به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ازدواج ابعاد گوناگونی دارد و انتخاب همسر نیز گزینه های متفاوتی دارد که جدای از نزدیکی فرهنگ ها، جغرافیا، تحصیلات و... « سن » یکی از ویژگی هایی است که مورد توجه بوده و تفاوت سنی در همه اعصار به گونه ای بوده که نشان می دهد در تفاوت سنی زوجین، مرد چند سالی بزرگتر از زن بوده است. همچنین فرهنگ سنتی ایران می گوید بزرگتر بودن مرد در ازدواج یک ارزش است و ضمنا جامعه شناسان دلایل گوناگونی را در این خصوص برمی شمارند. آنان معتقدند از نظر روان شناسی زن ها زودتر از مردها نسبت به مسائل زندگی عاقل تر می شوند و درکشان از مسائل درون خانواده و زندگی عمیق تر است؛ بنابراین مسئولیت پذیرند و یا بیشتر در این زمینه ها فکر می کنند. حال اگر زن چند سالی بزرگتر باشد، به طور ناخودآگاه انتظار دارد که مرد هم همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد، برای همین زمانی که انتظارش برآورده نمی شود، این تصور تداعی می شود که مرد نسبت به خانه و خانواده بی مسئولیت است و در نهایت تنش فضای خانواده را پر می کند.
به همه این موارد سالهای محدود فرزند آوری در زنان و نامحدود مردان را از نظر نباید دور داشت. در مواردی که زن اختلاف سنی زیادی با شوهرش دارد، ممکن است باروری اش به دلایل مختلف به تاخیر افتد و برای همیشه امکان مادر شدن را از دست بدهد. در شرایطی که شوهر همچنان نخواهد و یا نتواند امکان پدر شدن خود را از دست بدهد و این موضوع خود عامل تنش های همیشگی این دسته از همسران خواهد شد.
بنابراین اگر در برابر اختلاف سنی معکوس واکنش های شدیدی داده می شود به چند دلیل است:
- بلوغ عاطفی و شناختی دخترها بیشتر و بالاتر از پسرهاست و لذا باعث ایجاد یک مانع بزرگ در ارتباط این دو نفر می باشد.
- تردید خود طرفین به خصوص پسر مبنی بر این انتخاب و وجود این احتمال که در آینده دور یا نزدیک این سوال در ذهن پسر ایجاد شود که:
وقتی می توانستم با زنی جوان و کوچکتر از خود ازدواج کنم چرا این زن را برگزیدم؟
- مساله دیگری که جای بررسی دارد نظر خانواده های دو طرف در مورد این انتخاب است. آیا خانواده ها با این مساله مشکلی ندارند؟ مخالفتی نکرده اند؟ مخالفت والدین در امر ازدواج فرزندان عمدتا نتایج خوبی به همراه ندارد چرا که این مخالفت تا بعد از ازدواج هم ادامه یافته و حتی موجبات تنش و اختلاف دایمی را ایجاد می کند.
- رشد و بلوغ دو طرف شرط اصلی و اساسی در این نوع ازدواج است. شما هر قدر فارغ از کلیشه های رایج تصمیم گیری کنید، باید قبول کنید که به طور طبیعی بلوغ شخصیتی پسران دیرتر از دختران اتفاق می افتد. مگر پسری که در شرایط خاصی رشد کرده، متکی به خود و خود ساخته است، به خانواده سرسپردگی و وابستگی مالی و فکری ندارد، خوب فکر می کند و عاقلانه تصمیم می گیرد. چنین فردی حتی اگر از همسرش کوچکتر باشد، باز می تواند زندگی را کنترل کند و مرکز ثقل یک خانواده باشد.
بلوغ عاطفی و شناختی دخترها بیشتر و بالاتر از پسرهاست و لذا باعث ایجاد یک مانع بزرگ در ارتباط این دو نفر می باشد.
در هر حال خیلی مهم است که هر دو نفرتان با آینده نگری و اتخاذ دیدگاهی منطقی به این مقوله فکر کنید. اول از موضع احساسات پایین آمده و منطقی به این مساله فکر کنید و سپس ببینید باز هم بر تصمیم اول تان راسخ هستید یا خیر؟
به اینجا و اکنون نگاه نکنید بلکه 5سال یا 10 سال دیگر را هم ببینید و بررسی کنید که آیا در آن زمان هم باز می توانید همسری مناسب از همه لحاظ برای یکدیگر باشید؟
حتما با خودتان خلوت کنید واز خودتان بپرسید چرا این اقا را برگزیدید؟ ایشان نسبت به مردان بزرگتر از خود چه امتیاز خاصی دارد که وی را برگزیده اید؟
چند سال دیگر وقتی شاهد ازدواج دوستان خود با مردانی پخته تر باشید احساس پشیمانی نمی کنید؟
برای سوالات خود باید بتوانید پاسخهای منطقی و به دور از احساسات بدهید تا بتوانید درست تصمیم گیری کنید و بر سر تصمیم خود ثابت قدم باشید.
ضمن اینکه اگر می خواهید اصرار بر این ازدواج کنید، جهت پیش گیری از مشکلات خاص ازدواجهایی با اختلاف سنی معکوس و مشخص نمودن میزان هماهنگی و نزدیکی بین دو زوج و میزان موفقیت پیوند ازدواج، مراجعه به یک مشاور با تجربه در امر مشاوره ازدواج، می تواند جلوی بسیاری از این مشکلات را بگیرد. با مشاوره، میزان هماهنگی دیدگاه های دو طرف (در زمینه های زیستی، روانی، اجتماعی، شخصیتی، رفتاری، فرهنگی، اقتصادی، اعتقادی، جغرافیایی، خانوادگی، فردی و...) روشن شده و با دیدی باز و با علم و اطلاع کافی از تمام جوانب موضوع، پیوند زناشویی خود را منعقد می نمایند. به این ترتیب، از بسیاری مشکل ها و عواقب جبران ناپذیری که در اثر عدم رعایت این نکته ها، گریبان گیرشان خواهد شد، مصون خواهند ماند.
منبع: تبیان
انتهای پیام/