به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، محمد جواد لاریجانی تحلیلگر ارشد مسائل راهبردی و دیپلمات باسابقه کشورمان که سالها معاون وزیر امور خارجه ایران بوده، از منتقدان جدی برجام است. وی که به دلیل سوابق و تحقیقات علمی مهم و ریاست بر یکی از بزرگترین مراکز تحقیقاتی پیشرفته در خاورمیانه(پژوهشگاه دانشهای بنیادی) با مسائل علمی و فنی کاملاً آشناست، برجام را سندی بسیار نامتوازن و به ضرر ایران میداند.
وی در جریان مذاکرات هستهای ایران و 5+1 طی چندین نوبت گفتوگوی تفصیلی پیشنهادات قابل توجهی به تیم مذاکرهکننده برای اصلاح راهبرد مذاکراتی ارائه کرد.
"شفافیت در برابر همکاری" عنوان طرحی بود که محمدجواد لاریجانی به تیم مذاکرهکننده ایرانی پیشنهاد کرد تا در مذاکرات به کار بگیرند.
با این حال تیم مذاکرهکننده کشورمان و رئیسجمهور به همان راهبرد خود در مذاکرات ادامه دادند که ماحصل آن توافق برجام در وین بود.
پس از دستیابی به این توافق، محمد جواد لاریجانی علیرغم انتقادات بسیار جدی به متن و حتی فرامتن این سند، در گفتوگوی دیگری مطرح کرد که مجلس ایران برای حفظ شان رئیس جمهور و دولت در عرصه بینالمللی و حمایت از دولت بهتر است که برجام را تصویب کند، اما برای کمتر کردن هزینههای آن باید مجلس شورای اسلامی یک فکت شیت برای برجام تصویب کند.
با توجه به حرکت ضعیف مجلس در راستای تصویب پیوست مناسب برای برجام، رهبر معظم انقلاب ذیل اطلاعیهای که به منظور تایید مشروط مصوبه شورای عالی امنیت ملی در تایید برجام صادر فرمودند، ملاحظات 9 گانهای را مطرح و تاکید کردند که تخلف طرف مقابل از این مفاد به معنای نقض برجام خواهد بود.
برداشتهشدن تحریمها و عدم تصویب تحریم جدید، ضرورت افزایش توانمندی دفاعی کشور و مسائلی از این دست از نکات محوری این اطلاعیه بود.
اینک بعد از گذشت ماهها از تصویب برجام و اجرای تمام تعهدات ایران از جمله درباره رآکتور اراک، انتقال اورانیوم غنیشده به خارج از کشور، برچیدن بخش اعظم سانتریفیوژها، تغییر کاربری فردو و ...، آمریکا و دولتهای اروپایی همراه وی از اجرای تعهداتشان طفره میروند. و به موازات آن مسائلی را درباره آزمایشهای موشکی ایران مطرح میکنند.
درباره این مسائل با محمدجواد لاریجانی رئیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی و دیپلمات کارکشته کشورمان به گفتوگو نشستهایم.
وی در این گفتوگو پیشنهادات مهمی را برای ادامه کار درباره برجام مطرح کرده است. متن کامل این گفتوگو در ذیل میآید:
* آقای دکتر ربط برجام با توانمندی موشکی چیست؟ و چرا آمریکا و دول اروپائی مذاکرهکننده برجام به دبیرکل رسماً شکایت کردهاند که ایران قطعنامه 2231 را نقض کرده است؟ - محمد جواد لاریجانی: دراینباره چند مطلب مهم وجود دارد که ضروری است روشن شود:
اولاً: قطعنامه 2231 که ایران از آن استقبال کرده است در متن خود چیزی درباره توانمندی موشکی ایران ندارد، اما دارای دو ضمیمه است یک ضمیمه (A) که همان توافقنامه جامع است و دیگر ضمیمه (B) که متن بیانیه ایران و کشورهای 1+5 میباشد. در آن بیانیه آمده است که ایران هیچگونه فعالیتی در زمینه موشکهای بالستیک که طراحی شدهاند تا قادر به حمل سلاحهای اتمی باشند و همچنین پرتابگرهای آنان نداشته باشد تا مدت هشت سال از روز تصویب توافقنامه جامع یا تا روزی که آژانس گزارش تأییدی خود را در مورد نتایج جامع اعلام نماید.
بدیهی است این تعهد ایران جزء تعهدات برجام و بههمان قدرت است و چون در بیانیه آمده به نوعی راهبردی برای برجام به حساب میآید.
ثانیاً: توانمندی برای حمل سلاحهای اتمی شامل توانمندیهای متعددی است که عمده آنها با توانمندی برای حمل سلاحهای متعارف مشترک است و فقط در مراحل نهائی که شامل فیوزها و زمان فعالیت آنها میباشند، اختلاف دارند. در عمل این تفاوتها در خود سلاح (war head) تعبیه میشود. بنابراین در قابلیت موشک مطرح نیست بلکه در ماهیت «سرجنگی» آن است. آمریکا و دول اروپائی متحد وی دقیقاً از این ابهام استفاده میکنند و مدعی میشوند که ایران از مفاد قطعنامه 2231 تخلف کرده است.
ثالثاً: ادعای تخلف از قطعنامه با ادعای تخلف از برجام (JCPOA) تفاوت در نحوه رسیدگی به ادعا دارد. اگر ادعای تخلف از برجام مطرح باشد در قطعنامه مکانیزم خاصی که کاملاً به نفع آمریکا و غرب و بر علیه ایران است -تحت عنوان مکانیزم ماشه- تعبیه شده و هیچ مصوبه جدیدی از شورای امنیت نمیخواهد و میتواند تمام تحریمها را برگرداند؛ در حالیکه ما توانمندی اتمی خود را به شدت ضعیف کردهایم از فردو گرفته تا اراک، نطنز و منابع اورانیوم غنی شده به خارج ارسال شده و...! اما اگر ادعای تخلف از قطعنامه 2231 باشد باید دید مقصود آنان از طرح این دعوی چیست؟
قطعنامه جدید نه زمینه دارد و نه کارگشا است، پس چه هدفی را دنبال میکنند؟! در بیانات رئیسجمهور آمریکا و دول اروپائی همراه وی در عمل آنان کاملا روشن است:
حالا که ایران فردو را تعطیل کرده، اراک را نابود کرده، دو سوم سانترفیوژهای نطنز را (اوراق کرده) {نه اینکه برچیده!} dismantled! و تمام اورانیومهای غنی شده خود را به خارج فرستاده، حالا توانمندی اتمی ایران تهدید جدی تا اقلاً یک دهه دیگر ندارد و با نظارتهای مهلک تا مدتهای مدید! پس فرصت خوبی برای تحمیل تغییرات دیگر در ایران و رفتار او پیدا شده است از جمله:
تغییر سیاست خارجی ایران در رابطه با منطقه و رژیم صهیونیستی به نفع غرب
تغییر در ساختار قانونی نظام جمهوری اسلامی به سوی یک نظام سکولار.
این قسمت تحت عنوان حقوق بشر دنبال میشود و دیگر کمتر از دموکراسی حرفی میزنند.
حالا جایزه ایران پس از این تحولات چیست؟ اجازه میدهند در اقتصاد جهانی «حضور» داشته باشد، البته بدون اشاره به نقش و جایگاه! سلسله برجامهای 2 و 3 و ... برای تحقق این خواستهها است.
اما نکته مهم: تا آن موقع آمریکا و دول اروپائی همراه وی از تعهدات خود در برجام طفره میروند. یک جمله امیدوارکننده میگویند و یک قطره هم عمل و بقیه را میگویند مذاکره میخواهد! اوباما میگوید ایران اگر میخواهد غرب تعهدات خود را انجام دهد باید کارهای تحریک آمیز نکند!
آنها خوب فهمیدهاند که تا زمانی که ایران به برجام متعهد است در قبال این طفره رفتنها هیچ کاری نمیتواند بکند. مثلاً شکایت کند؟ نتیجه چه میشود؟ براساس قطعنامه 2231 اگر ایران بر شکایت خود اصرار کند در ظرف 30 روز همه تحریمها برمیگردد. اما بهائی که ما پرداختهایم از فردو تا اراک و نطنز و منابع اورانیوم غنی شده و نیروی انسانی لو رفته و متفرق شده جبران پذیر نیست. اینها تازه آغاز نمود خرابیهای مذاکرات هستهای است که انجام شده است.
* مذاکرهکنندگان و مقامات دولتی و حتی ریاست محترم جمهوری بارها بیان کردهاند که نتایج در مذاکرات در ظرف شرایط "بهترین امکان" بود و دولت عملاً خرابکاریهای دولت سابق را دارد تعمیر میکند؛ حتی گفته شد که یک فرد بیعقل سنگی در چاه میاندازد که صدها عاقل آن را به سختی میتوانند بیرون بکشند.... - محمدجواد لاریجانی: ارزیابی عملکرد دولت سابق در زمینه هستهای یک مقوله جدائی است که ضروری هم هست و شامل ارزیابی دولت فعلی هم میشود و شامل دستاوردهای علمی-فنی، جهت سرمایه گذاریها، دفاع بینالمللی و سیاسی هستهای است. اما این ادعا درست نیست که تحریمها و قطعنامههای متعدد شورای امنیت علیه ایران کار دولت سابق بوده است! یا در اثر کمکاری و ندانمکاری این قطعنامهها صادر شده است. این قطعنامهها محصول دشمنی ریشه دار و استراتژیک آمریکا و دول اروپائی همراه وی مانند انگلیس، فرانسه و آلمان و موتور محرکی مانند رژیم صهیونیستی است و چون این سرچشمه دشمنی با همان شدت وجود دارد، قطعنامههای ضدّایرانی و تحریمها به بهانههای گوناگون ادامه خواهد یافت مگر اینکه به این نتیجه برسند که قدرت ایران فراتر از تحریمها است. حتی بهنظر من تحریمهای لغو شده روی کاغذ برجام هم عمدتاً محقق نخواهد شد و ما باید فکر کار خود بکنیم و زمان و فرصتها را از دست ندهیم.
هر قدر مماشات کنیم میزان باجخواهی آنان بیشتر میشود زیرا معتقدند استیصال ما را به برجام رساند و لذا برجامهای دیگر هم با این روش دیر یا زود حاصل میشود. درحالیکه "فهم نادرست از سیاست آمریکا و غرب" و "تصویر غیرواقعی از وضعیت" و "نادیده گرفتن توانمندیهای ملی" با شعار "منافع ملی" ما را در این مسیر نافرجام قرار داده است و لاغیر. «استیصال» یکی از وجوه تصویر نادرست از وضعیت بوده است. در باغ سبز همکاری غرب نمود دیگر و قس علی هذا.
امروز آمریکا میگوید: ایران متن برجام را نقض نکرده ولی روح آن را نقص کرده؛ و قطعنامه 2231 را نقض کرد. اما روح آن چیست؟ اجتناب از هر عمل یا گفتاری که آمریکا و رژیم صهیونیستی را ناراحت میکند! عجب روح کثیفی دارد برجام!
پیش بینی من این است که به بهانههای مشابه فوق، آمریکا و اروپائیها از انجام تعهدات خود طفره میروند و در این بین "دلال مظلمه" یعنی "بان کی مون" و "آمانو" و لابیهای غرب مرتب به ایران سفارش میکنند سعی کند خشم آمریکا را برنیانگیزد و یک 10 الی 15 سال سیاست مماشات را پیش بگیرد تا دنیای غرب باب اقتصاد خود را برای "حضور تماشاگرانه" به روی ایران باز کند!
آنها بعید است در آینده نزدیک تخلف ایران را از برجام مطرح کنند، زیرا مجبور میشوند که خود آن را لغو کنند. به نظر من، آنها ایران را میخواهند به نقطهای برسانند که مجبور شود بگوید که درباره برجام از خیرش گذشتیم؛ آنگاه تمام رسانههای غربی و تحت سیطره آنها و اذناب داخلی غرب هماهنگ فریاد برمیآورند که ایران تعهدات خود را نقض کرده است و دیگر اعتمادی به این کشور نیست و ... یعنی فضای سیاسی غربی را بدتر از اول میکنند!
* پس چه باید کرد؟ همینطور بنشینیم و منتظر حادثه باشیم؟ -محمدجواد لاریجانی: خیر، من این را نگفتهام، ما میدان وسیعی برای اقدام داریم.
اولاً، طفره رفتن غرب را ساعت به ساعت و روز به روز به عنوان تخلفات از تعهدات ثبت و به دبیرکل گزارش دهیم. (گزارش غیر از اقامه شکایت است که منجر به راه افتادن مکانیزم ما علیه خودمان بشود. این هم کرامات عجیب قطعنامه 2231 است!!)
ثانیاً: باید به آمریکا و دول اروپائی رسماً اعلام کنیم مثلاً تا سه ماه دیگر اگر تعهدات خود را عملی نکنند برجام را یک سند "مرده و به گور شده" فرض خواهیم کرد.
ثالثاً: از همین امروز باید به فکر احیای توانمندیهای هستهای خود باشیم و به فردا موکول نکنیم. توانمندی هستهای کشور که شامل پروژهها، نیروی انسانی، امکانات و چرخ در حال حرکت (momentum) بوده ضربات هولناکی خورده است. برنامه جامعی که بتواند 20 سال ادامه یابد و با تغییر دولتها تغییر نکند ضروری است.
رابعاً: سازمان انرژی اتمی محدود به نیروگاه بوشهر بشود و حتی میتواند وابسته به وزارت نیرو گردد.
خامساً: سازمان جدیدی با سازماندهی محکم و پایدار برای کل فعالیتهای تحقیقاتی مربوط به اتمی با ابعاد وسیع علمی و فنی تأمین شود. مانند موسسه عظمی (CEA) در فرانسه که بیش از 4700 محقق دارد و در همه زمینهها از صنایع استراتژیک گرفته تا علوم کامپیوتر مورد نیاز کار میکند.
این تحقیقات شامل حوزههای مورد نیاز نیز میباشد و جز NPT هیچ تعهدی را نمیپذیرد. NPT هم باید موقت پذیرفته شود و دوباره مذاکره گردد.
سادساً: بیش از 70 درصد از حوزههای فعالیت سازمان بلافاصله شروع میشود که ربطی به برجام ندارد. مسئله بازسازی اراک با قدرت و بدون معطلی با مبنای آب سنگین و رآکتورهای کوچک انرژی و تولید ایزوتوبهای مورد نیاز آغاز گردد. به دست این و آن نگاه نکنیم.
سابعاً: اگر غرب تن به تعهدات برجام داد، بخشی از فعالیتهای سازمان جدید بازتعریف میشود و اگر نداد، با تمام توان و با شتاب کار علمی و فنی خود را تکمیل مینماید.
سیاستهای این سازمان برخی کاملاً آزاد است و بدون پوشش امنیتی و برخی کاملاً محرمانه و هرگز آژانس حق ورود بدانها را ندارد و جزء اسرار ملی محسوب میشود.
* طبیعی است که غرب تحریمهای خو درا دوباره اعمال میکند؛ وضع اقتصادی کشور چگونه میشود؟ - محمدجواد لاریجانی: غرب تحریمها را عمدتاً برنمیدارد. برخی گشایشها برای این است که ایران به امید برداشته شدن تحریمها درصدد راه دیگری نباشد و فرصتهای طلائی را در بازسازی اقتصادی از دست بدهد و در حالت بحران، تن به فشارهای جدید و برجامهای جدید بدهد! اگر این روزنه را از ابتدا کور کنیم چه بسا در برداشتن تحریمها موثرتر است و در هر حال، چه تحریمها باشد که ظاهراً عمدتاً هست و چه نباشد راه بازسازی کشور اندراج در اقتصاد غرب نیست.
بلکه بنای یک نظام اقتصادی متکی بر توانمندیهای ملی و با توجه به زمینههای حقیقی تعاملات و شرایط است که توسط مقام معظم رهبری به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح شده است.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/