عباس عبدالله زاده کارگردان تئاتر درگفتگو با خبرنگار
حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در خصوص شکل گیری نمایش« فرار از زندان » گفت: این اثر نمایشی قصه ی دو زندانی افغان است که قصد دارند از زندانی در افغانستان فرار نمایند. ماجرای فرار آن ها موقعیت های کمدی فراوانی ایجاد می کند.این نمایش یک اثر مدرن بوده که من آن را در سال ۹۱ نوشته ام .بارها قرار شد که توسط کارگردان های متفاوت و بنامی اجرا شود اما شرایط فراهم نشد تا اینکه خودم تصمیم گرفتم نمایش را کارگردانی کنم . نمایش اگر چه قصه محور نیست و از قواعد و قوانین نمایش های کلاسیک بهره نمی برد اما موقعیت های مختلف کمدی که به طور طنازانه در سراسر اثر جاری و ساری است
وی درباره داستان اثر بیان کرد: «فرار از زندان ۲» روایت زندان خود ساخته ی انسان هایی است که بیش از آنکه زندانی محیط بیرون از خود باشند درگیر و گرفتار نوع اندیشیدن و یا فکر نکردن های خود هستند.این بن مایه اندیشه ای بار ها مرا درگیر خودش کرد اما هیچگاه بستر لازم برای به تصویر کشیدنش پیدا نشد تا اینکه طرح و ایده اولیه «فراراز زندان» درذهنم شکل گرفت و آن را نوشتم.
عبدالله زاده در خصوص شیوه اجرایی این اثر نمایشی خاطرنشان کرد: در این اثر اگر چه بازی ها بیشتر از بافتی رئالیستی برخوردار است اما در طراحی صحنه و لباس و نور از فانتزی هایی استفاده می کنیم.آنچه که در کارگردانی بیش از همه برایم اهمیت داشت روایتی ساده بدون پیچیدگی و غامض گویی بوده من به دنبال یک ارتباط صمیمی و دوستانه با تماشاگرانم هستم برای همین همه ی تلاش گروه اجرایی بر این است که مفاهیم پیچیده در اثر نمایشی به شکل ساده و قابل هضم و تاثیرگذار بیان شود.امیدوارم تماشاگر ارتباط درستی با این اثر نمایشی برقرار کند.
وی در خصوص موانع و مشکلاتی که در اجرای این اثر با آن ها مواجه شده گفت:مشکلاتی که در جریان« نمایش فرار از زندان ۲ »با آن رو به رو هستم مسائل عدیده ی مالی بوده .حال عمومی تئاتر به شدت بد است طوری که نیم بسمل رو به قبله افتاده .هیچ حمایتی از سوی مسئولان مرتبط یا غیر مرتبط از تئاتر به عمل نمی آید.تئاتر یک رستنی خود جوش شده بدون هیچ سیستم و برنامه ریزی کلان و جزئی .دولت به معنای واقعی تئاتر را رها کرده انگار که تحت هیچ عنوان برایش زندگی دستاندرکاران تئاتری اهمیتی ندارد.
گاهی به نظر می رسد آن ها اصلا نمی دانند تئاتری هست ،شغلی مانند تئاتر وجود دارد، کسانی که در تئاتر فعالیت می کنند انسانند و مانند همه مشاغل دیگر نیاز های انسانی دارند.دولت به تئاتر رسیدگی نمی کند برایش بودجه ومنابع مالی اختصاص نمی دهد مسئولان زیربط شانه خالی می کنند و این تئاتر در همه فرصت های زمانی هیچ ندارد نه امکانات مناسبی برای اجرا نه حمایت دولتی از هنرمند.در تئاتر این نداشتن ها، عادت شده هم برای دولت مردان هم برای مسئولان تئاتری اما همیشه گرسنه بودن، دغدغه های مالی مختلف برای هنرمندان تئاتر و خانواده شان یک عادت می شود؟
کارگردان نمایش« تک سرباز» ادامه داد:تئاتر به صحنه بردن در چنین شرایطی جنون می طلبد نمی شود بدون حمایت و منابع مالی تئاتریرا اجرا کرد .تئاتر تبلیغ ،دکور، لباس ،موسیقی، بازیگرو عوامل صحنه می خواهد همه این ها بدون پول میسر نمی شود.امیدوارم کسی یا کسانی که هنوز وجدان شان زنده است صدایم را بشنوند و حرکتی کنند.
عبدالله زاده درباره فضای نمایش فرار از زندان 2 عنوان کرد: دردرجه اول ایده ی اصلی این نمایش در ذهنم شکل گرفت که ماجرای فرار دو زندانی را در یک زمان محدود با هزاران قفل و بست بخواهم بیان کنم اما بعد از آن تصمیم گرفتم ایده ی مذکور را به شکل یک نمایشنامه بنویسم به دنبال فضایی متفاوت و تازه در ذهنم جست و جو کردم و در ادامه نمایش را نوشتم.من معمولا در ابتدا محتوایی را دنبال نمی کنم برای من آنچه که بیش از محتوا اهمیت دارد فرم و شکل تازه اثر نوشتاری است اگر چه محتوایی کلی را در ذهنم دارم و در روند نوشتن با چالش های که پیش می آید شکل ماهیتی اثر برایم مانند فرم واضح وروشن می شود. بیش از هر چیز در زمان نوشتن برایم این اهمیت دارد که وارد جریانی از ناشناخته ها شوم و موضوع و ماجرایی را روایت کنم که برای خودم و بعد برای تماشاگر جذابیت و صاحب شگفتی باشد به همین دلیل به سراغ فضاهای مختلفی می روم که به شدت تازگی دارد چه در زمان نوشتن و چه هنگام کارگردانی بیش از همه به فضا اهمیت می دهم و سعی می کنم در فضا ی پیش رو و اتمسفر ایجاد شده تجربه کنم و بیاموزم .این کشف و شهود ها که منجر به آفرینش اثر هنری می شود برایم همانند بازی کودکانه ای است که مرا با خود به دنیایی می برد که فرسنگها با دنیای ناسازگار و در هم بر هم واقع اطرافم فاصله دارد که به من و خیال و خلاقیت ام اجازه و فرصت زندگی و حیات می دهد.
وی درباره مضمون و درونمایه نمایش« فرار از زندان 2»گفت :اغلب جوامع کلان و خرد روزگار ما گرفتار جهل و نادانی هستند. سواد در جوامع طی سالیان اخیر بسیار رشد کرده اما این باعث کم شدن جهل نیست هنوز تعصبات قومی و قبیله ای، خرافات، رفتارهای غیر عقلایی در جوامع موج می زند.سواد باعث دانایی و روشن بینی افراد نمی شود .جهان بینی مقوله جدایی از سواد است .تا زمانی که جهان بینی جوامع رشد نکند ملت ها گرفتار جنگ های خونین، ظلم و ستم به هم کیشان واستثمار جوامع ضعیف هستند و خواهند بود .جهل ،تعصب، نادانی جوامع را به عقب میبرد، جنگ ها را به وجود می آورد ملت ها را فریبکار ،دروغ گو، خشن و حقیر می کند «فرار از زندان» در غالب روایتی ساده به شکل طنزی اعتراضی ،گزنده و تلخ مردمی را به انتقاد می گیرد که گرفتار جهل و تعصب کورکورانه ای هستند که خود با دستان خود ساخته اند و حالا گرفتار جهلی هستند که چون چمبره ای هزار تو به دورشان پیچیده و با آن دست و پنجه نرم می کنند .فرار از زندان می گوید گرسنگی ، بی خانمانی، برهنگی ، فقر نیست بلکه نبود خرد فقر است
عباس عبدالله زاده در خصوص مشکلات امروز تئاتر و جذب تماشاگر بیان کرد :آنچه که امروز تئاتر ما ندارد امکانات و منابع مالی است تا هنرمند بی غم نان بتواند اثر هنری خلق نماید جمله معروفی است که می گوید بدی نداری آن است که فقط وقت آدمی را می گیرد و هنرمند اگر وقتش را صرف خلق و آفرینش ننماید نمی تواند اثری فاخر بیافریند .هنر مند تاتر اگر نتواند نمایش در خور آماده کند تماشاگر استقبال نمی کند و در نهایت بیش از همه این تئاتر است که ضربه می خورد. در مرحله بعد عمده تولیدات تئاتری ما در ارتباط با تماشاگر عقیمند ما به وقت تولید اثر می خواهیم تماشاگرآن را ببینند و لذت ببرند اما این اتفاق نمی افتد به نظر من ما دغدغه های مردم را نه در شکل و نه در محتوا بیان نمی کنیم . یا ژست روشنفکرانه می گیریم یا انقدر سخیف و مبتذل می شویم که تماشاگر ما را پس می زند.در حالت اول ما می خواهیم دگر اندیش و خاص باشیم و در حالت دوم با هنر تجارت میکنیم. به ضعم من هر دو راه به ترکستان است .
وی ادامه داد:ما تا شبیه خودمان نشویم و تئاتری را که با ذائقه زیبا شناسانه و دغدغه های مردم هماهنگ است به روی صحنه نبریم موفق نمی شویم. مگر انکه هنرمند، تئاتر ملل مختلف را ببیند و باور کند می تواند جهانی ایرانی که ساخته و پرداخته ذهنی ایرانی است را خلق نماید جهانی که وام دار هیچ سنت تئاتری دیگری نیست .
عبدالله زاده اظهار داشت:دوری ازخود و نشاندن ذهن هنرمند غربی در سر به اسم تجدد و مدرن و پست مدرن بودن ما را از داشته های خود دور میکند .هر جامعه ای نیازهای زیبا شناسانه خود را دارد دوری از آن ها نه تنها برای مردم ما چیزی ندارد برای انسان غربی هم چنگی به دل نمی زند. ما چیزی را به مردم خود و غربی ها به اسم تجدد مدرن و پست مدرن نشان دهیم که مردم وتماشاگران با آن بیگانه اند نه از فرمش و نه از محتوایش سر در نمی آورند اگر این تئاتر برای جامعه ی غربی تنظیم شده آن ها خودشان بسیار بهتر از ما با زبان مادریشان می توانند برای تماشاگرانشان نمایش دهند و اگر برای تماشاگر ایرانی است پس چرا تماشاگر ما میل دیدنش را ندارد.گرفتار شدن در ایسم ها برای جامعه سنتی ما جامعه ای که هنوز دنیای مدرن را آن طور که باید درک نکرده و هنوز گرفتار سنت های خود می باشد کمی ثقیل و بی اندازه بی ربط است ما باید خودمان باشیم تئاتر خودمان را داشته باشیم تا با ما و اثر هنریمان ارتباط صمیمیانه ای برقرار نمایند .
وی در خصوص برنامه آینده گروه« تیساپه» گفت:از 19 اردیبهشت ماه «گرگ دختر» را که یک اثر کمدی تراژیک است در تالار سنگلج اجرا میکنیم .این نمایش از دل ادبیات فولکلور منطقه مازندران نوشته شده یک قصه بومی که به شکلی امروزی به اجرا درآمده است همچنین سه نمایشنامه «هام و شهر مرده»، «پنجره فولادی»،« اسک» را نوشته ام و قصد اجرای این سه نمایش را در سال ۹۵ دارم.
درنمایش «فرار از زندان »مقداد اسلامی وافشین غیاثی بازی می کنند ، مصطفی کلاته دستیار کارگردان ، عرفان حق روستا مدیر اجرا، غزل صفرخانلو منشی صحنه ، مصطفی زندی مدیر صحنه و صدف فتحی مسئول روابط عمومی هستند.آهنگساز این نمایش میر امیر میری و مقدی شامیریان طراح لباس است.
انتهای پیام/