به گزارش خبرنگار
گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از
اهواز، در ماهی كه به نام بهار قرآن میشناسیم، در ماهی كه يادش با نام قرآن پيوند هميشگی دارد، خوب است كمی در نعمت «قرآن داشتن» تأمل كنیم و جای اين متن آسمانی را در زندگی خود و در گامهامان پيدا كنيم.
ببینیم در كدامین قدم زندگی، پشتوانه ما قرآن است، در كدامین موضع به قرآن تكیه داریم و كدام آرامش و اطمینان خاطر ما امروز در پرتو نور آیات قرآن به دست آمده است؟ در كدامین نقطه یقین داریم اگر اين كلمات الهی نبود زندگی سرد و تاریكی داشتیم؟
بانوی بزرگ اسلام؛ حضرت فاطمه(س) در كلامی زيبا كه از فراز تاریخ به گوش جان شیعیان خود رسانده است، فرمودند: پیراوان قرآن مورد غبطه هستند(بخشی از خطبه فدكیه). مانده تا شیعه و جهان اسلام بداند از قِبَل این بانوی بزرگ چه نعمتهایی دارد و خواهد داشت، اما این كلام فرزند رسول خدا(ص)، در ماهی كه به نام قرآن میشناسیم میتواند زمینه تأمل در این مسأله را فراهم سازد كه مگر ما با قرآن چه داریم كه دیگران به واسطه آن به ما غبطه میخورند؟
شاید پاسخ این سوال یا دست كم بخشی از پاسخ آن را در كلام برخی صاحبنظران جهان غرب بیابیم كه در آن به جای خالی يك پشتوانه محكم در زندگی اشاره میكنند.
نیل پستمن نظریه پرداز اجتماعی در جایی سخنی بدين مضمون دارد: مردم غرب چون پشتوانه اعتقادی ندارند نمیدانند دقیقا چه كاری را باید انجام دهند و چه كاری را نباید انجام دهند. به عبارتی آنان برای بايدها و نبايدهای زندگی خود اساس محكم و قابل اطمينانی ندارند.
این بیان را به گونه ای دقیقتر در عبارات اریك فروم روانشناس شناخته شده آلمانی نیز میخوانیم؛ آنجا كه می گوید: آدم های امروز دیگر تحت تأتیر قدرت دین و اخلاق زندگی نمی كنند. راهبر و راهنمایشان قدرت نامشخص و نامعینی مثل «خواست و نظر عموم و همگان» است. وقتی راهبر مردم «عموم» باشد و مردم راهنمایی در خود و از خود نداشته باشند به تدریج این راهبر و راهنما به احساس تهی بودن و وحشت و اضطراب ناشی از آن میانجامد.
آنچه دیگران ندارند؛ دستی است كه به خیرخواهی، حقانیت و علم و قدرت آن در یاری خود اطمینان كنند(همان نيروی كه ما به نام ارحم الراحمين میشناسيم)؛ برنامهای تضمین شده و مطمئن برای زندگی خود است؛ برنامهای كه ضمن آنكه انسان را به بهرهمند شدن از نصیبش در دنیا سفارش میكند؛ شخصیت او را به گونهای تربیت میكند و پرورش میدهد كه نسبت به سرنوشت او در حیات اخروی خود نیز حساس و مسئول باشد.
قرآن، انسان را تنها نمیگذارد. مكاتب مادی كه انسان را خدای جهان میدانند و او را سوار بر مركب امیال و آروزهای بیانتهایش ساخته و مدعی برتری خود هستند، برای ادامه او و وسعت روحش چه برنامهای دارند؛ برای لحظات تنهایی، برای گاه تشنگی روح انسان چه دارند؟
این نعمتی است كه ما در میان دستان خود و در مقابل چشمهایمان داریم و فاطمه زهرا(س) دخت پیامبر گرامی اسلام(ص) در خطبه نورانی خود كه به خطبه فدكیه شناخته شده است، چنین بدان اشاره میكنند: «مغتبط به اشیاعه» پیروان قرآن مورد غبطه همگان هستند.
قرآن كریم دست انسان را میگیرد و قدم به قدم راه میبرد، قرآن كریم نسبت به انسان بی تفاوت نیست. هوشمندانه برای ابعاد مختلف او برنامه ریزی دقیق میكند و نه تنها با آیات شریف قرآن؛ بلكه با معرفی خاندان پیامبر(ص)، نمونهها و اسوههایی از انسان كامل را نیز پیش روی ما قرار میدهد؛ كسانی كه مسیر بندگی خداوند را پیش روی چشمانمان ترسیم میكنند.
وقتی به سفره قرآن و سنت(قول و فعل معصومین(ع)) میرسیم، آن را سراسر راه ها و شاهراه هایی برای رشد میبینیم. قرآن كریم زیباترین دستورها را به انسان داده است؛ دستورهایی كه وحی خالق هستی، پشتیبان و ضامن درستی آنها است. دستورهایی كه از یگانه دانستن اله و معبود جهان آغاز می شود و می كوشد سمت نگاهمان را از زمین به آسمان بلند كند و ما را به این یقین برساند كه قلب ما چیزی جز پروردگار خود در این عالم نمیخواهد، بیهوده در پی جذابیتهایی زودگذر این خانه نوبتی نباشیم.
پس از این دستور كه همه احكام و عبادات و اخلاقیات بر محور آن میگردد، نگاهمان را به سمت پدر و مادر میچرخاند؛ امام معصوم به ما ياد میدهد كه قلب پدر و مادر مجرا و شاهراه رضایت و مهربانی خداست.
قرآن و عترت این گونه بنیان ارتباطات خانوادگی را با گره زدن آن به اندیشه توحیدی استحكام میبخشند. قاعده آن ساده است هر جا ایمان هست، پدر و مادر جایگاه بالایی دارند و اگر ایمان نبود، پدر و مادر كسانی هستند كه ما را به مرحله ای از بلوغ و رشد جسمانی و روحی رسانده و اكنون رسالت آنها پایان یافته و ما را در ادامه مسیر با آنها كاری نیست؛ حال آنكه در اندیشه انسان موحد، پدر و مادر گنجینههای ارزشمندی هستند كه میتواند سعادت این دنیا را با دعای خیر آنها و سعادت آن دنیا را با قلب خشنودشان برای خود رقم بزند.
قرآن قدم به قدم بر سر دو راهی هر انتخاب و موضعگیری در زندگی فردی و اجتماعی دست بر شانهمان میگذارد و در گوش جانمان میخواند:
حقت را بگیر اما اگر آن را ببخشی بهتر است و نیكوكاری را در بین خود فراموش نكنید(وان تعفوا اقرب للتقوی ولا تنسوا الفضل بینكم ان الله بما تعملون بصیر:بقره، ۲۳۷)
در راه رفتن خود میانه رو باش و صدایت را آهسته كن(و اغضض من صوتك و اقصد فی مشیك : لقمان، ۱۹)
با بی اعتنایی از مردم رویگردانی نكن و و مغرورانه بر زمین راه نرو( لاتمش فی الأرض مرحا: لقمان، ۱۸)
از روزیهای الهی بخور و بیاشام ولی در زمین فساد نكن و آن را گسترش مده(كلوا واشربوا من رزق الله ولا تعثوا فی الارض مفسدین: بقره، ۶۰)
شكرگزار من و پدر و مادرت باش(اشكر لی ولوالدیك: لقمان، ۱۴)
در مجالس برای تازه واردها جا باز كن كه خداوند در كار تو گشایش آورد(یا ایها الذین آمنوا اذا قیل لكم تفسحوا فی المجالس فافسحوا: مجادله، ۱۱)
اگر بدهكار تو تنگدست باشد، تا زمان گشايش، به او مهلت بده و اگر قدرت پرداخت ندارد، اگر آن را ببخشی برای تو بهتر است(وان كان ذو عسره فنظره الي ميسره وان تصدقوا خير لكم ان كنتم تعلمون: بقره، ۲۸۰)
بر حكم خداوند و و پیامبرش پیشدستی نكن و فراتر از آنها چیزی نگو(یا ایها الذین آمنوا لا تقدموا بین یدی الله ورسوله: حجرات، ۱)
در بین آنچه داری بهترین را به نیازمندان ببخش(لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون: آل عمران، ۹۲)
در ببخش آنچنان رفتار نكن كه خود به مضیقه و تنگنا گرفتار شوی(والذین اذا انفقوا لم یسرفوا ولم یقتروا وكان بین ذلك قواما: فرقان، ۶۷)
اگر شیطان در تو نفوذ كرد بدان (خود)میدان جولانش را با آنچه كسب كردی فراهم كردهای(انما استزلهم الشیطان ببعض ما كسبوا: آل عمران، ۱۵۵)
بر مدار رضای خدا قدم بردار و مطمئن باش خدایت برای تو آسانی و راه گشایش فراهم میكند(ومن یتق الله یجعل له من امره یسرا: طلاق، ۴)
در هنگام خشم، آتش درونت را بر مردم فرونریز، در حق آنها نیكویی كن خدا و بگذر در این حالت تو را بیشتر دوست دارد(والكاظمین الغیظ والعافین عن الناس والله یحب المحسنین: آل عمران، ۱۳۴)
یك لحظه از ساختن و تربیت خود غافل نباش(یا ایها الذین آمنوا علیكم انفسكم: مائده، ۱۰۵)
بدیها و زشتیهایی كه درباره دیگران به گوشت میرسد تكرار نكن و خود را در جایگاهی ندان كه درباره دیگران سخن بگویی(ولولا اذ سمعتموه قلتم ما یكون لنا ان نتكلم بهذا سبحانك هذا بهتان عظیم: نور، ۱۹)
اگر گمان بدی درباره كسی بردی از آن(به شدت) دوری كن و به آن دامن نزن(یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا كثیرا من الظن: حجرات، ۱۲)
اگر میان دو مؤمن اختلاف افتاد بی تفاوت نباش از راه خیر وارد شو و میان آنها دوستی برقرار كن مؤمنان بردار هستند و میان برداران همیشه باید صلح و آشتی برقرار باشد(انما المومنون اخوه فاصلحوا بین اخویكم: حجرات، ۱۰)
ديگران را به سخره نگير و آنها را با لقبهای زشت خطاب مكن(یا ایها الذین آمنوا لا یسخر قوم من قوم، ولا تلمزوا انفسكم ولا تنابزوا بالالقاب: حجرات، ۱۱)
برترین فرد در ميان شما كسی است كه در هر عمل خود خدا را در نظر آورد و آنچه خدا نمیپسندد انجام ندهد(ان اكرمكم عند الله اتقاكم: حجرات، ۱۳)
و صدها دستور كوچك و بزرگ دیگر ..
و چه وعدههای روشنی كه با پرتو روشنی بخش آنها مؤمنان را از تاریكی یأس و وحشتها رهانده است:
و آنها كه در راه ما (با خلوص نیت) جهاد كنند قطعا هدایتشان خواهیم كرد و خدا با نیكوكاران است(والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا وان الله لمع المحسنین:عنكبوت، ۶۹).
از پروردگارتان طلب آمرزش كنید سپس به سوی او باز گردید تا (باران) آسمان را پی در پی بر شما بفرستد و نیروئی بر نیروی شما بیفزاید(ویا قوم استغفروا ربكم ثم توبوا الیه یرسل السماء علیكم مدرارا ویزدكم قوه الی قوتكم: هود، ۵۲)
خداوند كه نخستین معلم انسان است، دلسوزانه او را راهنمایی میكند و جایی برای حیرت و سرگردانی جان انسان باقی نگذاشته است.
اینها همه و همه دستورهایی است كه میتواند به رفتار و گفتار و كردار امروز ما جهت و رنگ الهی ببخشد و كدام مكتب است كه این چنین قدم به قدم انسان را در مسیرش برای شدن این چنین همه جانبه یاری كرده باشد؟
دستوراتی كه انسان را برای شایسته مقرب درگاه خدای سبحان شدن آماده میكند و چنین مرتبهای بدون شك مورد غبطه همگان است.
انتهای پیام/و
ای دل غافل
غفلت
غفلت
غفلت