نمایش «بیگانه» در میان تمام آثار آقای دلخواه که من تا کنون دیدهام در راس قرار دارد چون دست به کار خطرناکی زده است. وقتی شنیدم آقای دلخواه نمایش «بیگانه» را هم اقتباس کرده است و هم قصد دارد آن را کارگردانی کند، دلشوره داشتم و نگران بودم چون فکر میکردم این کار، خودکشی است. رمان «بیگانه» آلبر کامو بسیار پیچیده است و اقتباس از این اثر و دراماتورژی آن بسیار کار دشواری است.
با توجه به اینکه بسیاری از شرایط و امکاناتی که تئاتر ما باید در اختیار یک گروه اجرایی برای یک کار بزرگ قرار دهد، وجود ندارد؛ همه چیز علیه آقای دلخواه و این تصمیم و کار بزرگ بود اما قطعا دانش و تجربه ایشان و این تیم همدل، بسیار کوشا و بسیار خلاق همه چیز را مهیا کرد تا ما شاهد اتفاق بسیار خوبی در تئاترمان باشیم.
این نمایش، این اقتباس، این کارگردانی، این بازیها و ... که مجموع نمایش «بیگانه» را میسازد، یکی از گنجینههای تئاتر ما است که در ذهن تماشاگر باقی میماند.
خوشبختانه در بسیاری از محافل میشنوم که تماشاگران بسیار از این کار راضی هستند. این اثر لحظات بسیار درخشانی دارد. مهمترین مساله این است که نمایش «بیگانه» بسیار خوب نسبت به اثر بسیار زیبای کامو ادای دین کرده است.
بهشخصه احساس خلا نکردم؛ اینگونه نبود که قسمتی را در اصل اثر دوست داشته باشم که در نمایشنامه شکل نگرفته باشد و یا به عبارتی دیگر حق مطلب درباره آن ادا نشده باشد.
نمایش «بیگانه» قطعا کلاس درسی برای تمام دانشجویان این رشته، است. امیدوارم منتقدان ما نسبت به حرکت بسیار دشوار و زیبایی که دلخواه رقم زده ست بهدرستی قلم بزنند و این اثر را آنالیز کنند چون ما باید راجع به این نوع آثار بسیار زیاد حرف بزنیم.
نقد من روی نمایش «بیگانه» به هیچ وجه تعارف و نان قرض دادن نیست؛ واقعیت است. کار تئاتر، کار سختی است؛ در این روزها کار بسیار سختی است. وقتی گروهی این چنین کار میکند، بهغیر از این که در مقابل آنها تعظیم کنیم و از آنها سپاسگزاری کنیم که چراغ تئاتر را روشن نگاه میدارند، کار دیگری نمیتوانیم انجام دهیم؛ ای کاش کار دیگری میتوانستیم انجام دهیم. خوشحالم که کار مورد استقبال تماشاگران قرار گرفته است.
آقای دلخواه به زیبایی در صحنههای مختلف فرصت بازی را برای بازیگران ایجاد کرده است. کاری که ایشان در اقتباس انجام دادند و همچنین کاری که در طراحی و کارگردانی ایشان وجود دارد، به تمام بازیگران فرصت داد که در هر لحظه کوتاه، تواناییهای خودشان را به ثبوت برسانند؛ چه افرادی که نقش فرعی و چه آنها که نقش اصلی دارند و چه کسانی که تعویض نقش دارند و نقشهای مختلفی را ایفا میکنند؛ همگی بلا استثنا برای اینکه تواناییهای خود را بروز بدهنند، فرصت کافی داشتند. از این بابت که همه در این زمینه حق مطلب را ادا کردند خوشحالم. انعطاف بدنی، انعطاف حسی و انعطاف بدنی بازیگران در این نمایش قابل ستایش است.
طراحی صدا و نور نمایش «بیگانه» یکی از اتفاقهایی است که در چند وقت اخیر در بسیاری از تئاترها ندیدهام. جای این طراحی صدا، نور و موسیقی در تئاتر این روزها خالی است و آثاری مثل «بیگانه» باعث میشوند تئاتر ما از این حیث نیز غنی باشد.
درمورد طراحی صحنه نیز تمام آن اتفاقهایی که لازم بود، از لحاظ اختلاف سطح، ایجاد فضا برای کار بازیگران اتفاق افتاده است. همچنین چون نمایش چند صحنهای است، به زیبایی میتوانیم به کنار دریا برویم، از آنجا وارد دادگاه شویم، از دادگاه وارد خانه سالمندان شویم، وارد دفتر شویم و ....
تمام این طراحی و جهانی که از نظر نشانهشناسی نیز بسیار قابل تعمل است؛ مثلا گیوتین از همان ابتدا روی سر یا گردن تماشاگر سنگینی میکند یا آن نور قدرتمندی که کاملا برشتوار تماشاگر را از چرت و یا احساس بیرون میآورد تا دقت کند و به تماشاگر هشدار میرند که ببین و اذیت شو! این حرکت، حرکت بسیار زیبایی است که من بسیار پسندیدم.
فکر میکنم یک یا دو ایراد کوچک مثل پارچههای نامرتبی که در انتها به صورت سفید کوبیده شدهاند وجود دارد که اصلا در شان این دکور و همچنین کار دکتر دلخواه نیست. امیدوارم هر چه سریعتر این پارچهها را بکنند و به جای آن چیز مرتب و شیکی بگذارند چون حیف است در این کار اتفاقی که زشت مینماید، دیده شود چون همهچیز در این نمایش شیک و زیباست.
به آقای دلخواه و تمام دوستان و اساتیدی که در این نمایش حضور داشتند، خسته نباشید میگویم.
انتهای پیام/