به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، در طول یک سال گذشته یمن صحنه بیشترین تحولات نظامی بوده که در آن علاوه بر
بازیگران داخلی، دولتهای منطقه نیز نقشآفرین و تأثیرگذار بودهاند. در حالی که با به نتیجه نرسیدن راهکارهای سیاسی، درگیریهای نظامی بین بازیگران داخلی
در حال پایان یافتن به نفع انصارالله و ارتش یمن بود، تجاوز آشکار نظامی ائتلاف عربی تحت رهبری عربستان سعودی باعث آغاز مرحله جدیدی از تحولات در این کشور شد.
با این حال در چند ماه نخست بعد از تجاوز نظامی دولت سعودی و متحدین آن به یمن که عرصه این کشور را بهنوعی از رویارویی نظامی نابرابر تبدیل کرده، عرصه نظامی شاهد فراز و نشیبها و دگرگونیهای خاص خود بوده است. در جایی که رژیم نابخرد سعودی گمان می کرد در چند روز اول توفان قاطعیت حوثیها را از پای در بیاورد و وطن فروش مستعفی و فراری یمن را بر مسند قدرت بنشاند اما تحولات میدانی روی زمین حکایت دیگری را در تحولات منطقه رقم زده است و آن گرفتاری خجالت آور ارتش و مزدوران کرایه ای در مناطق پست و کوهستانی یمن است.
انصارالله و ارتش یمن بهرغم عدم توازن مشهود با طرف مقابل از نظر تجهیزات و تسلیحات نظامی توانسته اند ماهها در برابر حملات و تجاوزات نظامی سعودیها مقاومت کنند و کنترل خود را بر اغلب مناطق یمن حفظ کنند ودر میان ضربات سهمگینی را بر ارتش تا دندان مسلح عربستان وارد آوردند.
چرا امارات در یمن حضور نظامی دارد؟!
امارات عربی متحده در برخی از اهداف کلان مانند عدم تسلط انصارالله در یمن و مقابله با گسترش نفوذ و نقش ایران در شبهجزیره عربی و نگرانی از سرایت ناآرامیهای یمن به بقیه کشورهای منطقه با سایر کشورهای شورای همکاری مشترک بوده است، اما این کشور اهداف و دغدغههای خاصی نیز در قبال تحولات یمن دارد که باعث اتخاذ رویکرد نوین مشارکت مستقیم و گسترده در جنگ جنوب یمن شد. درواقع این اهداف و منافع متفاوت باعث برخی اختلافات بین امارات و عربستان سعودی نیز شده و رقابتهای مهمی را بین آنها در پی داشته است. اماراتیها دو مجموعه از ملاحظات سیاسی و اقتصادی را در خصوص یمن دارند و رویکرد جدید آنها بعد از جنگ عدن نیز با این ملاحظات در ارتباط است.
از منظر سیاسی مهمترین اهداف کنونی امارات در یمن را میتوان فقدان دولت باثبات و قدرتمند در یمن، مقابله با رشد و قدرت گرفتن جریان اخوانی الاصلاح، چندپارگی و درگیری بین نیروهای مختلف یمن مانند القاعده، طرفداران هادی و جنوبیها و همچنین جدایی جنوب یمن از شمال آن برشمرد. این نوع ملاحظات از یکسو تحت تأثیر رویکردهای کلان اماراتیها در احساس تهدید از رشد اخوانالمسلمین در سطح منطقه، تبدیل شدن یمن به کشوری مستقل و رقیب اقتصادی امارات با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک آن برشمرد. بر این اساس است که جنبه اقتصادی یمن نیز برای امارات اهمیت بالایی پیدا میکند.
از جنبه اقتصادی مهمترین نگرانی امارات تبدیل شدن عدن به رقیب قدرتمند دبی است. در حالی که بینالمللی شدن دبی و تبدیل شدن آن به کانون تجارت منطقهای درآمدهای گستردهای را برای امارات در پی دارد. هرگونه وضعیت باثبات و سیاستهای مستقل که باعث شکوفایی عدن و مناطق ساحلی یمن شود باعث نگرانی امارات است.
...و حال خواب تازه اوبظبی و ریاض برای صنعا
درحالی که طرح پیشنهادی سازمان ملل برای اجرای آتشبس در یمن روی میز است، برخی رسانهها از تلاش امارات و عربستان برای تشکیل دولت فدرالی در شمال و جنوب یمن با توافق گروههای مورد حمایت خود خبر دادند. براساس این طرح فرماندهان گروههای مزدور یمنی که از سوی ریاض و ابوظبی حمایت مالی و سیاسی میشوند با این کشورها توافق کردهاند تا دولتی فدرالی در دو بخش شمال و جنوب یمن به مدت پنج سال تشکیل شود و در نهایت دو دولت تحت یک حکومت کنفدرالی اداره شوند.
فرماندهان گروههای جنوب یمن که اخیرا در ابوظبی گردهم آمدند درباره تشکیل حکومت فدرالی یمن و پیوستن آن به شورای همکاری خلیج فارس طبق یک برنامه محدود زمانبندی شده و نیز حل مشکل سلاح در یمن و توسعه اقتصادی آن گفت وگو کردند. گروههای جنوب با کشورهای ائتلاف حمله به یمن به سرکردگی عربستان در این زمینه هماهنگ شدهاند تا براساس برنامه کامل و جامع در سال اول مرحله دولت انتقالی اقدام نمایند.
عربستان در فروردین سال گذشته با تشکیل ائتلافی از برخی کشورهای عربی بخصوص امارات و با حمایت آمریکا به کشور یمن حمله کرد تا منصورهادی رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن را که در ریاض بسر میبرد به حکومت بازگرداند. عربستان پس از گذشت بیش از یک سال از جنگ علیه مردم یمن تاکنون به هدف سیاسی خود نرسیده بلکه با تخریب بیش از 80 درصد از موسسات خدماتی، بیمارستانی، آموزشی و آثار باستانی و منازل مردم باعث شهادت یا مجروحشدن 24 هزار نفر از جمله زنان و کودکان بیگناه و آواره شدن صدها هزار نفر دیگر شده است.
حال اینکه کارشناسان بین المللی یمن، طی روزهای اخیر در نشست خبری که در محل خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان انجام گرفت؛ از بکار گیری دولت سعودی از سلاحهای متعارف (بمب هیدروژنی-خوشه ای) علیه مردم بی دفاع یمن خبر دادند و اظهار داشتند اسنادی مربوط به استفاده سلاحهای ممنوعه بوسیله ائتلاف سعودی در دست دارند که بزودی به رسانه ها ارائه خواهند نمود.
طی چند ماه گذشته گمانه زنیهایی درباره سرنوشت یمن و احتمال تجزیه آن مطرح شده است. اما بر اساس الگویی از دستهبندیهای سیاسی داخلی و مداخلات بازیگران خارجی که در این کشور مشاهده میشود، همچنین پراکندگی جغرافیایی درگیریها میان انصارالله و بازماندگان هادی، القاعده و ادعاهای تجزیه طلبانه جنبش جنوب از سوی دیگر که فاقد پشتوانههای سیاسی و نظامی است، اگرچه به صورت بالقوه امکان گسترش بحران افزایش یافته، اما تجزیه به معنای جدایی سرزمینی بعید به نظر میرسد و در صورت عدم توافق راهکارهای دیپلماتیک و توافق سیاسی، اوضاع به سوی اقدامات تروریستی دامنهدار و جنگهای نقطهای پیش خواهد رفت.
ریاض که تماس با خاندان "آلاحمر"، رئیس قبایل حاشد یمن را که یکی از ارکان اصلی حزب اخوانی اصلاح است، در پی پیروزیهای انصارالله از سر گرفته بود و با روی کارآوردن ژنرال محسنالاحمر مقدمات رویارویی وی با انصارالله را فراهم کرده زیرا به اعتقاد سعودیها، دلیل پیشرویهای انصارالله، توقف حمایتهای ریاض از آل احمر در یمن است که دهها سال ادامه داشت.
همچنین علی محسن الاحمر فرمانده سابق ارتش یمن و یکی از رهبران قبایل حاشد، که در پی پیروزیهای مستمر انصارالله یمن به عربستان گریخته بود اکنون تمام تلاش خود را وقف تحقق مصالحه میان ریاض و روسای قبایل حاشد از خاندان آل احمر و حتی حزب اصلاح کرده است. هرچند که این حزب، شاخه یمنی اخوان المسلمین بوده، اما در واقع خیمه بزرگی است که اخوانیها، وهابیها و افراد با گرایشهای مختلف قبیله ای، تجاری و نظامی را شامل میشود.
عربستان با استفاده از امکان همجواری با استانهای سنینشین یمن، به خصوص استان مارب، طی چند ماه گذشته اقدام به تسلیح قبایل و یارگیری در میان آنان کرده تا در صورت بروز درگیری مجدد با انصارالله، از آمادگی لازم برخوردار باشد.به خصوص که مارب به دلیل موقعیت اقتصادیاش و وجود منابع نفتی و نیروگاههای برق، یکی از اصلیترین اهداف آتی انصارالله خواهد بود.
هرچند رژیم سعودی، یمن را برای خود به صورت یکپارچه میخواهد ولی عدم توانایی این رژیم در اداره جنگ یکساله یمن نشان داده که ریاض قصد دارد یمن را به بخشهای مختلف سرزمینی تجزیه کرده و آنرا از طریق عوامل و مزدوران خود و حتی القاعده، مدیریت نماید.با توجه به سوابق مفتضحانه آل سعود در میدان سیاست منطقه ای دور از ذهن به نظر می رسد که این استراتژی ریاض هم حداقل در میان مدت محقق گردد. فعل حال؛ عملیات توفان قاطعیت عربستان همچنان علی رغم برجای گذاشتن تلفات بسیار مردم بی دفاع حکم نسیم را برای ملت سخت کوش و جان بر کف یمنی داشته است.
محمدرضاشجاعیان
انتهای پیام/