به گزارش
حوزه موسیقی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ این روزها وادی موسیقی به قدری وسیع شده است که تشبیه آن با دریا پر بیراه نیست و ما همچون قایق سوارانی در این دریا هستیم که مرکب خود را به دستان باد سپرده تا شاید برای دمی آرامش را تجربه کنیم و به سمت مقصدمان راهی شویم.
در اینجا همسان خواندن یک آهنگ با دستان باد از آن جهت است که روح و روان ما برای لحظاتی با موسیقی همراه شده و در نهایت به مقصدی می رسد که هنرمند آن اثر می خواسته؛ از این رو گاه گاهی پیش می آید که بعد از گوش کردن به آهنگ و نوایی حال ما از پیش بدتر شده و یاس و سنگینی بیشتری در اعماق دل خود حس کرده ایم، این اتفاق دلایل زیادی دارد از جمله شعر وترانه افسرده، آهنگسازی ضعیف و مهمترین عنصری که سطح کیفی آهنگ ها را پایین آورده است، استفاده از سازهای کامپیوتری و به اصطلاح سازهای سمپل (به جای سازهای واقعی) است که روح را از موسیقی ما گرفته است.
پایه و اساس موسیقی اصیل و سنتی ما ملودی است، اما مبنای موسیقی غرب ریتم است و متاسفانه شاهد هستیم که هنرمندهای ما هم دقت و تمرکز خود را روی ریتم یک آهنگ گذاشته اند و همین موضوع باعث شده تا یک آهنگ از حالت یک اثر ملودیک گوش نواز خارج شده و فقط تبدیل به آهنگی پر سر و صدا و بدون مغز و حتی گاهی سرسام آور شده است.
پس بر ما وظیفه است که خوراک روح خود را آگاهانه انتخاب کنیم، اما چگونگی این موضوع دغدغه ای است که انسان پر مشغله امروز از انتخاب آن عاجز است. در این میان نهادی تشکیل شده است به نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که خود را موظف می داند که با توجه به ملاک ها و معیارهایی از پیش تعین شده این انتخاب و تفکیک را انجام دهد، اما این موضوع که چقدر این معیارها و ملاک ها درست انتخاب شده اند پرسشی است که جای تفکر دارد.
به یقین این پیشآمد را همهی ما تجربه کرده ایم که آهنگی مورد تایید این سازمان را گوش کرده ایم و روح و کام مان تلخ تر از پیش شده است، با توجه به این موضوع این طور به نظر می رسد که نمی توان هر محصول مجوز داری را بعنوان یک اثر هنرمندانه تلقی کرد و کارشناسان باید با کمی سخت گیری در این زمینه و نگاه تیزبینانه تر دست به چنین اقدامی بزنند. ضمن اینکه باید در انتساب و گزینش کارشناسانی که رای آنها در تایید نهایی یک آلبوم موسیقی موثر است، دقت لازم صورت بگیرد و آنها نیز با توجه به اینکه موسیقی یک پدیده اجتماعی است که با روح و روان انسان کار دارد ، باید ملاکشان روح و روان مردم و سطح کیفی آثار باشد.
با این تفاسیر باید گفت که بی توجهی به شرایط جامعه و دور بودن ملاک های موجود با ریشه های مردمی و فرهنگی حال حاضر ما منجر به این شده که بازار موسیقی شاهد بروز و ظهور آهنگ هایی باشد که علی رغم دریافت مجوز، سنخیتی با سلیقه اقشار مختلف مردم ندارد و نمی توان تمامی محصولات مجوزدار موجود در بازار را آثاری مفید و با ارزش دانست و باید تلاش کرد که این توازن کیفیت با سلیقه عمومی و کیفیت مورد قبول فرهنگ و هنر ایرانی بیش از پیش تقویت شود و در این راه بهره بردن از نیروهای متخصص حوزه موسیقی در راس کار می تواند یکی از راهکارهای موثر در این زمینه باشد.
گزارش از حمید محمدی بیدمشگی
انتهای پیام/