به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، حدود ۴ ماه مانده به آغاز مناسک حج و حالا مسئولان حج کشورهای اسلامی مشغول انجام مقدمات اعزام حاجیان خود و هماهنگی با مقامات حج عربستان سعودی هستند، اما در ایران شرایط فرق میکند و «روشن نبودن افق حج ۹۵» شاهبیت خبرهایی است که مسئولان حج و زیارت کشورمان اعلام میکنند.
روشن نبودن افق حج ۹۵ برای مردم ایران به اندازهای است که سعید اوحدی رئیس سازمان حج و زیارت کشورمان، حدود دو هفته پیش و در جمع خبرنگاران، اعلام کرد که زمانبندی عملیات حج امسال وارد محدوده قرمز خود شده است.
معنی این سخن رئیس سازمان حج این بود که اگر پاسخ روشنی از سوی مقامات حج عربستان به جمهوری اسلامی ایران داده نشود، شاید اصل اعزام حجاج ایرانی محل تردید باشد.
ریشه این اما و اگرهای مبهم برای اعزام حجاج ایرانی هم به ابتدا تا انتهای سالی که گذشت برمیگردد؛ سال ۱۳۹۴ که ابتدای آن با اقدام تعرضگونه دو مامور سعودی در فرودگاه جده نسبت به دو نوجوان عمرهگذار ایرانی همراه شد و انتهای آن نیز با قطع یکجانبه روابط دیپلماتیک سعودیها با ایران به بهانه حواشی تجمع مقابل سفارت عربستان در تهران مواجه شد و مهمتر از این ابتدا و انتها، میانه آن نیز با جانباختن بیش از ۷۷۰۰ زائر بیتالله الحرام در سرزمین منا در یادها ماند؛ حادثهای که در جریان آن، ۴۶۴ زائر ایرانی هم به دلیل سوء مدیریت و بیتفاوتی مشکوک آل سعود، جان خود را از دست دادند.
اما این اولین بار نیست که برگزاری مناسک حج ایرانیان در هالهای از ابهام قرار گرفته است؛
29سال قبل و بعد از کشتار بیش از ۴۰۰ زائر خانه خدا – از جمله ۲۷۵ حاجی ایرانی – در مراسم برائت از مشرکان نیز، برگزاری حج از دستور کار مسئولان جمهوری اسلامی خارج شد و تا سه سال، به نشانه اعتراض به سیاستهای حاکم بر حکومت حجاز، جای حجاج ایرانی در سرزمین وحی خالی بود، تا اینکه در سال ۱۳۷۰ و با بررسی شرایط و مقدمات کار در سطوح عالی نظام، اعزام حجاج ایرانی از سر گرفته شد.
حالا این روزها که دولت عربستان سعودی در حرکتی رو به جلو و با «گرفتن دست پیش، برای پس نیفتادن»، مقابل حجگزاری مردم ایران سنگاندای میکند و اظهارات مقامات وزارت امور خارجه و سازمان حج و زیارت کشورمان هم با لفافههای دیپلماتیک و تکراری همراه است، شاید بازخوانی فراز و فرود حج ۱۳۷۰ و مواضع و پیگیریهای مسئولان وقت، خالی از لطف نباشد.
حجتالاسلام محمد محمدی ری شهری که بیش از دو دهه نمایندگی ولی فقیه و سرپرستی حجاج ایرانی خانه خدا را برعهده داشته است، در کتاب خاطرات خود با عنوان «در هوای دوست» به شرح مقدمات از سر گیری اعزام حجاج ایرانی و حواشی آن میپردازد.
با بازخوانی بخشهایی از خاطرات نماینده سابق ولی فقیه در امور حج و زیارت، تلاش میکند تا نمایی از آنچه در مدیریت حج میان جمهوری اسلامی ایران و آل سعود گذشت ارائه دهد تا وضعیت امروز این مسئله، از زوایای دیگری هم قابل تعقیب باشد.
اکنون در این بازخوانی به تلاش های مقامات کشورمان برای برگزاری خوب و کامل مراسم محوری «برائت از مشرکین» می پردازیم.
با قطعی شدن از سرگیری اعزام حجاج ایرانی به عربستان در سال ۱۳۷۰ پس از سه سال وقفه، موضوع برگزاری برخی آیینها و مناسک حج از جمله مراسم «برائت از مشرکان» به عنوان یکی از محورهای اصلی برنامه ریزیها و بگو مگوها مطرح شد. به ویژه اینکه علاوه بر کارشکنی و مانعتراشی سعودیها برای برگزاری این مراسم که از آن دل خوشی هم نداشتند، در داخل نیز برخی خواسته یا ناخواسته در ضرورت برگزاری این آیین سیاسی عبادی تردید ایجاد میکردند؛ شاید خاطره کشتار حجاج در هنگام عزیمت برای مراسم برائت از مشرکان در سال ۱۳۶۶ یا مصلحتاندیشیهای سیاسی مهمترین علت این تردیدافکنی ها بود.
نماینده سابق ولی فقیه و سرپرست زائران ایرانی خانه خدا، در بخشی از خاطرات خود با عنوان «در هوای دوست» به بیان مذاکرات خود با مقام معظم رهبری پیش از سفر و مطرح کردن این مسئله با ایشان میپردازد.
حجتالاسلام محمدی ری شهری در این بخش از خاطرات خود با عنوان «آخرین دیدار با رهبری قبل از سفر» مینویسد: «روز هفتم خرداد ۷۰ در آخرین دیدار با مقام معظم رهبری قبل از عزیمت به عربستان، مسائلی را با ایشان در میان گذاشتم و نظرشان را جویا شدم.
در ابتدا آنچه در گفتگو با آقای بشارتی گذشته بود را مطرح و سپس عرض کردم: با توجه به نوع برخوردها و عملکرد وزارت امورخارجه، باید ترتیبی اتخاذ شود تا این وزارتخانه به نحو فعالتری مسائل را دنبال کند و در صورت امکان، مسئله مکان برگزاری مراسم برائت بیش از آغاز موسم حل شود.
ایشان با تایید موضوع، فرمودند مسئله را به وزارت امور خارجه تذکر خواهند داد و بر همین مبنا نیز در حاشیه نامه شورای عالی امنیت ملی، خطاب به وزیر امور خارجه ابلاغ فرمودند که موضوع با جدیت بیشتری پیگیری شود.
مسئله دیگری که با ایشان در میان گذاشته شد، فرضها و احتمالاتی بود که با توجه به شرایط موجود – مانند مشخص نبودن مکان برگزاری مراسم برائت و نیز وجود برخی ابهامات در رفتارهای مقامات سعودی – به نظر این جانب و همکارانم رسیده بود و آگاهی از نظرات ایشان درباره آنها ضرورت داشت تا در صورت لزوم بتوانیم تصمیم مقتضی را اتخاذ کنیم».
ری شهری در ادامه دیدار خود با رهبر انقلاب، چند حالت احتمالی را برای چگونگی برگزاری مراسم برائت از مشرکان مطرح میکند تا برای هرکدام پاسخی از پیش تعیین شود؛ سوالات و ابهامات امیرالحاج ایران و پاسخ های رهبر انقلاب به آنها، قطعا راهگشای امروز ما هم هست بویژه آنکه به نظر می رسد عملا برگزاری حج ۹۵ منتفی است که یکی از دلایل آن مخالفت آل سعود با برگزاری مراسم برائت است. همان برائتی که امام خمینی در پیام حج سال ۶۶ اینگونه به آن اشاره می کنند: « مسلماً روح و پیام حج چیز دیگرى غیر از این نخواهد بود که مسلمانان، هم دستور العمل جهاد با نفس را بگیرند و هم برنامه مبارزه با کفر و شرک را.»
محمدی ری شهری در این بخش از خاطرات خود با عنوان «اصول برگزاری مراسم حج سال ۷۰» مینویسد: «در ابتدای این بخش از عرایضم، سه اصل مهم را به عنوان مفروضات حج سال ۷۰ بیان داشتم:
نخست آنکه باید در مراسم حج، حضور داشته باشیم؛
دوم این که مراسم برائت از مشرکان حتما به صورت آبرومندانهای برگزار شود؛
سوم این که مفاد توافنامه امضا شده میان وزرای امور خارجه دو کشور، در حد امکان رعایت گردد.
سپس با اشاره به مخالفت مبنایی دولت سعودی با شیوه حج ما و به طور مشخص برگزاری مراسم برائت، به طرح این موضوع پرداختیم که با توجه به امکان مانعتراشیهای گوناگون سعودیها در برگزاری مطلوب این مراسم و نیز قرار گرفتن ما در مسیری بیبازگشت پس از ورود به عربستان، سوال اساسی و مهم این است که خط قرمز ما در برخورد با اقدامات ایذایی و یا حتی جلوگیری آنها از برگزاری این مراسم، چیست؟
در ادامه نیز مجموعه پیشبینیها را در مورد شقوق مختلفی که ممکن بود در این زمینه به وقوع بپیوندد، به این ترتیب مطرح ساختم:
۱. در صورتی که پیگیریهای مکرر رسمی مسئولان سیاسی و نیز مسئولان بعثه در تعیین محل برگزاری مراسم برائت به نتیجه نرسد، چه باید کرد؟ آیا پیشبینی طرح جایگزین خارج از محدوده توافقات، جایز است یا خیر؟ اگر پاسخ به این سوال مثبت باشد، این طرح جایگزین ممکن است دارای تبعاتی باشد که دامنه آن میتواند از حداقل برخوردهای دولت سعودی، مانند آنچه در طول سالهای ۶۲ الی ۶۵ شاهد بودیم تا حداکثر برخورد، مانند آنچه در سال ۶۶ به وقوع پیوست را در برگیرد. ضمن آنکه اجرای طرح جایگزین، مستلزم برخورداری از آمادگیهای اجرایی قبلی خواهد بود که باید از همان ابتدای عزیمت به عربستان، برای آنها چارهاندیشی شود.
۲. چنانچه اصل سناریوی جایگزین مورد تایید باشد، دو روش زیر در اجرای آن متصور است:
اول: در حد امکان و با اعلام غیرعلنی قبلی به زائران، در محلی مناسب، مثل ساختمان بعثه و در خیابانهای اطراف با سازماندهی و انتظامات پیشبینی شده، تجمع صورت گیرد و نماینده رهبری ضمن سخنرانی خود، علت را با حجاج مطرح کند و در نهایت نیز مراسم برائت بدون هیچگونه راهپیمایی خاتمه یابد.
دوم: بدون برگزاری مراسم تجمع، به زائران اجازه داده شود در گروههای مختلف و در مسیرهای گوناگون، از کاروانهای خود به سمت بعثه حرکت کنند و با راهنماییهای جداگانه (البته با هدایت غیر علنی بعثه) مراسم برائت را تنها با ذکر شعار و بدون سخنرانی ختم کنند.
۳. با نزدیک شدن زمان برگزاری مراسم برائت، اگر سعودیهای همچنان در تعیین محل مناسب، مانع تراشی کردهاند و ما به نتیجه مطلوبی نرسیدیم، نهایتا بهترین پیشنهاد سعودیها را اگر چه در خارج از شهر و دور از حجاج سایر کشورها بپذیریم، اما در محتوای سخنرانی و برنامهها به این اقدام اعتراض کنیم.
۴. نماینده مقام معظم رهبری با صدور اعلامیهای رسمی خطاب به حجاج و اعلام عدم برگزاری مراسم برائت، علت آن را کارشکنی مقامات سعودی اعلام کند. البته در پاین این پیشنهاد بر این نکته تاکید کردم که «این ذلیلانهترین راهحل است.»
منبع:مهر
انتهای پیام/