از دوره جهاد و مقاومت تا سال 1382 به تكرار احزاب جمعیت اسلامی، وحدت اسلامی و جنبش ملی در این ولایت درگیر شدهاند. این درگیریها را كه اغلب ریشه قومی و تباری داشت، تلاشها برای به دستآوردن اراضی و سهم بیشتر از درامدهای حاصل از بلخ شدت میبخشید.
پس از یك درگیری كه اعضای جمعیت اسلامی و حزب جنبش ملی در 82 در این ولایت داشتند، آهسته آهسته با تضعیف جنرال دوستم و با روی كارآمدن عطا محمد نور در بلخ فروكش كرد.
عطا محمد نور كه روزگاری یك ضلع این درگیریها بود، راهبرد خویش را عوض كرد و وقت و هزینه خود و اطرافیانش را صرف توسعه و تغییر بلخ ساخت.
عطا محمد نور، با درك تحولات كلانی كه در كشور به وقوع پیوسته بود، توانست - برخلاف بسیاری از فرماندهان جهادی- به زودی از یك فرمانده نظامی به یك شخصیت سیاسی تغییر چهره دهد. او كه پیشتر یكی از فرماندهان جمعیت اسلامی در شمال بود، با درایت خود را به یكی از رهبران جمعیت اسلامی مبدل ساخت و اكنون تأثیرگذارترین چهره جمعیت اسلامی و در حقیقت ستون فقرات این حزب در سطح افغانستان است.
در كنار دلایل دیگری كه وجود دارد، راز اصلی موفقیت آقای نور كنارآمدن او با ارزشهای تازه است. والی بلخ چهارده سال پیش توانست خود را با شرایط تازه وفق دهد و «سیاست» را جایگزین «نظامیگری» نماید.
عطا محمد نور استراتژی رخنه در قلوب مردم را در پیش گرفت و به زودی چهره بلخ را عوض كرد و مزارشریف را به مركز داد و ستد شمال مبدل ساخت. موفقیتهای او تا جایی پیش رفت كه پیشرفت بلخ زبانزد عام و خاص است و تغییرات این ولایت امروز به نماد و الگویی برای همه افغانستان مبدل شده است.
مزارشریف تحت رهبری استاد عطا امروزه به یكی از زیباترین و بزرگترین شهرهای افغانستان تبدیل شده است.
در سفر نوروزی خویش به مزارشریف با برخی از سرمایهگذاران صحبت كردم كه دفترهایشان را از كابل به بلخ منتقل ساخته بودند. آنها مدعی بودند كه فرصت و بستر سرمایهگذاری در بلخ به مراتب بهتر از كابل است.
این بازرگانان میگفتند كه در بلخ آرامش و ثبات است، دزدی و قتل و كشتار نیست و مقامهای دولتی حامی سرمایهگذاران و سرمایهگذاری هستند؛ اما در كابل چنین نیست. در پایتخت سرمایهگذاران تهدید میشوند و مسوولان به بهانههای گوناگون از آنها اخاذی میكنند.
این سرمایهگذاران متعلق به قوم خاصی نبودند. آنها كه از اقوام شریف پشتون، تاجیك، ازبیك و هزاره بودند، همه از امنیت و آرامش بلخ به نیكویی یاد میكردند و عطا محمد نور را عامل ثبات و استقرار بلخ میدانستند.
ساختمانهای مجلل در گوشه گوشه شهر مزار حاكی از
توسعه و پیشرفت این ولایت است. دلیل وسعت و گسترش روز افزون مركز بلخ، فرصت و زمینهیی
است كه رهبری این ولایت به سرمایهگذاران فراهم كرده است.
به جز چند مورد حمله مسلحانه به دادستانی بلخ و كنسولگری
هند، بلخ یكی از آرامترین شهرهای افغانستان در چهارده سال گذشته بوده است.
در مواردی تروریستان در شماری از ولسوالیهای این ولایت
نفوذ كردهاند، اما به زودی از سوی نیروهای امنیتی سركوب شدند.
آقای نور شخصاً لباس نظامی برتن كرده و با گروههای تروریستی
رزمیده است.
امنیت روانی شهروندان بلخ مثالزدنی است. مردم به حكومت محلی باورمند هستند. این درحالی است كه بلخ بیشتر از هر ولایت دیگر آسیبپذیر است. اما تدبیر لازم و رهبری سالم و یكپارچه زمینه نفوذ حلقات فرصتطلب و مخل آرامش و امنیت مردم را گرفته است. در واقع، آقای نور نشان داد كه یك فرمانده نظامی هم میتواند یك مدیر توانمند و یك رهبر كاركشته باشد.
اكنون شهروندان بلخ در همزیستی مسالمتآمیز با تسامح و مدارا در كنار یكدیگر به سر میبرند و از شرایط حاكم در این ولایت راضی هستند. اما حلقاتی در كابل در تلاش هستند آرامش مردم شمال به ویژه بلخ را برهم زده و بار دیگر زمینه كشمكشهای حزبی، قومی و سیاسی را در این بخشها فراهم سازند.
این حلقات برای تضعیف و تخریب رقیب و مخالف سیاسیشان به تعصبات قومی و زبانی دامن میزنند و متأسفانه خاطرات تلخ پیشین را باردیگر زنده میسازند. درحالی كه استفاده ابزاری از احساسات قومی و گروهی شهروندان و تقویت گروههای تروریستی و میدان دادن به آنها، بدترین روش در رقابت سیاسی است.
عطا محمد نور برای محبوبشدن و چیرهگردیدن بر رقبای خویش به «پیشرفت و توسعه بلخ» اهتمام میورزد و اما گروههای دیگر، به ابزارها و روشهای بسیار ناپسند و غیرعقلانی - كه به دو تای آن در بالا اشاره شد- متوسل میگردند. در این بازیها، پیروز اصلی آنی است كه در جبهه مردم ایستاده است.
انتهای پیام/