گوش شنوایی وجود ندارد. در روزگاری که فقط تاسف بعد از مرگ و اشک های از روی غفلت باب شده، انگار که نباید امید داشت به امید دادن انسان ها به یکدیگر تا این جملات را از دهان کسانی نشنویم که روزگار خود را در صحنه های هنر این کشور گذارنده اند و در این مقطع از زندگی خود نیاز به توجه بیشتر دارند تا به لحاظ روحی و روانی برای تداوم حیات خود امیدوارانه بیاندیشند.
رنجبر گفتگوی کوتاهی با یکی از خبرگزاری ها کرده، اما در همین جملات کوتاه حرف های تلخی نهفته است. او در روزهایی که همه شعار امید می دهند، انتظار دارد و وقتی نتیجه ای حاصل نمی شود و کسی سراغی نمی گیرد، از مرگ می گوید و انتظار پایان زندگی را می کشد. طبیعی است که یک هنرمند که در دوران گذشته و مقاطع فعالیتش در کسوت بازیگری در کانون توجه بوده، این روزها در مواجه با عزلت و گوشه نشینی بی تابی خواهد کرد و کسانی که بیش از هر مسئول و مقامی باید چنین وضعیتی را درک کنند، افرادی از جنس و صنف همین هنرمندان هستند. بازیگران و کارگردانان و اهالی هنری که خود می دانند دنیای شهرت چگونه آرام آرام رنگ می بازد، پس باید بیش از دیگران امید را برای روزهای نا امیدی سوغات ببرند.
«من زحمت بسیاری برای هنر این مملکت کشیدم، تو سری زیادی خوردم، اما حالا که زمان قدرشناسی است کسی سراغی از من نمی گیرد. فکر نمی کردم برای خودم چاه کنده باشم.». پر واضح است که جنس کلمات و قدرشناسی که او انتظار دارد مادی نیست و در پایان همین جملات نکته غریب دیگری وجود دارد. رنجبر بازیگری را به چاه کندن برای خود تعبیر می کند و کسی که پس از 70 سال فعالیت در این عرصه به چنین جملات و نتیجه ای برسد، بی تردید دل پر دردی دارد، اما گوش شنوایی نیست.
به هر رو کم نیستند هنرمندانی که این روزها در هیاهوی در هم آمیختگی انسانیت حقیقی و مجازی گم شده اند و عمده امیدواری ها و محبت ها در کلماتی رخ می نماید که بی رویه در فضای مجازی خرج می شوند و موج هایی که بسیاری روی آن سوار می شوند تا به مقاصد خود برسند، اما باز هم کورسوی امیدی وجود دارد و بی تردید، هستند هنرمندانی که محبت را از صندوق دلهای قدرشناس خود بیرون کنند و مسیر را کوتاه کرده و به دیدار هنرمندانی چون ملکه رنجبر بروند تا باور کنیم که هنوز امید زنده است.
انتهای پیام/
"سرکار خانم ملکه رنجبر "
از خدا برای ایشون سلامتی طلب میکنیم و واقعا و بدون اغراق میگم که همیشه از بازی رئال ایشون در فیلمهای ایرانی لذت میبردم
براشون دلی شاد ، فارغ از غمهای دنیا رو آرزو میکنم
روزگار صحنه یکتای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود.
بهرحال نباید ناامید بود پیری سرنوشت همه ماست. مهم آن است که با دستی پر پا به عرصه جدید بگذاریم و قبل از رفتن انسانهای دیگر را تشویق به زندگی خوب و مثبت کنیم.
مهم خاطره خوبی است که از خود بجا میگذاریم خوشا بحال آنکسی که در زندگی عاشق خدا باشد نه این دنیای موقت و نابودشدنی.
ولی دور از جون شما من هنوز سی سالم نیست هر روز ارزوشو دارم
احترامی که در پیش ما داری مثل احترم مادر است.قدر خودتان را بدانید هر چند که قدرتان را ندانستند.
گویند بهشت در زیر پای مادر است
ای وای من قدر تو را نشناختم...