یازدهمین دولت جمهوری اسلامی ایران حالا مبارزه جدی و مستمر با فساد را در دستور کار خود قرار داده است . آنچه در سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ رخ داد نکات قابل بررسی فراوانی را در دل دارد.

پرونده‌های فساد مالی از قاجار تا امروز
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،حکایت تازه ای نیست. به درازای تاریخ قدمت دارد . سوء استفاده از موقعیت . تلاش برای کسب بیشترین . دور زدن هنجارها و قوانین برای کسب پول و قدرت . متهمانش در تاریخ نیز بی شمارند . از میرزا آقاخان نوری ، صدراعظم دستگاه ناصری گرفته تا آشنای گمنام یک کارگزار ساده دستگاه اجرایی . سرنوشت مفسدان اقتصادی تاریخ کمابیش مشابه است . بیشترشان سر سالم به گور نمی برند . یکی آبرو می بازد و دیگری هم جان و هم آبرو . میرزا آقاخان هر چند امان نامه ای برای جانش از ناصرالدین شاه داشت اما آبرو از کف داد و شاید به ثروتی دلخوش بود که از راه فروش وطن به دست آورده بود . در ازای همکاری هایش با رفقای انگلیسی که تحت الحمایگی انگلیس را بر تاج کیانی ایران ارجح می دانستند ، معادل ۵۰۰ هزار تومان لیره طلای انگلیس را دریافت کرد که اتفاقا تقلبی بود .

سکه ها ، خرج نشده در زیر زمین خانه اش یافت شدند و بعد بود که فهمید ثروتش نیز مانند خودش تقلبی از آب درآمده است . این درسی بود برای همه مفسدانی که فکر می کردند با تقلب می شود پولی گرفت . در نامه ای که مخالفان میرزا اقاخان نوری بابت شکایت از وی و شرح خیانتهایش به شاه وقت نوشتند، بر دست داشتنش در قتل امیرکبیر نیز تاکید کرده بودند . با این حال کنت دوگوبینو تفسیری جذاب و قابل توجه از مردی دارد که در آخر کار نه پایگاهی برایش ماند و نه حیثیتی در انظار .

گوبینو میرزاآقا خان را این گونه توصیف می کند . «[نوری] فقط چند ساعت در اوایل صبح می‌خوابد و سراسر روز و تقریباً تمامی شب را کار می‌کند. می‌خواهد همه چیز را، داخله، خارجه، مالی، جزائی، تجاری، زیر نظر داشته باشد. باقی وزرا اسمی بیش نیستند و اهمیتی ندارند؛ و صدراعظم وظایف آنان را انجام می‌دهد. جمع منشی دائماً دورش حلقه زده‌اند و او حکم صادر می‌کند و آن‌ها در حضورش می‌نویسند و مهر می‌کند و خود شخصاً به پیک می‌سپارد... حرفی خانگی در تهران یا جای دیگر نیست که وی لطیفه‌ای درباره آن نداند و از آن جا که حافظه‌ای تحسین برانگیز و روحیه‌ای بشاش دارد، و کلیه خانواده‌ها و خویشان و بستگان آن‌ها را در ایران می‌شناسد، یکی از دل پذیرترین و سرزنده ترین قصه گویانی است که می‌توان پای صحبتشان نشست.»

گوبینو خاورشناس ، شاعر، مورخ، محقق و دیپلمات فرانسوی بود که در عمر ۶۶ ساله اش دو بار به ایران سفر کرد و بار دوم سه سالی به عنوان سفیر فرانسه در ایران حضور داشت .  اولین فساد عصر نوین اما در شبکه بانکی رقم خورد . نخستین اختلاس بانکی را در ایران اولین مدیرعامل بانک ملی رقم زد . مدیری آلمانی به نام "لیندن بلات" . معاون وی "فوگل" نیز به دلیل دست داشتن در این اختلاس با پنهان شدن در صندوق عقب خودرو از مرزها گریخت و از بغداد راهی بیروت شد اما وقتی فشار ایران برای بازپس گرفتنش افزایش یافت و حمایتی از سوی دولت آلمان ندید ، خودکشی را به بازگشت به ایران ترجیح داد .

بلات اما که پشتگرم به عنوان و منصب مرد شماره دوی آن روزگار ایران ، تیمورتاش اقداماتش را انجام داده بود ، به ایران آمد و محاکمه شد . جریمه و زندان تاوان کاری بود که انجام داد . تیمورتاش ، خود  از این اختلاس جان سالم به در نبرد . بهانه را پیش از اختلاس به دست "او" داده بود . رضا شاه که رابطه اش با تیمورتاش تیره شده بود، تصمیم گرفت این کدورت را با مرگ وی پاک کند . تیمورتاش در زندان بود که به دست پزشک احمدی کشته شد تا پرونده اولین اختلاس نیز مانند بسیاری دیگر از پرونده های دوران دیکتاتور مبهم باقی بماند . ابهام ذات جدایی ناپذیر پرونده هایی است که به فساد گره می خوردند و در آن دوران و بعدترها  هر چه می گذشت باید سر به مهر می ماند . این ها دو نمونه تاریخی بودند از مفسده . هر چه هست فساد چیزی است شبیه "دویدن روی یخ" .

در هوای ملس بهاری ، وقتی یخ ها نازک نازک می‌شوند . دیر یا زود یخ ها می شکنند و سر تا پای مفسدان در آب پنهان شده زیر یخ ها خیس خواهد شد . پرونده هایی که ممهور به مهر فسادند افزایشی قابل توجه یافته است چند سال پیش تر رهبری در فرمانی هشت ماده ای ، مسئولان نظام را به مبارزه ای جدی با فساد فراخوانده بودند و در این فرمان نقشه راه را مشخص کرده بودند اما به نظر می رسد دولت ها و نهادهای نظارتی اما راهی جز اجرای این فرمان را رفته اند و انگیزه رشد سریع نیز هرگز نتوانسته است مفسدان اقتصادی را لحظه ای به حال خود رها کند .

یازدهمین دولت جمهوری اسلامی ایران حالا مبارزه جدی و مستمر با فساد را در دستور کار خود قرار داده است. آنچه در سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ رخ داد نکات قابل بررسی فراوانی را در دل دارد ، توصیف این سالها را شاید بتوان از زبان جعفری دولت آبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران دریافت ، وقتی گفت: "از سال ۹۰ به بعد که از جریان فتنه ۸۸ و پرونده های مربوط به آن دور شدیم ، بیشترین درگیری ما در دادسرا مربوط به مباحث اقتصادی بوده است . شاید بررسی آنها راهی باشد برای بستن درهایی که مفسدان آن را به روی خود می گشودند . "این هم از شایدهای تاریخ است.

منبع: اعتماد

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار