بهگزارش خبرنگار
حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان، فعالیتهای افراطگرایانه و اقدامات تروریستی گروههای تندرو در افغانستان، مدتهاست در سرخط خبرهای این کشور قرار دارد، بهگونهای که شاید پرداختن به مباحث فرهنگی و مطالبات اجتماعی در سرتیتر اخبار با بیتوجهی مخاطبان روبرو شود. در حالی که همین بیتفاوتی به امر عظیم فرهنگ، راه را برای تاختوتاز جریانات خشونتطلب و افراطی باز میگذارد. در این گزارش بر این ارادهایم که ضمن آسیبشناسی انزوای فرهنگی در جامعه افغانستان، بهرهگیری گروههای افراطی از خلاء نادیده انگاشتن فرهنگ در بین مردم را مورد بررسی قرار دهیم.
*لزوم توجه به زیربنای اقدامات افراطگرایانه در افغانستان
طی سالیان متمادی، بهدلیل ناامنی و بحران ناشی از حضور تروریسم و گروههای تندروافراطگرا در جامعه افغانستان، قاطبه منابع مالی این کشور درجهت مقابله با این روند بهمصرف رسیده و بیشترین حجم مالی به بخش امنیت سرازیر شده است. البته باید توجه داشت که مقابله با گروههای خشن و بحرانآفرین در سطوح مبارزاتی و میدانهای نبرد از ضروریات است، اما با دیدی وسیعتر و شاید عمیقتر قدرتاجرایی را در تمرکز به لایههای زیرین این اقدامات وحشیانه و تروریستی سوق میدهد و آن تفکرات و القائات این گروههای افراطی و تندرو در جامعه افغانستان است.
معضلی که برای مقابله جدی با آن، تنها سلاح جنگی کفایت نمیکند و برای خشکاندن ریشه شوم خشونتمحوری گروههای تندروافراطی میبایست سلاحی قدرتمندتر بهکار بست، سلاحی بهنام فرهنگ که در واقع زیربنای حرکتهای خشونتطلبانه است.
*گوشهنشینی فرهنگ دامنه آسیبپذیری امنیتی را گستردهتر میکند
در بیشتر کنفرانسها و جلسات برگزار شده با موضوعيت افغانستان، تقریبا هیچ جایگاهی برای مقوله پراهمیت فرهنگ در این سرزمین لحاظ نشده است. در واقع طرفهای خشونتمحور و تروریستی نیز از همین خلاء مقوله فرهنگ، در راستای اهداف خود و ترویج اندیشههای افراطی در میان افکار مردمی بهویژه جوانان در این کشور بهره میبرند و با نفوذ در فضاهای فرهنگی و علمی، اقدامات تنشزا و بحرانساز خود را میپرورند و سپس این تفکرات افراط گرایانه در میدانهای جنگ خود را به وحشیانهترین شکل نشان میدهد.
*ساماندهی رسانهها و منابع مکتوب، عاملی راهگشا برای مقابله با افراطگرایی در جامعه افغانستان
رسانههای گروهی نیز میتوانند نقش پررنگی را برای مقابله با تهاجمات فرهنگی شکل گرفته از سوی جریانهای افراطی ایفا کنند، بهخصوص در شرایطی که افراط و تروریسم از جایگاه رسانه نیز بهعنوان یکی از خطوط مقدم خود برای ترویج تفکرات تروریستی در منطقه و البته افغانستان استفاده میکند. دروس تحصیلی و نیز منابع استفاده شده در تدوین کتب درسی مدارس افغانستان نیز میتواند دانشآموزان را با تفکرات انحرافی و خطرناک گروههای افراطی آشنا کرده و اهداف آنان را برملا کند.
*توجه به محیطهای آکادمیک و دانشگاهی، ابزاری قدرتمند برای رویارویی با القائات افراط گرایانه
دانشگاه و موسسات آکادمیک در افغانستان نیز از جمله مکانهایی است که اهمیت خاصی در شکلگیری فرهنگ حال و آینده جامعه افغانستان دارد، و در حقیقت بهدلیل واقع شدن در کانون عطف مسائل فرهنگی، نقش بهسزایی را در نبرد با جبهههای افراطی و خشونتطلب در این کشور ایفا میکند. لازم بهذکر است که در طی سالیان گذشته، هشدارهای فراوانی نسبت به نفوذ جریانهای افراطگرایی در مراکز دانشگاهی این کشور داده شده است، درواقع سرکردگان این جریانها خوب میدانند که برای دمیدن در آتش بحران افغانستان به زمینهای قوی و استوار بر پایههای القائات فرهنگی برای مشروعیتبخشی به مقوله افراطگرایی نیازمندند.
گروههای افراطی نیز با همین هدف و با استفاده از پتانسیلهای موجود در میان جوانان، دانشگاهها و مدارس را برای اهداف شوم خود برگزیده و این محیطهای فرهنگی را به مکانی برای جذب افراد و عضویت آنان در گروههای جنگطلب و خشونت محور قرار دادهاند. دلیل عمده این وضعیت را میتوان ناشی از نحوه مدیریت مراکز آموزشی و دانشگاهها و نیز اساتید و مدرسین آنها عنوان کرد، مشکل دیگر این است که امکان جذب اساتید و نیروهای مدرس در محیط های فرهنگی و آکادمیک در افغانستان بسته است و همین عدم ورود نیروهای جدید و ارزشی راه را برای جولان تفکرات تند و افراطی در محیط دانشگاهی در این کشور باز میکند.
*اذعان نهاد پژوهش و ارزیابی افغانستان به حضور افکار افراطی در مدارس
استفاده گروههای افراطی و تندرو از محیطهای فرهنگی موضوعی نگرانکننده است که نهاد پژوهش و ارزیابی افغانستان نیز به آن اذعان دارد. این نهاد در گزارشهای قبلیاش ضمن بررسی 18 ولایت این کشور بیان داشته که بسیاری از گروههای افراطی و تروریسمپرور که با نام گروههای اسلامی فعالیت میکنند، آموزگاران و دانشآموزان مدارس را برای دستیابی به اهدافشان برگزیده و استخدام میکنند.
براساس اعلام این نهاد پژوهشی، بسیاری از گروهها مانند تحریک اسلامی، حزب تحریر، طالبان، جمعیت اصلاح که اتاق فکر و کنترلشان در خارج از افغانستان است با هزینههای بسیار، به بهرهگیری از محیط فرهنگی مدارس در راستای اهداف جنگطلبانه خود اقدام میکنند.
*لزوم چارهاندیشی برای مقابله با یارگیری جریانات افراطی
نگاهی کلی به وضعیت نامطلوب کشور افغانستان و پابرجایی مولفههایی نظیر ناامنی، حضور نیروهای مداخلهگر خارجی، جنگ و انفجارهای خونین نشان میدهد که باید در شیوههای مدیریتی و سیاستگذاری این کشور، یک بازنگری اساسی صورت گیرد که در آن به امور فرهنگی بها داده شود. به هر حال وقتی گروههایی نظیر طالبان که دود بیشتر اقدامات مخرب و خشونتطلبانه افغانستان از کُنده آنان برمیخیزد، در جذبنیروهای خود، کانونهای فرهنگی را برمیگزینند، زنگ خطری جدی را برای مسئولان مربوطه بهصدا درمیآورد.
خطری که بیتفاوتی در برابر آن، تبعات زیانبارتری را در مقایسه با اوضاع فعلی برای مقامات کابل بهارمغان خواهد آورد، چهآنکه برپایه بررسیهای صورت گرفته مشکلاتی از قبیل بیکاری و وضعیت نابسامان آموزشی موجب گرایش دانشآموزان و دانشجویان به تفکرات و جریانهای افراطی و خشونتمحور شده است.
گزارشاز: وحید امیدیموحد
انتهای پیام/