او نوه پسری «شیخ محمّد تقی برغانی» مشهور به «شهید ثالث» است و مادرش «سیّده زهرا خانم» نام داشت.
این نویسنده قزوینی تحصیلات مقدماتی را در مدرسهٔ صالحیهٔ قزوین به پایان رساند و سپس رهسپار عتبات شد.
با فراگیری درس فقه پس ازگذشت پنج سال به قزوین بازگشت و پس از آن در تبریز به ادامهٔ تحصیل پرداخت و نزد استادان آن دیار صرف و نحو، هیئت، جغرافیا، هندسه، فقه، منطق و کلام را آموخت.
تحول اساسی در زندگی او هنگامی رخ
داد که در ۱۳۲۴ ه. ق به رشت مهاجرت کرد ، اشرفالدین در این سالها با
رهبران مشروطیت در گیلان آشنا شد و نخستین شمارهٔ نسیم شمال را به صورت
هفتگی منتشرکرد.
اما نزدیکی وی به
برخی از اعیان با نفوذ گیلان چون سپهدار رشتی، سردار معتمد و سپهسالار
محمدولی خان تنکابنی، سبب درگیری و مشاجرات قلمی او با برخی از
روزنامهنگاران گیلانی شد.
اشرفالدین پس از بمباران و انحلال مجلس، از
بیم مأموران محمدعلی شاه با لباس مبدل از طریق روستاهای گیلان و قزوین به
اشتهارد گریخت.
پس از فرار اشرفالدین از رشت، نسیم شمال هم به مدت ۷ ماه توقیف شد.
در بازگشت به رشت، اشرفالدین به عضویت «کمیتهٔ ستّار» که معزالسلطان، تربیت، کسمایی، برادران اسکندانی و تنی چند از دیگر مبارزان گیلان آن را تشکیل داده بودند، درآمد.
این کمیته با رهبران سوسیال دموکرات قفقاز برای تأمین اسلحه و تهیهٔ طرحهای پیشبرد انقلاب همکاری داشت.
به نظر میرسد که بسیاری از اندیشههای سیاسی اشرفالدین در همین دوره و با حضور در این محفل پایهریزی شده باشد، چه پس از آن وی روزنامهاش را به نشر افکار «کمیتهٔ ستار» اختصاص داد.
چندی بعد در پی اولتیماتوم
روسها و انحلال مجلس دوم (۱۳۳۰ه. ق/ ۱۹۱۲م)، نسیم شمال مجدداً تعطیل شد و
اشرفالدین بار دیگر ناگزیربه ترک رشت شد.
پس از آن، روسها
چاپخانهٔ عروةالوثقی را که نسیم شمال در آن چاپ میشد، ویران کردند. از این
هنگام تا انتشار مجدد نسیم شمال در تهران، از زندگی او آگاهی چندانی در
دست نیست.
به گفتهٔ نفیسی نویسنده و روزنامه نگار ، عشق نافرجام او در جوانی سبب تنهایی و تجردش تا پایان عمر شد.
در بارهٔ واپسین سالهای زندگی و بیماری روحی او، گزارشهای مبهم و متناقضی وجود دارد. به روایتی وی در ۱۳۰۹ش دچار اختلال حواس شد.
بنا بر گفتهها در منابع یاد شده و موثق، به قلم سعید نفیسی و حسین نعیمی ذاکر، اشرفالدین گیلانی مشکل روانی نداشته، محجور نبوده و از تیمارستان نیز رهایی نیافته. او در تیمارستان تحت شرایط مشکوکی درگذشت.
اشعار سید اشرفالدین گیلانی بیش از بیست هزار بیت است. کتاب باغ بهشت و نسیم شمال قسمتی از آثار فکاهی اوست.